در این باره باید گفت اگرچه نماز یک ارتباط روحى و معنوى است و هدف از آن یاد خداست، اما اسلام خواسته این روح را در قالب یک سلسه برنامه هاى تربیتى پیاده کند و لذا شرائط زیادى را براى آن قرار داده است، شرائط صحیح بودنِ نماز، شرائط قبولى و شرائط کمال نماز و در پرتو همین برنامه های تربیتی است که نمازگزار ناچار است که براى صحت و قبولى نماز خود در این سیستم تربیتی قرار گرفته و رشد نماید؛ مثلا، از شرایط صحت نماز مشروع بودن و مباح بودن تمام وسایلى است که درآن به کار مى رود، مانند آب وضو و غسل، جامه اى که با آن نماز مى گزارد و مکان نمازگزار، این موضوع سبب مى شود که او گرد حرام نرود و در کار و کسب خود از هر نوع حرام اجتناب نماید؛ و به مرور زمان با همین روحیه تربیت شده و از مال حرام اجتناب می نماید و یا این که برای قبولى نمازش در پیشگاه خداوند باید زکات و حقوق مستمندان را بپردازد؛ غیبت نکند؛ از تکبر و حسد بپرهیزد؛ از مشروبات الکلى اجتناب نماید و با حضور قلب و توجه و نیت پاک به درگاه خدا رو آورد و یا رعایت شرط کمال نماز مانند خواندن هر یک از نمازها در وقت خود موجب می شود فرد نمازگزار فردی منضبط و وقت شناس تربیت گردد. بالاخص که نمازگزار باید براى اداى فریضه صبح پیش از طلوع آفتاب از خواب برخیزد، طبعا یک چنین فردى همواره سحر خیز بوده و فرا می گیرد چگونه به موقع فعالیت هاى مثبت زندگى را آغاز کند.
البته آثار تربیتى نماز به آن چه که گفته شد منحصر نیست؛ ولى این نمونه مى تواند نشانه اسرار بزرگ این عبادت بزرگ اسلامى باشد.
الف: تربیت فردی
انضباط و وقت شناسى:
نمازهاى اسلامى هر کدام براى خود وقت مخصوص و معینى دارد و فرد نمازگزار باید نمازهاى خود را در آن اوقات بخواند، لذا این عبادت اسلامى به انضباط و وقت شناسى کمک مؤثرى مى کند.
بالاخص که نمازگزار باید براى اداى فریضه صبح پیش از طلوع آفتاب از خواب برخیزد، طبعا یک چنین فردى گذشته از این که از هواى پاک و نسیم صبحگاهان استفاده مى نماید، به موقع فعالیت هاى مثبت زندگى را آغاز مى کند.
ب: تربیت اجتماعی
1- همگرایی
نماز در اوقات معین نمودارى از وحدت و یگانگى ملت بزرگ اسلام است؛ زیرا همه مسلمان ها در وقت هاى مخصوصى رو به قبله ایستاده و با آداب خاصى خداوند جهان را مى پرستند، این خود نمونه بزرگى از اتحاد و یگانگى ملتى است که اسلام همه را به وسیله آن عبادت متحد و متشکل نموده است.
هرگاه این نمازها به صورت جماعت برگزار گردد، روح وحدت و اتحاد و مساوات و برابرى، از صف هاى منظم و فشرده نمازگزاران نمایان خواهد بود و اهمیت این اتحاد و یگانگى معنوى نیازى به توضیح ندارد.
2- نفى طاغوت و ایستادگى در مقابل ستم
انسانى که فقط خداوند را عبادت نماید در مقابل او سر تعظیم و تسلیم فرود آورد، هر چه غیر خداوند است، براى او حقیر و کوچک مى شود و کسى نمى تواند با ظلم و ستم بر او چیره شود.
و در مقابل گردنکشان و ظالمان سر تسلیم فرود نمى آورد و با طاغوت کنار نمى آید. خداوند این مسئله را یکى از اهداف بعثت پیامبر(ص) دانسته است:«و در میان هر امتى، پیامبرى را مبعوث کردیم تا خداوند را عبادت نمایید و از طاغوت (هر چه در مقابل خدا است) پرهیز کنید.»[1]
فلسفه اخلاقی نماز
عامل پرورش فضائل اخلاقى
نماز روح اخلاص و خداباورى را در انسان افزایش مى دهد و نتیجه آن پرورش فضایل اخلاقى و تکامل روحى انسان است؛ چه تکاملى بالاتر از این که روح ما از جهان محدود ماده و چهار دیوار طبیعت بیرون رفته و با جهان بیکران کمال مطلق«خدا» مرتبط گردد و در انجام وظایف بندگى و کارهاى زندگى، از قدرت نامتناهى و نیروى نامحدود او استمداد بطلبد و خدا را درهمه حال حاضر و ناظر خود بداند و به اندازه اى شایسته و لایق گردد که بتواند با او سخن بگوید.
زنده کردن حس شکرگزاری
پرستش خدا و عبادت وحى حس تقدیر و شکرگزارى را در انسان زنده مى کند، قدر دانى از مقامى که نعمت هاى بزرگ و پر ارزشى را در اختیار انسان نهاده، نشانه لیاقت و شایستگى او نسبت به الطافى است که در حق او انجام گرفته است.
