تازگیها در این فکرم که چرا منی که می دونم شیطان با من دوست نیست ولی به حرفش گوش میدهم و به دنبالش در حرکتم.جایی خوندم قلب ما مثل یک قلعه میمونه که شیطان برای داخل شدنش باید خیلی تلاش بکنه و برای حفظ این قلعه باید راههای عبور و مرورشو محافظت کنیم بهترین راه این بود که برم سراغ معمار این قلعه تا از خودش راه ها رو یاد بگیرم.
اول از همه فهمیدم شیطان از راه تزیین و شیریننمایی گناه اعمال زشت، دست بکار میشود، اما در قدم دوم از راه فریب دادن شخص وارد عمل میشود. شیطان پس از رانده شدن از رحمت خدا از بارگاه خداوند درخواست نمود که او را تا هنگام پایان یافتن و منقرض شدن نسل آدم، زنده نگه دارد تا انتقام خود را بگیرد.
امام سجاد(علیه السلام) در فرازی از دعا و مناجات خویش، از تزئین و تسویل شیطان به خدا پناه برده، عرضه میدارد: «اللهم انا نعوذ بک من ... ان یطمع نفسه فی اضلالنا عن طاعتک و امتهاننا بمعصیتک او ان یحسن عندنا ما حسّن لنا او ان یثقل علینا ما کرّه الینا؛» «خداوندا، به تو پناه میبریم از اینکه (شیطان) در گمراهی ما برای بازداشتن از طاعتت و زبون نمودن ما به نافرمانیت خود را به طمع اندازد و یا اینکه نزد ما آنچه را که او برایمان نیکو جلوه داده، نیکو باشد، و یا آنچه (از عبادات) را که او برای ما ناگوار و ناخوشایند نشان دهد، بر ما سنگین و ناگوار باشد.»
(ابلیس گفت: بدان سبب که مرا گمراه ساختی، من نیز به طور حتم بر سر راه مستقیم تو در کمین آنان مینشینم (و با هر وسیله ممکن در گمراهی ایشان میکوشم)سپس از پیش رو و از پشت سر و ازطرف راست و چپ به سراغ ایشان میروم و گمراه میسازم و از راه حق منحرفشان مینمایم تا بدانجا که) بیشتر آنان را (مؤمن به خود) و سپاسگزار نخواهی یافت.)
بعد از همه این حرفها بهتره موانعی را که از ورود شیطان به دژ محکم وجودمان جلوگیری می کند را بشناسیم. با توجه به این که خالق بهتر از مخلوق به کم و کیف او آگاه است پس باید این موانع را در کلام خالق بیابیم که برخی از این موانع عبارتند از:
1. ایمان به آخرت، مانع اطاعت از شیطان است که در آیات 112 و 113 سوره انعام از آن یاد شده تا مخلوقات الهی از این سلاح باز دارنده استفاده و از دامهای دشمن قسم خورده خود رها شوند
«...شَیـطینَ الاِنسِ والجِنِّ یوحى بَعضُهُم اِلی بَعض... * ولِتَصغى اِلَیهِ اَفـِدَةُ الَّذینَ لا یُؤمِنونَ بِالأخِرَه ...» (مردم همواره گفتارى باطل ولى به ظاهر آراسته و دلپسند به یکدیگر القاء مىکنند ، و اگر پروردگارت مىخواست چنین نمىکردند ، پس آنان و آنچه را به دروغ به هم مىبافند واگذار .* و [ما به عنوان آزمایش بندگان از القاى گفتار باطل توسط شیاطین انس و جن به یکدیگر مانع نشدیم] تا دلهاى کسانى که به آخرت ایمان ندارند به آن القائات متمایل شود ، و آنرا بپسندد و [براى رسیدن به منتهاى شقاوت که کیفر لجاجت و عناد آنان است] هر عمل زشتى را که بخواهند انجام دهند ، نهایتاً انجام دهند .)
