قرآن سرتاسر اعجاز در زندگی مادی و معنوی است. اگر ما آن را با معرفت تلاوت کنیم، حتما اثرات آن را خواهیم دید. برای آگاهی و فهم بهتر و بیشتر آیات قرآن کریم هر شب تفسیر آیاتی از این معجره الهی را برای شما آماده میکنیم.
سوره آل عمران سومین سوره قرآن کریم است که 200 آیه دارد، عمران نام سه نفر از اشخاص مشهور بوده است: نام پدر حضرت موسی (ع)، پدر حضرت مریم (ع) و پدر حضرت علی (ع )که بیشتر به ابوطالب مشهور بوده است. ولی در این سوره بیشتر منظور از آل عمران، پدر حضرت مریم و همسرش و حضرت مریم (ع) و حضرت عیسی (ع) است. این کلمه دو بار در این سوره به کار رفته است.
سوره آل عمران یادآور طبقات و رده هایی از انسان ها است که خداوند متعال آنها را از میان جامعه بشری گزینش و انتخاب کرده است، و اینان عبارتند از: آدم، نوح ، آل ابراهیم و آل عمران. در این سوره مطالب زیادی از جمله: ماجرای جنگ احد، مطالب فراوانی راجع به جهاد، مباهله، دعوت یهود به اسلام، امر به صبر و پایداری، بیان فضیلت شهدا و چند دعای زیبا آمده است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَبَیْنَهُ أَمَدًا بَعِیدًا وَیُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ
روزى که هر کسى آنچه کار نیک به جاى آورده و آنچه بدى مرتکب شده حاضر شده مى یابد و آرزو مى کند کاش میان او و آن [کارهاى بد] فاصله اى دور بود و خداوند شما را از [کیفر] خود مى ترساند و [در عین حال] خدا به بندگان [خود] مهربان است (۳۰)
تفسیر:
حضور اعمال انسانها در قیامت
این آیه تکمیلى است بر آنچه در آیه قبل آمد، و از حضور اعمال نیک و بد در قیامت پرده بر مى دارد، مى فرماید: (به یاد آورید روزى را که هر کس آنچه را از کار نیک انجام داده حاضر میبیند و همچنین آنچه را از کار بد، انجام داده است ) (یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا و ما عملت من سوء).
(در حالى که دوست مى دارد میان او و آن اعمال بد فاصله زمانى زیادى باشد) (تود لو ان بینها و بینه امدا بعیدا).نمیگوید آرزو مى کند اعمال بدش نابود شود زیرا مى داند چیزى در جهان نابود نمى شود، بلکه آرزو مى کند با آن فاصله بگیرد.(امد) در لغت به معنى زمان محدود است ، و تفاوت آن با (ابد) این است که ابد، زمان نامحدود را مى گوید، و غالبا امد توجه به انتهاى زمانى و سر رسید مدتدارد، هر چند به معنى زمان محدود (در برابر نامحدود) نیز به کار می رود .
آرى گناهکاران ، و نیکوکاران همگى اعمال خود را در آن روز حاضر میبینند، با این تفاوت که نیکوکاران از مشاهده اعمال خویش خوشحال و مسرور مى شوند و بدکاران از مشاهده اعمال خود چنان در وحشت فرو مى روند که آرزو مى کنند از آن فاصله بگیرند نه فاصله مکانى ، که فاصله زمانى دور و دراز که براى ابراز تنفر از فاصله مکانى رساتر است ، زیرا در فاصله مکانى احتمال حضور نزد او وجود دارد، ولى در فاصله زمانى به هیچ وجه امکانپذیر نیست .
مثلا کسى که در مناطق دور دستى از صحنه جنگ جهانى زندگى میکرد ، باز کم و بیش ، احساس اضطراب و نگرانى داشت زیرا ممکن بود دامنه جنگ به آنجا کشیده شود ولى ما که امروز دهها سال از زمان جنگ فاصله گرفته ایم ، هیچگونه احساس نگرانى نداریم که آن جنگها ما را هم فرا بگیرد (ممکن است جنگ جهانى دیگرى روى بدهد) ولى سرایت آن جنگهاى پیشین به امروز معنى ندارد.
