بعد از هبوط آدم و حوا و پدیدار شدن نسل انسان در زمین، معبود الهی به منظور راهنمایی و هدایت بشیریت پیامبرانی از میان آنها برگزید تا به وسیله وحی حقایقی را بر انسان ها روشن گردانند. حقیقتی پنهان که با پی بردن به راز و رمز آن، پرده از خلقت آفرینش و حکمت های الهی برداشته می شود و همیشه داستان هایی خواندنی و دانستنی های جالبی را برای انسان امروزی دارد.
روایت زندگینامه پیامبران از جمله رویداد های خواندنی و شنیدنی است که بارها مطالعه کرده ایم. به همین منظور شما می توانید نسبت قوم و خویشی دو پیامبر الهی را در اینجا بخوانید.
حضرت یحیی بن زکریا (ع) و عیسی ابن مریم (ع)، از جمله پیامبرانی هستند که تولد هرکدامشان معجزه ای الهی برای عصر خود بود. از ولادت حضرت یحیی بن زکریا در دوره پیری و کهولت زکریا و همسرش الیصابات گرفته تا میلاد حضرت عیسی که بدون وجود پدری، پای به این جهان گذاشت.
براساس این گزارش و مطالعات تاریخی که وجود دارد، فقط کتاب انجیل است که به شکل کامل شرح ولادت حضرت یحیی و زندگینامه این پیامبر را تشریح کرده است.
الیصابات نازا بود و نمیتوانست فرزندی برای زکریّا بیاورد. زمانی که نوبت بخور معبد اورشلیم به زکریا رسید، او از خداوند خواست تا وارثی صالح به خانواده اش عطا شود. در همین هنگام جبرئیل بر او نازل شد و بشارت داد که از او و زوجهاش الیصابات فرزندی به نام «یحیی» پدید خواهد آمد. زکریّا از کلام فرشته متعجب شد، زیرا با توجه به کهولت سن خودش و الیصابات این مسئله را غیرممکن می پنداشت. اما فرشته گفت که «این برای پروردگار تو آسان است». زکریّا به نشانه این بشارت تا سه روز نمیتوانست سخن بگوید؛ و پس از سه روز هنگامی که نام فرزند را از او پرسیدند، زکریّا تختهای خواست تا اسم یحیی را (که در آن زمان اسمی بیسابقه و کاملاً جدید بود) بر آن بنویسد و در همان لحظه دوباره قدرت تکلم خود را بازیافت.
طبق آنچه در انجیل، از زکریّا یاد شده است، او از فرزندان ابیّا و زوجهاش الیصابات از نسل هارون بود. الیصابات دختر عموی مریم بود و شش ماه زودتر از مریم، باردار شد و بر اساس انجیل لوقا، هنگامی که مریم عیسی را حامله بود، نزد الیصابات رفت و الیصابات گفت: «از آن لحظهای که آمدی جنین در شکم من به حرکت درآمد». روایت قرآنی ولادت یحیی تفاوت چندانی با روایت انجیل ندارد، جز این که قرآن اسمی از الیصابات زوجه زکریا نمیبرد. »
پس از اعجاز بارداری الیصابات همسر زکریا در پیری و پیامبر زاده ای از نسل زکریا، میلاد حضرت عیسی از دختری که در معبد اورشلیم خدمت می کرد و هیچ همسری نداشت، معجزه ای الهی بود.
عمران (پدر مریم) پیش از ولادت دخترش از دنیا رفته بود. مادر مریم، دخترش را به معبد آورد تا به کاهنان آنجا که زکریا نیز جزء آنان بود بسپارد. کاهنان راجع به کفالت مریم با یکدیگر گفتگو و نزاع کردند. تا آنکه بنا را برقرعه نام«زکریا» برای به کفالت گرفتن مریم شمارده شد. (آیه 44 سوره آل عمران)
زکریا کفالت مریم را به عهده گرفت و او هم بـه خدمت معبد مشغول بود تا هنگامی که به سن بلوغ رسید. آن وقت زکریا برای مریم مکانی پوشیده برپا کرد تا مریم دور از چشم دیگران در میان آن مشغول عبادت خداوند شود. غیر از زکریا کس دیگری به آنجا داخل نمیشد.
هر وقت زکریا وارد محراب مریم میشد، غذای آماده در محراب او میدید. روزی از او پرسید: ای مریم!این روزی از کجاست؟ مریم گفت: «از نزد خدایی است که بدون حساب به هرکس خواهد روزی بخشد.» (آیه 37 سوره آل عمران)
تا زمانی که روزی حضرت مریم از خویشاوند ان خود کناره گرفت و به اذن پروردگار فرزندی به دنیا آورد به نام «عیسی». پس از میلاد حضرت عیسی، مریم مادر او که روزه سکوت گرفته بود به همراه فرزند خود در میان مردم آمد تا حقانیت و معجزه الهی را به همگان نشان دهد. از این روی حضرت عیسی در بین مردمان جاهل آن زمان به سخن درآمد و گفت: «من بنده خاص خدایم که مرا کتاب آسمانی و شرف نبوت عطا فرموده، هرکجا که باشم مرا مبارک (مایه رحمت الهی) گردانیده و تا زندهانم به نماز و زکات سفارش نموده و همچنین به «نیکوکاری با مادر» توصیه فـرموده و مرا ستمکار و شقی نگردانیده است. روز ولادت و مرگ و همچنین روزی که برانگیخته شوم، سلام و درود حق بر من است» (27 تا 33 مریم)