سرچشمه «ظلم» یکى از امور زیر است:
1- جهل - گاهى آدم ظالم به راستى نمى داند چه مى کند، نمى داند حق کسى را پایمال مى سازد، و از کار خود بى خبر است.
2- نیاز - گاه نیاز به چیزهایى که در دست دیگران است انسان را وسوسه مى کند که دست به این عمل شیطانى بزند، در حالى که اگر بى نیاز بود در این گونه موارد دلیلى بر ظلم نداشت.
3- عجز و ناتوانى - گاه انسان مایل نیست در اداى حق دیگرى کوتاهى کند امّا قدرت و توانایى این کار را ندارد، و ناخواسته مرتکب «ظلم» مى شود.
4- خودخواهى و کینه توزى و انتقام جویى - گاه هیچ یک از عوامل فوق در کار نیست، امّا «خودخواهى» سبب مى شود که انسان به حقوق دیگران تجاوز کند، و یا «حسّ انتقام جویى» و «کینه توزى» او را وادار به ظلم و ستم مى کند، و یا روح «انحصارطلبى» سبب تعدّى به دیگران مى شود... و مانند اینها.
امّا با توجّه به این که هیچ یک از این صفات زشت، و این نارسایى ها و کمبودها در وجود مقدّس خداوند راه ندارد زیرا او به همه چیز عالِم، و از همه بى نیاز، و بر هر چیز قادر، و نسبت به همگان مهربان است، معنى ندارد مرتکب ظلمى شود.او وجودى است بى انتها و کمال او نامحدود است از چنین وجودى جز خیر و عدالت، جز رأفت و رحمت سرچشمه نمى گیرد.و اگر بدکاران را کیفر مى دهد در حقیقت نتیجه اعمال آنهاست، که به دست آنها مى رسد، همانند کسى که بر اثر استعمال موادّ مخدّر یا نوشیدن مشروبات الکلى به انواع بیمارى هاى کشنده مبتلا مى گردد.(1) قرآن مجید مى گوید: ولا تجزون الا ما کنتم تعملون(2); «آیا جزاى شما چیزى جز اعمال شما هست؟!»
پی نوشت
1. 50 درس اصول عقائد برای جوانان، مکارم شیرازی، ص88
2. سوره یس، آیه 54