شاید جالب باشه بدانید بدن انسان شبیه به یک دیگ بخار عمل میکنه یعنی تمامی اعضای انسان انرژی موجود در خودشون را جمع و به کار میگیرند مثلا انرژی زبان صرف سخن گفتن و انرژی گوش صرف شنیدن میشود و این در تمامی اعضا ی بدن و حتی روح و خیال ما صحت داره ولی اگر این انرژی ها انباشته شده و و در محل مشروع خود مورد استفاده قرار نگیرند برای اینکه به انفجار نرسند از محل نامشروع تخلیه می شوند و همین عامل بروز گناهان متعدد میشه پس بیکاری به معنای اعم اون چه جسمی چه فکری منجر به گناه میشه.
همانطور که در حدیثی از امیر المؤمنین امده است که:
( اگر تو نفس را به کاری مشغول نکنی او تو را به خودش مشغول می کند.) ( غرر الحکم، حدیث 8556)
در قرآن کریم نیز از عمل سخن گفته چنانچه در سوره نجم می فرماید:
( برای انسان چیزی جز تلاش و کوشش نیست.) (سوره نجم آیه ی 39)
در تفسیر نمونه ذیل این آیه آمده است:
" سعى" در اصل به معنى راه رفتن سریع است که به مرحله دویدن نرسیده، ولى غالبا به معنى تلاش و کوشش به کار مىرود، چرا که به هنگام تلاش و کوشش در کارها انسان حرکات سریعى انجام مىدهد، خواه کار خیر باشد یا شر.
جالب اینکه نمى فرماید: بهره انسان کارى است که انجام داده، بلکه مىفرماید تلاشى است که از او حاصل شده است، اشاره به اینکه مهم تلاش و کوشش است هر چند انسان احیانا به مقصد و مقصودش نرسد که اگر نیتش خیر باشد خدا پاداش خیر به او مىدهد، چرا که او خریدار نیتها و ارادههاست، نه فقط کارهاى انجام شده! "
و یا در حدیثی آمده است :
خداوند مؤمنی را که دارای یک حرفه است و بدان اشتغال دارد دوست می دارد.( وسائل الشیعه، ج 12، ص13)
با دقت در تمای آیات روایاتی که ما را به سوی تفکر پیرامون کار و عمل سوق می دهند می توان به این نکته کلیدی رسید که بیکاری مورد غضب همگان بوده و از ریشه دار ترین عوامل ورود به گناه و معصیت الهی است .
در نتیجه بهتر ست بدانیم انچه موجب عاقبت به خیری و مانع از سقوط در دام های شیطانی است ، فعالیت و اشتغال به کارست و ان هم در کاری که مورد رضایت و تایید خداوند ست . و این در تمامی اعضاء و جوارح انسان جاری ست چه بصورت کلی و چه در تک تک آن ها .