در سیستم دعا، کسی که باور و ایمان قوی نسبت به قدرت نامحدود الهی داشته باشد و با تمام نیاز و تضرع، خود را به او وصل کند، همان وقت که در حال دعاست اجابت هم به دست آورده است. اصلاً همین باور قوی و نیاز شدید هر گاه باهم توأم شد، خود به خود اجابت هم حاصل میشود. مثل اینکه بگوییم هر گاه شکر و آب باهم مخلوط شد خود به خود شربت هم آماده است.
برای تسریع در اجابت دعا چه کارهایی میتوان انجام داد؟
پس دعا همان وقت که شرایط آن حاصل شد یعنی شخص، عجز خود و قدرت خدا را هردو باهم درک، و خواسته خود را مطرح کرد همان وقت اجابت میشود. حتی اگر ظاهر مادی این اجابت برای رخ نمودن، کمی زمان ببرد و یا با شکلی دیگر که مورد انتظار دعا کننده نبوده است، ظهور یابد.
البته گاهی دیر اجابت شدن هم به این دلیل است که ما دیر به آن باور مورد نیاز دست پیدا میکنیم. مثلاً برای خانه خریدن، اول به قوای خود تکیه میکنیم. بعد که از قدرت مادی خود و رویا پروازیهایمان نتیجهای نگرفتیم و صد درصد از خودمان ناامید شدیم آنگاه به باور لازم برای دعا میرسیم آنگاه دعای چندین و چندسالهای که پشتوانه معنوی قوی برای اجابت نداشت، مستجاب میشود. در روایت است که امام صادق فرمود:
هر گاه یکی از شما خواست که از خداوند چیزی درخواست نکند مگر اینکه به او ببخشاید، باید از تمام مردم نومید گشته، و جز به درگاه خدا- عزّوجلّ- امید نداشته باشد، پس هر گاه که خداوند چنین حالتی را در بنده مشاهده کرد، آن بنده چیزی درخواست نمیکند مگر اینکه به او عطا میفرماید. (آمالی شیخ مفید-ترجمه استاد ولی، متن، ص: ۳۷)
دعا سیستم خاصی دارد که اگر، هر کس در آن سیستم قرار گرفته و دعا کند، مسلمان باشد یا کافر بنا بر قوانین سیستم به اجابت خواهد رسید.
بزرگترین اشکال ما این است که مسائل دینی را با هم مخلوط میکنیم و با بکار بردن قانون توبه، انتظار داریم چیزی را به دست آوریم که مثلاً نتیجه کاربرد قانون ادب است. در حالی که قانون توبه گناهان فرد را پاک میکند؛ قانون ادب محبوبیت اجتماعی فرد را زیاد میکند؛ قانون توسل؛ موجب شفاعت در آخرت میشود؛ و ... قوانین معنوی هم مانند قوانین مادی تداخلی در هم ندارند چه فقیر و چه پولدار هر کدام دست در آب سرد فرو برند سرما را حس میکنند و اگر دست در آب گرم فرو برند گرما را حس میکنند.
قوانین معنوی هم در کلیات خود تداخل نمیکنند. قانون دعا توسط هر کسی استفاده شود، تأثیر خود را خواهد گذاشت. مؤمن و گناهکار هر کدام دعا کنند اثر دعا را خواهند دید.
فقیر اگر چه نمیتواند به اندازه ثروتمند خرید کند، اما اگر هر دو از یک جنس خریداری کردند، آن جنس برای هر دو یک امتیاز و خاصیت خواهد داشت. فقیر و ثروتمند هر دو میتوانند از آب سردکنهای موجود در پارک شهر استفاده کنند.
مؤمن و عاصی هم هر دو میتوانند از امتیازاتی که خداوند برای همه بندگانش مشترک قرار داده استفاده کنند. بلکه گناهکاران اگر زیرک باشند باید از این امتیازات استفاده بیشتری ببرند. خداوند خود در قرآن خطاب به همه بندگانش میفرماید: وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعان (سوره البقرة، آیه ۱۸۶): و، چون بندگان من از تو سراغ مرا میگیرند بدانند که من نزدیکم و دعوت دعاکنندگان را اجابت میکنم البته در صورتی که مرا بخوانند؛ " ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ " (سوره مؤمن آیه ۶۰): با دعا کردن خودتان را مورد اجابت من قرار دهید.
آن چیزی که باعث میشود از این همه الطاف و امتیازات منحصر به فرد قانون دعا استفاده نکنیم، حال آنکه به شدت به آن محتاجیم، آن است که مسائل مختلف معنوی را با هم مخلوط میکنیم.
چون از گناهان خود خبر داریم رغبتی برای دعا کردن نداریم. وقتی وضعیت غفلت و دوری خودمان را از خداوند در نظر میگیریم باورمان از اجابت ضعیف میشود. گمان میکنیم که دعا امتیازی برای مؤمنان بی گناه است. در حالیکه ما در هر درجه و منزلتی که باشیم میتوانیم دعا کنیم و همانطور که یک مؤمن دعا میکند ما هم خودمان را در سیستم دعا قرار داده و از آن بهره ببریم.