تشکر و سپاس گزارى از مقام خداوند این نتیجه را دارد که فرد سپاس گزار با عرض تشکر و انجام وظیفه، حق شناسى خود را در برابر نعمت هایى که خدا در اختیار او گذاشته است آشکار و هویدا مى سازد.
امام زین العابدین راجع به عبادت پیامبر خدا ( صل الله علیه و آله ) فرموده اند: آن قدر پیامبر در نماز ایستاد تا قدم هایش ورم کرد چنان در روزه دارى تشنه می شد آب دهانش خشک می گردید، گفتند یا رسول الله مگر خداوند وعده مغفرت به تو نداده؟ می فرمود آیا بنده شکرگزار خدا نباشم؟![2]
بهترین وسیله براى خویشتن دارى و کنترل غرایز
از لحاظ تربیتی، یاد خدا بهترین وسیله براى خویشتن دارى و کنترل غرایز سرکش و جلوگیرى از روح طغیان است.
«نمازگزار» همواره به یاد خدا مى باشد، خدایى که از تمام کارهاى کوچک و بزرگ ما آگاه است، خدایى که از آن چه در زوایاى روان ما وجود دارد و یا از اندیشه ما مى گذرد، مطلع و باخبر است و کم ترین اثر یاد خدا این است که به خودکامگى انسان و هوس هاى وى اعتدال می بخشد، چنان که غفلت از یاد خدا و بى خبرى از پاداش ها و کیفرهاى او، موجب تیرگى عقل و خرد و کم فروغى آن مى شود.
به راستى، انسان که پایه حکومت غرایز در کانون وجود او مستحکم است، بهترین راه براى کنترل غرایز و خواسته هاى مرزنشناس او همان یاد خدا، یاد کیفرهاى خطاکاران و حساب هاى دقیق و اشتباه ناپذیر آن مى باشد. از این نظر قرآن یکى از اسرار نماز را یاد خدا معرفى مى کند:«اقم الصلوة لذکرى»[3]؛« نماز را براى یاد من بپادار!»
دورى از گناه
نمازگزار ناچار است که براى صحت و قبولى نماز خود از بسیارى از گناهان اجتناب ورزد؛ مثلا، یکى از شرایط نماز مشروع بودن و مباح بودن تمام وسایلى است که درآن به کار مى رود، مانند آب وضو و غسل، جامه اى که با آن نماز مى گزارد و مکان نمازگزار، این موضوع سبب مى شود که گرد حرام نرود و در کار و کسب خود از هر نوع حرام اجتناب نماید؛ زیرا بسیار مشکل است که یک فرد تنها در امور مربوط به نماز به حلال بودن آن ها مقید شود و در موارد دیگر بى پروا باشد.
گویا آیه زیر به همین نکته اشاره مى کند و مى فرماید:« وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ....»[4]؛« و نماز را برپادار، که نماز(انسان را) از زشتی ها و گناه بازمى دارد،...»
بالاخص اگر نمازگزار متوجه باشد که شرط قبولى نماز در پیشگاه خداوند این است که نمازگزار زکات و حقوق مستمندان را بپردازد؛ غیبت نکند؛ از تکبر و حسد بپرهیزد؛ از مشروبات الکلى اجتناب نماید و با حضور قلب و توجه و نیت پاک به درگاه خدا رو آورد و به این ترتیب نمازگزار حقیقى ناگزیر است تمام این امور را رعایت کند. روى همین جهات، پیامبر گرامى ما(ص) مى فرماید: نماز چون نهر آب صافى است که انسان خود را در آن شست و شو دهد، هرگز بدن او آلوده و کثیف نمى شود. هم چنین کسى که در شبانه روز پنج مرتبه نماز بخواند و قلب خود را در این چشمه صاف معنوى شست و شو دهد، هرگز آلودگى گناه بر دل و جان او نمى نشیند.
غفلت زدایى
بزرگ ترین مصیبت براى رهروان راه حق آن است که هدف آفرینش خود را فراموش کند. و غرق در زندگى مادى و لذائذ زودگذر گردند، اما نماز به حکم این که در فواصل مختلف در هر شبانه روز پنج بار انجام مى شود، مرتباً به انسان اخطار مى کند و هشدار مى دهد و هدف آفرینش او را خاطر نشان مى سازد... و این نعمت بزرگى است که انسان وسیله اى در اختیار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه به او بیدار باش گوید.[5]
امام رضا علیه السلام در خصوص فلسفه عبادت فرموده اند:« (مردم خدا را عبادت می کنند) براى این که ذکر او از یادشان نرفته و تارک مراسم ادب نشده و نسبت به امر و نهى او مرتکب لهو نشوند حال اگر بدون انجام مراسم عبودیت به حال خود واگذارده شوند روزگار دراز بر آن ها بگذرد و دل هایشان سخت و قسى گردد.»[6]
پی نوشت :
[1] - نحل (16)، آیه 36
[2] - بحار الأنوار، ج46، ص 57
[3] - طه (20)، آیه 14
[4] - عنکبوت (29)، آیه 45
[5] - مکارم شیرازى ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، 1374 ش، اول، ج 16، ص 290 - 291
[6] - علل الشرائع-ترجمه ذهنى تهرانى، ج1، ص 815
کتاب پرسش ها و پاسخ های نماز، سید حسن موسوی (مرکز تخصصی نماز)