تأثیر حالات ظاهری انسان در اجابت دعا

یک‌وقت هست که در باب شرایط و آداب دعا، اعمالی را توصیه می‌کند که این اعمال در سه رابطه‌ای که در گذشته بحث کردیم نسبت به اجابت دعا مدخلیّت دارد. یعنی اگر انسان این اعمال را انجام دهد، این‌ها یا در تشدید مقتضی دعا، یا به فعلیت رسیدن آن و یا در تسریع اجابت دعا مؤثرند. مثلاً گفته می‌شود نماز بخوان، وضو بگیر، یا سایر اموری که بیان کردیم و از آن گذشتیم.

 اما بحث دیگری که در باب دعا مطرح است، «تأثیر حالت ظاهری انسان در اجابت دعا» است. یک بحث از نظر باطن داریم که آن‌ها را در گذشته عرض کردم؛ اما حالا می‌خواهیم از نظر ظاهر بررسی کنیم که انسان در چه حالی از حالات ظاهری دعا کند، اثرش بیشتر است؟ حالا این را توضیح می‌دهم. ما به حسب ظاهر و از نظر فیزیکی حالات مختلفی را برای انسان‌هایی که سالم هستند تصویر می‌کنیم؛ مثلاً «قیام» دارند، «قعود» دارند، «رکوع» دارند، «سجود» و حالات مختلف دیگر دارند. سؤال این است که آیا این حالات هم در اجابت دعا دخالتی دارد یا نه؟

سجده؛ نزدیک‌ترین حالات بنده به پروردگار

ما در روایاتمان این مطلب را داریم و جهت آن را هم در روایات ما ذکر کرده‌اند. من ابتدا این روایات را به دو دسته تقسیم می‌کنم و بعد دو روایت را می‌خوانم. یک دسته از روایات، علّت را جلو می‌اندازد و بعد حالت را می‌فرماید؛ دسته دیگر اوّل حالت را می‌فرماید و بعد علّت را بیان می‌کند.

اما دسته اوّل؛ روایت از پیغمبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) است که حضرت فرمود: «أقْرَبُ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ مِن رَبِّهِ وَ هُوَ سَاجِدٌ»؛ نزدیک‌ترین حالتی که بنده به پروردگارش نزدیک­تر است، آن حالی است که عبد معبودش را سجده می‌کند. بعد حضرت بلافاصله «فاء تفریع» می‌آورند و می فرمایند: «فَاکْثِرُوا الدُّعَاءَ».[1] پس زیاد دعا کنید! یعنی در این حال سجده زیاد دعا کنید. در این روایت، حضرت اوّل علّت را می‌فرماید و بعد مسأله دعا در این حالت را مطرح می‌کند.

روایت دیگری هست که از عبدالله بن هلال است که خدمت امام صادق (صلوات‌الله‌علیه) می‌رسد و می‌گوید: «شَکَوْتُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ تَفَرُّقَ أَمْوَالِنَا وَ مَا دَخَلَ عَلَیْنَا»؛ می‌رود خدمت حضرت و از پراکنده شدن اموال و گرفتاری‌هایی که به او وارد شده بود شِکوِه می‌کند؛ گویا بخشی از اموالش را از دست داده بوده یا ورشکسته شده بوده است.

آنجا با امام صادق (علیه‌السلام) دردِ دل می‌کند. «فَقَالَ عَلَیْکَ بِالدُّعَاءِ وَ أَنْتَ سَاجِدٌ»؛ ابتدا اینجا حضرت می‌آیند سراغ دعا و می‌فرمایند بر تو باد که دعا کنی در حال سجده؛ بعد علّت را ذکر می‌کنند که: «فَإِنَّ أَقْرَبَ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ إِلَى اللَّهِ وَ هُوَ سَاجِدٌ».[2] یعنی نزدیک­ترین حالت عبد به ربّش آن موقعی است که سجده می‌کند. پس دو چیز در این روایات هست؛ یکی این است که بیان نزدیک­ترین حالت عبد به ربّ از نظر ظاهر است و دیگری این است که دعا در این حالت به اجابت نزدیک می‌شود.

سجده؛ بالاترین کُرنش و عبادت

اما مسأله اوّل؛ چرا «أَقْرَبَ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ إِلَى اللَّه» حالت سجده است؟ در باب عبادت که عبارت از کُرنش است، از نظر ظاهر بالاترین کُرنش نسبت به معبود، سجده است. لذا خدا هم وقتی ابلیس را خواست امتحان کند با همین عبادت او را امتحان کرد. آزمایش ابلیس «سجده» بود. چون بالاترین عبادت از نظر ظاهر، کُرنش به معبود است که آن هم در حال سجده است. لذا روایات تعبیر به «أقرب» می‌کنند؛ یعنی ‌نزدیک­ترین حالت از نظر ظاهر، سجده است.

سجده زیاد؛ علّت «خلیل» شدنِ ابراهیم

ما در باب سجده روایات زیادی داریم که من فقط به یک روایت اشاره می‌کنم که نشان می‌دهد حتی نسبت به قُرب انبیاء نسبت به خداوند هم سجده مؤثر بوده است. در روایتی از امام صادق (علیه‌السلام) است که شخصی از حضرت سؤال کرد: «لِمَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلاً»؛ چرا خدا حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) را به عنوان خلیل و دوست خودش انتخاب کرد و این لقب را به او داد؟ «قَالَ لِکَثْرَةِ سُجُودِهِ عَلَى الْأَرْضِ».[3] حضرت در جواب فرمود چون ابراهیم (علیه‌السلام) خیلی خدا را سجده می‌کرد و خودش را برای خدا روی خاک می‌انداخت. این به جهت مطلوبیت این حالت پیش معبود است که کُرنشی بالاتر از این از نظر ظاهر نداریم.

پی نوشت:

[1] جامع الصغیر 1 206

[2] وسائل‌الشیعة 6 371

[3] بحارالأنوار 83 230