2. رحمت خاصّ الهى و فضل الهى به همراه توفیق الهى و رهبرى الهى مانع پیروى از شیطان می شود چرا که خداوند در خلقت انسان هدفی شگرف قرار داده و به واسطه عنایت ویژه ای که به مخلوق خود دارد، اجازه نمی دهد به راحتی تحت فرمان شیطان این دشمن قسم خورده قرار بگیرد. البته این عنایت اگرچه به طور عام شامل همه بندگان می گردد، ولی کسانی از آن بهره بیشتری می برند که خود همه جانبه مطیع فرامین الهی بوده اند و یا از توبه کاران باشند. آیه 83 سوره نساء یکی دلایل موجود در کلام الله است که این مطلب را تصدیق میکند. «...ولَولا فَضلُ اللّهِ عَلَیکُم ورَحمَتُهٌ لاَتَّبَعتُمُ الشَّیطـنَ... .»
(و هنگامى که خبرى از ایمنى و ترس [چون پیروزى و شکست] به آنان [که مردمى سست ایماناند] رسد ، [بدون بررسى در درستى و نادرستىاش] آن را منتشر مىکنند ، و [در صورتى که] اگر آن خبر را به پیامبر و اولیاى امورشان [که به سبب بینش و بصیرتْ داراى قدرت تشخیص و اهل تحقیقاند] ارجاع مىدادند ، درستى و نادرستىاش را در مىیافتند ؛ [چنانچه به مصلحت جامعه بود ، انتشارش را اجازه مىدادند و اگر نبود ، از انتشارش منع مىکردند] و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود ، یقیناً همه شما جز اندکى ، از شیطان پیروى مىکردید .)
3. توجّه به دشمنى دیرین و آشکار شیطان، بازدارنده پیروى از اوست این مطلب، آشکارا به ما هشدار می دهد که شیطان از هر راهی منتظر فرصتی برای ضربه زدن به ماست و ما نباید او را به حال خود رها کنیم. خداوند به کرات پیرامون این خطر هولناک در آیان مختلف هشدارداده و ترفندها نقشه های او را برای ما روشن ساخته تا هرگز در تله های او به دام نیافتیم آیات سوره یس از نمونه های این هشدارهاست:
«...لاّ تَعبُدوا الشَّیطـنَ اِنَّهُ لَکُم عَدُوٌّ مُبین.» (یس 60) (اى فرزندان آدم ! آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را مپرستید که او بىتردید دشمن آشکارى براى شماست ؟(
4. توجّه به معاد و بازگشت همه چیز به سوى خدا، مانع متابعت از شیطان می شود . این از مهمترین راههای دفع این خطر است، چرا که تفکر در مورد معاد خود به خود ما را از ارتکاب گناه دور نگاه می دارد و ذهن غافل ما را متوجه میکند. این تلنگر بسیار مهم، تا جایی می تواند موفق باشد که ما از تفکر به گناه نیز دور سازد و همه جانبه ما از مهلکه، گرفتاری و پیروی از شیطان نجات دهد. در دومین سوره قرآن کریم آیه 210 خداوند می فرماید:«...ولا تَتَّبِعوا خُطُوتِ الشَّیطـنِ... * هَل یَنظُرونَ اِلاّ اَن ... واِلَى اللّهِ تُرجَعُ الاُمور.» ( آیا [اهل لغزش و پیروان شیطان] جز این را انتظار دارند که [عذاب] خدا و فرشتگان [مأمور عذاب] در سایبانهایى از ابر به سوى آنان آیندو کار نابودى آنان تمام شود ؟ و همه کارها به سوى خدا بازگردانده مىشود .)
در نهایت باید بدانیم در صورتی که شیطان بتواند یاد خدا و اعتقاد به او را، که اساس سعادت است، از صفحه دل و زندگی فرد به کلی پاک کند، چنین شخصی کاملاً بیپناه و طعمه دام او شده است؛ به هر سمت که بخواهد، او را میکشاند و هر کاری که بخواهد، بر عهده او میگذارد و به وسیله او عملی میکند. در حقیقت، فردی که به خدایش کفر ورزیده، از سپاه و سربازان شیطان میشود که شیطان، او را فرمان میدهد و سرپرستی میکند و او نیز به آسانی، اطاعت میکند. این مطلب در قرآن به روشنی بیان شده است .