خداوند در طول زندگی انسانها، صحنههایی را برای رشد و ارتقای آنان قرار میدهد تا با قرار گرفتن در این صحنهها، بهترین درسها را بگیرند و دقیقترین رفتارها را به نمایش بگذارند که این همان رشد و ارتقاء به معنای حقیقی است، از جملۀ این صحنهها سفر نورانی «حج» است، به تعبیر دیگر، «حج» چون آسانسوری است که انسان با سوار شدن در آن به سرعت به سوی آسمانها بالا میرود، آن هم نه برای افرادی محدود، بلکه برای تمام انسانهایی که به آن بهای لازم را بدهند، لذا باید به آن توجه ویژهای داشت.
مناسک حج از جمله مقولاتی است که در دین اسلام بسیار بر آن تأکید شده و اهمیت آن به قدری است که انجام یک مرتبه حج تمتع برای هر انسانی به شرط استطاعت واجب است. یکی از ویژگیهای حج در این است که هر ساله، انسانها از هر قشری، با هر سلیقه و ملیتی به این سرزمین میآیند و با قرار گرفتن در این موقعیت، تحولاتی در قلوبشان شکل میگیرد که یکی از این تحولات، «همدلی و همزبانی» میان آنهاست، ضمن اینکه مصداق وحدت و یکپارچگی را در این اجتماع میبینیم و این برگرفته از فضای رحمت و مودّتی است که خداوند در این موقعیت زمانی و مکانی قرار داده است.
این باور میان ما شیعیان وجود دارد که امام زمان(عج) هر ساله در این ایام جهت برگزاری مراسم حج به سرزمین وحی قدم میگذارند. به عبارتی دیگر، حجِ تمام زائران بیتالله با امضای امام(ع) است که پذیرفته میشود؛ رهبر معظم انقلاب در این باره میفرماید:
«امامِ خود را در آن سرزمین سراغ بگیرید و خود را با کانون معنویت مرتبط کنید».
خداوند در آیۀ 200 سوره مبارکه آلعمران میفرماید: ﴿ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ﴾، ای کسانی که ایمان آوردهاید، صبر کنید و ایستادگی ورزید، مرزها را نگهبانی کنید و تقوای خدا را پیشه کنید، امید است که رستگار شوید. امام باقر(ع) در توضیح این حدیث فرمود: مراد خدا، از «اصْبِرُوا»، شکیبایی بر انجام واجبات و مرادش از «صابِرُوا»، صبر و شکیبایی در برابر دشمنان، و مرادش از «رابِطُوا»، مراقبت و محافظت از امام منتظر است.
در اینجا این سؤال مطرح است که در حج چگونه میتوان با امام(ع) ارتباط برقرار کرد؟ برای فهم بهتر این موضوع لازم است کمی به دوران ائمۀ ماضی و حتی عالیترین نمونۀ آن، یعنی به رفتار امام حسین(ع) در حرکت به سوی کربلا بنگریم و از منظر ایشان به این حج نگاه کنیم.
* درس امام حسین(ع) به بشریت در موسم حج
هشتم ذیالحجه روزی مهم در تاریخ نهضت حسینی است که از آن میتوان به عنوان «آغاز حرکت و شروع برنامۀ امام حسین(ع)» یاد کرد. امام حسین(ع) در آغاز حرکتشان به سمت مکه، در شهر مدینه نزد قبر شریف رسولالله(ص) میروند و شروع به درد و دل میکنند، ایشان در آنجا به خواب میروند و در رؤیا، جد بزرگوارشان را میبینند و میفرمایند: یا رسولالله! من میخواهم نزد شما بمانم و دیگر نمیخواهم به دنیا بازگردم، رسولالله نیز میفرمایند: حسین جان! تو باید به دنیا بازگردی؛ چراکه خداوند در بهشت برای تو مقام و جایگاهی را قرار داده که جز با شهادت به آن نمیرسی. امام(ع) در آنجا برنامۀ حرکتشان را دریافت میکنند و سپس وارد سرزمین مکه میشوند، لذا میتوان گفت رفتن امام حسین(ع) به حج حامل پیامی است؛ آن هم پیامی مهم برای جهانیان.
امام حسین(ع) روز سوم شعبان وارد مکه شدند و تا موسم حج در آنجا بودند، خبر رسید که یزید ملعون عدهای را فرستاده تا ایشان را به شهادت برسانند، امام(ع) نیز در «یومالترویه» حجشان را به عمره تبدیل کرده و تصمیم به خروج از مکه گرفتند. هنگامی که محمد بن حنفیه متوجه شد امام(ع) قصد حرکت به سوی کوفه را دارد، به محضر امام(ع) رسید و گفت: برادر، تو مکر اهل کوفه با پدر و برادرت را میدانی؛ میترسم که حال تو مانند حال گذشتگان شود. در حرم بمان که عزیزترین اهل حرم هستی و کسی نمیتواند متعرض تو شود.