بعضى از مفسران احتمال داده اند که (امد) در اینجا فاصله مکانى باشد (همانگونه که مجمع البیان از بعضى نقل کرده است ) ولى این واژه ظاهرا در لغت جز به معنى زمان یا سررسید زمان نیامده است و در پایان آیه ، باز براى تاکید بیشتر مى فرماید: (خداوند شما را از (نافرمانى ) خویش بر حذر مى دارد و در عین حال خدا نسبت به همه بندگان مهربان است ) (و یحذرکم الله نفسه و الله رؤ ف بالعباد).
در واقع ، این جمله معجونى است از بیم و امید، از یک سو اعلام خطر مى کند و هشدار مى دهد، و از سوى دیگر بندگان را به لطفش امیدوار مى سازد تا تعادلى میان خوف و رجا که عامل مهم تربیت انسان است برقرار شود، این احتمال نیز وجود دارد که این دو جمله تاکید بر یکدیگر باشد و به این میماند که کسى به دیگرى بگوید من تو را از این کار خطرناک بر حذر میدارم و من به تو مهربانم که اعلام خطر می کنم.
حضور اعمال و تجسم آن در قیامت
قرآن مجید در آیه مورد بحث و آیات زیاد دیگرى از این حقیقت پرده بر مى دارد که در قیامت اعمال نیک و بد انسان ، هر کدام در شکلى تجسم یافته و در عرصه محشر حاضر مى شود.واژه (تجد) از ماده (وجدان ) (یافتن ) ضد فقدان و نابودى است و کلمه (خیر) و (سوء) که به صورت نکره آمده در اینجا مفید عموم است ، یعنى هر انسانى در آن روز تمام اعمال خوب و بد خود را - هر چند کم باشد - در نزد خود مى یابد.گر چه جمعى از مفسرین اصرار دارند این آیه ، و آیات مانند آن را توجیه کنند و بگویند منظور از حاضر شدن اعمال ، حضور پاداش و کیفر آنها است و یا اینکه منظور حضور نامه عمل است که تمام اعمال آدمى از نیک و بد در آن ثبت شده است.
ولى پیدا است که این توجیهات ، با ظاهر آیه سازگار نیست ، زیرا این آیه به روشنى مى گوید که انسان در روز رستاخیز، (خود عمل ) را مى یابد، و در ذیل آیه مى خوانیم گناهکار آرزو دارد که بین او و عمل زشتى که انجام داده جدائى بیفتد، و در اینجا نیز خود عمل ، مورد بحث آیه است نه نامه عمل و نه کیفر و پاداش آنها.
گواه دیگر اینکه در آیه مورد بحث مى خوانیم : گناهکار دوست مى دارد میان او و عملش فاصله زیادى بیفتد و هرگز آرزوى از بین رفتن عمل خود را نمیکند. این نشان مى دهد که نابودى اعمال امکانپذیر نیست و به همین دلیل تمناى آن را نمى نماید.
آیات فراوان دیگرى نیز این مطلب را تایید مى کند مانند آیه 49 سوره کهف (و وجدوا ما عملوا حاضرا و لا یظلم ربک احدا) (گنهکاران در روز رستاخیز، تمام اعمال گذشته خود را در برابر خود حاضر میبینند و خداوند به هیچ کس ، ستم نمى کند)و آیه 7 و 8 سوره زلزال :) (فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره و من یعمل مثقال ذرة شرا یره )؛ (هر کس اندکى کار نیک یا بد انجام دهد، خود آن را خواهد دید).
