شهید خدایی با علاقه و استعدادی قابل تحسین ،تحصیلات ابتدایی خویش را آغاز نموده و دوره راهنمایی و متوسطه را در شهرستان میاندواب به پایان رسانید به اخذ دیپلم نائل آمد. شهید خدایی ، جوانی با شهامت ، آگاه و معتقد با اسلام بود و بخاطر همین از زمان اوج گیری مبارزات مردم ایران در قبل از انقلاب با تمام توان در خدمت انقلاب اسلامی قرار گرفت و درفعالیت های ملت ایران علیه رژیم ستمشاهی فعالانه شرکت کرد.
با پیروزی انقلاب اسلامی ، شهید خدایی همراه پدر بسیجی و مجاهد خویش وارد سپاه شد و به صورت شبانه روزی در خدمت انقلاب اسلامی قرار گرفت ، ایمان ،تعهد و اخلاص، شجاعت ودلیری ایشان باعث شد که مورد توجه خاص رزمندگان بسیجی و سپاهی قرار گیرد و با عشق و علاقه ای که در دل رزمندگان اسلام ایجاد کرده بود ، به سعادت فرماندهی گردان شهید رجائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد.
شهید عالیقدر در این مقام خدمات بسیار ارزشمندی را به اسلام و انقلاب انجام داد و در پاکسازی منطقه میاندواب و مهاباد از لوث وجود ضد انقلاب نقش عمده ای را ایفا کرد ولی همه این شجاعتها و خدمات روح متواضع او را تغییر نداد و مثل برادری دلسوز و مهربان با رزمندگان تحت امرخویش رفتار می کرد.
شهید خدایی چنان عاشق اسلام و امام خمینی (ره)و تشنه شهادت بود که هیچ وقت به راحتی و آرامش خویش فکر نکرد و شبانه روز در کوهها و دشت ها به نبرد با دشمنان داخلی و خارجی انقلاب پرداخت و عاقبت روح تشنه شهادت این سردار مجاهد اسلام و انقلاب با نوشیدن شربت گوارایشهادت در ستیز با ضد انقلاب داخلی در کردستان آرامش یافت و در تاریخ (13/04/62) به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در گلزار شهدای میاندواب به خاک سپرده شد.
فرازی از وصیت نامه شهید
بسم رب الشهداء و صدیقین
((ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص))
براستی خدا آنان که در صف فشرده در راهش می جنگند دوست دارد و ماند دیواری که از سرب ریخته شده نزدیک هم قرار گرفته اند پس خداوند منان خواستارم که وحدت و یکپارچگی میان ملت و ارتش اسلام هرچه بیشتر برقرار شود و مانند اتمهای فلز سرب بهم فشرده باشند.
پدر و مادر و خواهر برادر ن عاشقانه و آگاهانه به ندای سالار شهیدان حسین ع) در میدان کربلا تنها مانده بود و صدا زد« هل من انصر ینصرنی لبیک» گفتم انشاءالله چند لحظه ای دیگر عازم جبهه حق علیه بال خواهم شد از درگاه خداوند متعال خواستارم در این نبردپیروز بشویم و پس از پیروزی شهادت نصیب من شود در من از شماها تقاضا دارم جنازه این جانب را در قبرستان میاندواب به خاک بسپارید برایم هیچ گریه نکنید بلکه برای اسلام گریه کنید چون من بهترین آرزو که داشتم انشاءالله به او می رسد.