"وعد" در لغت به معنی عهد می باشد و در اصطلاح عبارتست از تعهد کردن به انجام أمری، خواه آن أمر خیر باشد یا شرّ و اختصاص پیدا کردن به یکى از آنها بواسطه قرینه، معین مىشود. و "وعید" که از وعد گرفته شده خبری است که فقط در وعده شر و تهدید استعمال می گردد.
تفاوت وعده با وعید
1.مهمترین تفاوتی که بین این دو کلمه وجود دارد تفاوت از ناحیه استعمال است و آن این است که: "وعد" هم در وعده خیر و هم در وعده شر بکار میرود ولى "وعید" و "ایعاد" فقط در وعده شر استعمال می شود.
2. فرق دیگری که بین "وعد" و "وعید" وجود دارد در تخلف پذیری آنهاست چرا که: خُلف وعده قبیح است زیرا مستلزم وقوع کذب از طرف خداوند است و صدور آن از خداوند محال است، ولی خُلف وعید در مواردی، نه تنها قبیح نیست بلکه حُسن هم دارد چون این کار نوعی اظهار کرم است.
3. وعده از راه تفضل خداوند بر بندگان است نه استحقاق بندگان زیرا مؤمن هر چه ایمانش کاملتر باشد و اعمال صالحه او زیادتر باشد، نمی تواند شکر کوچکترین نعمت های الهى را اداء نماید تا مستحق دریافت آن وعدها گردد ولی وعید از راه استحقاق عباد است و خداوند زائد بر استحقاق، کسی را عذاب نمىکند بلکه چه بسا عفو نموده و گذشت مىکند.
امکان تخلف خداوند از وعید
همانطور که اشاره شد منصرف شدن خدوند از وعید عقلا قبیح نیست. به طور مثال فرض کنید یک مادری به فرزندش بگوید اگر فلان کار را انجام دهی من تو را مجازات می کنم و زمانیکه فرزند مرتکب آن عمل منهی بشود مادر فرزندش را تنبیه نکند بلکه حتی آغوش خود را بر او باز کند تا از این طریق اشتباه فرزندش را گوشزد کند.
البته خود خداوند برای تخلف در وعید قواعدی را معین کرده است مثلا وعیدی که برای حق الناس قرار گرفته هیچگاه تخلف پذیر نیست و خداوند از حق بندگانش نمی گذرد. مگر آنکه خداوند در محشر حقوق ضایع شده به نوعی جبران کند و کسانی که در دنیا در حقشان ظلم شده بود را راضی کند و رحمت الهی آن قدر وسیع است که امکان این موضوع منتفی نیست.
اثر تربیتی وعید
از آنجا که در وعید، نوعی هشدار وجود دارد که انسان را از خطرات برحذر میدارد به طور طبیعی در انسان ایجاد ترس مینماید و لذا انسان در آن مورد حسّاس شده و به نسبت شدّت وعید، از انجام عملی که دربارۀ آن وعید داده شده صرف نظر میکند و یا حدّاقل با احتیاط بیشتری عمل مینماید، قرآن نیز برای بیدار کردن انسانها و آگاه کردن آنها از خطرات پیش رو، به آنها وعید میدهد، و لذا در قرآن، کمتر سورهای است که خداوند، خبر از امتهای سابقه و بلیّات نازله بر آنها و از عقوبت قیامت و عذاب جهنم و خلود در آن نداده باشد،
چنانکه میفرماید:
«وَ صَرَّفْنا فِیهِ مِنَ الْوَعِیدِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ أَوْ یُحْدِثُ لَهُمْ ذِکْرا» (طه، 113)
«و این گونه آن را قرآنی عربی نازل کردیم، و انواع وعیدها را در آن بازگو نمودیم، شاید تقوا پیشه کنند یا برای آنان تذکّری پدید آورد!»
چنانچه که مشهود است خداوند در این آیه علّت بازگو کردن وعیدها را ایجاد شدن حالت تقوا در انسانها و یا دست کم متوجه شدن آنها، ذکر مینماید.
حرف آخر
خداوند رحمتش بر غضبش سبقت دارد و این دریای بی کران لطف و بخشندگی جاذبه ای قوی برای بازگشت به سوی اوست. گرچه خداوند برای برخی از افعال ما عذاب تعیین کرده اما هیچگاه برای توبه دیر نیست و نباید از لطف او غافل شویم و باید بدانیم امکان تخلف در وعید وجود دارد.