همانطور که گفتیم گاهى بعضى از مفسران ، لفظ (جزاء) را در این آیات تقدیر گرفته اند، و این خلاف ظاهر آیات است .از بعضى آیات به دست مى آید که این جهان کشتزار جهان دیگر است و عمل انسان بسان دانهاى است که کشاورز در دل خاک میافشاند، سپس همان دانه رشد و نمو کرده همان دانه را با مقادیر زیادترى برداشت مى کند، اعمال انسان نیز با تبدلات و تغییرات بیشترى که لازمه سراى رستاخیز است به خود انسان باز مى گردد چنانکه خداوند در سوره شورى آیه 20 مى فرماید:(من کان یرید حرث الاخرة نزد له فى حرثه )؛ (هر کس کشت آخرت را بخواهد کشته او را افزایش مى دهیم ).
از بعضى از آیات دیگر به دست مى آید که کارهاى نیک این جهان در جهان دیگر به صورت نور و روشنایى در مى آیند، منافقان از مؤ منان مطالبه این نور را مى کنند، و مى گویند: (انظرونا نقتبس من نورکم )؛ (صبر کنید تا ما از نور شما بهره گیریم )و به آنها گفته مى شود: (ارجعوا وراءکم فالتمسوا نورا)؛ (بازگردید، این نور را از دنیا طلب کنید).این آیات و دهها آیات دیگر میرساند که ما، در روز رستاخیز عین عمل را به صورت کاملتر مییابیم و این همان تجسم اعمال است که دانشمندان اسلامى به آن قائلاند.
روایات بسیارى نیز از پیشوایان بزرگ اسلام بر این مطلب گواهى مى دهند که ما در اینجا به یک نمونه اکتفا مى کنیم :پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) به یکى از کسانى که تقاضاى موعظه کرده بود، فرمود: (و انه لا بد لک یا قیس من قرین یدفن معک و هو حى و تدفن معه و انت میت فان کان کریما اکرمک و ان کان لئیما اسلمک ثم لا یحشر الا معک و لا تحشر الا معه و لا تسئل الا عنه فلا تجعله الا صالحا فانه ان صلح انست به ، و ان فسد لا تستوحش الا منه و هو فعلک ):(اى قیس ! ناگزیر، همنشینى دارى که پس از مرگ ، همراه تو دفن مى شود، در حالى که او زنده است و با او دفن میشوى در حالى که تو مردهاى ، اگر او نیک و گرامى باشد، تو را گرامى مى دارد و هر گاه او پست باشد تو را تسلیم حوادث مى کند، سپس او با کسى جز تو محشور نمى شود و تو هم با کسى جز او به صحنه رستاخیز نمى آئى ، از تو درباره غیر آن سوالى نمى شود، بنابراین ، سعى کن آن را به صورت شایسته انجام دهى ، زیرا اگر آن ، شایسته باشد، با او انس میگیرى و گر نه از هیچ کس جز او وحشت ندارى و آن (عمل ) تو است ).
براى روشن شدن این بحث لازم است قبلا چگونگى پاداش و کیفر اعمال را مورد بررسى قرار دهیم.
نظرات دانشمندان درباره چگونگى پاداش و کیفر الهى
دانشمندان درباره پاداش و کیفر اعمال ، عقاید گوناگونى دارند:
1 - دسته اى از آنها معتقدند که جزاء اعمال ، مانند پاداش و کیفرهاى این جهان ، روى قرارداد است یعنى چنانکه در این جهان براى هر کار بدى کیفرى از طرف قانونگزاران تعیین شده است ، خداوند بزرگ براى هر عملى ، کیفر و یا پاداش خاصى معین نموده است ، این نظریه همان نظریه اجر و مزد، و کیفرهاى مقرراتى است.
2 - دسته دیگرى معتقدند که تمام کیفرها و پاداشها، مخلوق نفس و روح انسانى است که روح انسانى بى اختیار در آن جهان آنها را خلق مى کند، به این بیان که: اعمال نیک و بد در این جهان در روح انسانى ، ملکاتى خوب و بد، ایجاد مى نماید و این ملکات ، خمیره انسان و جزء ذات او میگردند، و هر یک از این ملکات ، صورتى مناسب خویش ، از نعمت و عذاب ایجاد مى کند، اشخاص خوش باطن در این جهان با یک سلسله از افکار و تصورات نیک سر و کار دارند، و افراد ناپاک در خواب و بیدارى با افکار باطل و تصورات بد خویش مشغول اند.
این ملکات در روز رستاخیز، خلاق نعمتها و شکنجه ها و دردها و آرامش و عذاباند، و به عبارت دیگر آنچه درباره نعمتهاى بهشت و مجازاتهاى دوزخ مى خوانیم ، همان مخلوقات صفات خوب و بد انسان است ، نه چیز دیگر.
3 - دسته دیگرى از دانشمندان بزرگ اسلام ، راه دیگرى را انتخاب نموده و شواهد زیادى از آیات و روایات را براى آن آورده اند و خلاصه آن این است : هر کردارى از ما، خواه خوب و خواه بد، یک صورت دنیوى دارد، که ما آن را مشاهده مینماییم و یک صورت اخروى ، که هم اکنون در دل آن عمل نهفته است و روز رستاخیز پس از تحولاتى که در آن رخ مى دهد، شکل دنیوى خود را از دست داده و با شکل روز رستاخیز جلوه مى کند و باعث آرامش و راحتى عمل کننده یا آزار او مى گردد.
از میان نظرات فوق ، نظر اخیر با ظواهر بسیارى از آیات قرآن کاملا تطبیق مى کند، بنابراین ، اعمال انسان که اشکال مختلفى از انرژیها هستند، طبق قانون بقاء (ماده و انرژى ) هیچگاه از میان نمیروند و همواره در این جهان باقى خواهند بود، گرچه ما با مطالعه سطحى چنین میپنداریم که از میان رفته اند.
بقاى این اعمال و ابدیت آنها از یک سو سبب مى شود که در رستاخیز، به هنگام محاسبه اعمال ، هر کسى تمامى اعمال خود را ببیند و جائى براى انکار باقى نماند و از سوى دیگر سبب مى شود که در میان اعمال خود، در رستاخیز زندگى کند، رنج ببرد و یا آرامش بیابد، گرچه وسایل انسانى هنوز قادر نیست که حوادث گذشته را جز آنچه مربوط به چند لحظه قبل است کشف کند ولى مسلم است اگر دستگاهى کاملتر به وجود آید و یا (دید) و (درکى )کاملتر داشته باشیم میتوانیم همه آنچه را که در گذشته روى داده است ، احساس و درک کنیم (البته مانعى ندارد که قسمتى از پاداش و کیفرها هم جنبه قرار دادى داشته باشد).
تجسم اعمال از نظر علم روز
براى اثبات امکان تجسم اعمال گذشته ، مى توان از اصول مسلم (فیزیک ) امروز استفاده کرد زیرا از نظر علم فیزیک مسلم است که ماده ، تبدیل به انرژى (جسم تبدیل به نیرو) مى شود، چه این که آخرین نظریه درباره ماده و انرژى این است که (ماده ) و (نیرو) دو مظهر از یک حقیقت هستند و ماده ، انرژى متراکم و فشرده است که در شرایط معینى به نیرو مبدل مى گردد، گاهى انرژى نهفته در یک گرم ماده ، معادل با قدرت انفجار متجاوز از سى هزار تن دینامیت است .
نتیجه این که ماده و انرژى ، جلوههائى از یک حقیقت هستند و با توجه به عدم فناى انرژى و ماده هرگز مانعى نخواهد داشت که نیروها و انرژیهاى پخش شده بار دیگر به حالت تراکم در آیند و حالت جرمى و جسمى بخود بگیرند و نیروهائى که در راه اصلاح و درستکارى یا در راه جور و ستم به کار برده شده اند به حالت فشرده در آیند و به صورت جسمانى خاص در روز رستاخیز مجسم گردند و در صورتى که اعمال نیکى باشند به صورت نعمتهاى جالب و زیباى مادى و اگر اعمال بد و شرى باشند، در قیافه وسایل شکنجه و عذاب مجسم گردند.