امام (ع) فرمود: برادرم، میترسم یزید مرا به حیله بکشد و من همان کسی باشم که حُرمت این بیت به وسیله او شکسته شود. محمد بن حنیفه گفت: اگر از این امر بیم داری، به یمن یا سرزمین دیگری برو که در آنجا در امان خواهی بود و کسی به تو دست نخواهد یافت. امام فرمود: برادرم، اگر در بطن صخرهای پنهان شوم، مرا بیرون میآورند و میکشند. سپس فرمود: در آنچه گفتی میاندیشم.
حرکت کاروانیان حسینی از مکه به کوفه، اثری از «مرتضی شادنایی»
امام(ع) پس از اینکه از احرام خارج شدند و عزم حرکت به سمت عراق کردند، با ایراد خطبهای فرمود: «مَنْ کَانَ فِینَا بَاذِلًا مُهْجَتَهُ و مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا فَإِنِّی رَاحِلٌ مُصْبِحاً إِنْ شَاءَ اللهُ»، هر یک از شما که حاضر است جانش را در راه ماه بذل کند و به لقاءالله نائل شود، آمادۀ حرکت با ما باشد که من صبحهنگام حرکت خواهم کرد؛ انشاءالله.
این رفتار امام(ع) نشانگر این است که ایشان برای حرکشان برنامۀ ویژهای دارند و این موضوع آنقدر عظیم است که برای آن «بذل جان» را مطرح میکنند، «بذل جان» به معنای کنده شدن از دنیا و قطع شدن روح آدمی ـ آن هم خالصانه ـ است؛ یعنی آنان باید دل از این دنیا بکنند و با تمام وجودشان به سمت «لقاءالله» حرکت کنند.
* در مراسم حج، همه به گرد خانۀ کعبه در حال طواف هستند، اما یک سؤال؟ چرا باید به دور خانۀ سنگی طواف کرد؟
در ماجرای حج، سال 60 هجری بعد از اینکه امام حسین(ع) تصمیم به خروج گرفتند، عدهای ایشان را همراهی نکردند، در واقع ظاهر ماجرای حج برایشان بزرگ جلوه کرد و به چرخیدن به دور خانۀ سنگی بسنده کردند، به تعبیر دیگر، میتوان گفت آنان درسی را که خدا در موسم حج قرار داد، نگرفتند و پیام اصلی حج را نیافتند، اما در مقابل، عدهای این درس را گرفتند و باور پیدا کردند که اصل حج، چیزی دیگری است، آنان دریافتند که اصلِ حج، امام(ع) هست و باید همراه او بود؛ لذا همانطور که در حال طواف خانۀ کعبه بودند، به دنبال امام(ع) حرکت کردند و همراه شدند.
آنان در چنین روزی با امامشان همراه شدند و در شب عاشورا به حقیقت امام حسین(ع) رسیدند، این نیست که آنان پس از شهادت تازه به امام(ع) برسند، بلکه آنان در شب عاشورا به این مهم رسیدند و شاهد بر این سخن آن است که طبق فرمایش رسولالله (ص) هیچ یک از اصحاب امام (ع) در روز عاشورا درد شمشیر و نیزه را احساس نمیکردند و تنها این جسمشان بود که در روز عاشورا بر زمین افتاد.حجاج بیتالله الحرام در موسم حج کمتر از یک روز در صحرای عرفات وقوف دارند، اما عرفاتِ کاروان امام حسین(ع) 32 روز بود.
بله امام حسین (ع) با چنین حرکتی در «یومالترویه» میخواستند این درس را به تمام عالمیان بدهند که حج، تمرینی است تا رفتار در قبال امام زمانه را بیاموزیم، انسان با رفتن به حج باید این درس را بگیرد، در این صورت است که او «حاجی» حقیقی خواهد شد؛ چراکه در روایت داریم «کسی که امام حسین(ع) را زیارت کند، چنان است که خدا را در عرش زیارت کرده است». کاروانیان با رها کردن طواف خانۀ کعبه و همراهی با امام (ع)، نه تنها دقیقترین رفتار را در قبال امام حسین(ع) انجام دادند، بلکه به لقاءالله رسیدند و این همان وعدهای بود که به آنان داده شده بود.
چقدر زیباست وقتی در طواف خانۀ کعبه، این منظر را داشته باشیم و خود را پروانهوار به گرد امام(ع) ببینیم که امام(ع) خلیفۀ خدا و مجرایی است که ما را از بهترین مسیر به لقاءالله میرساند. رهبر معظم انقلاب در اهمیت این امر میفرماید:
«حضور مسلمانان در حج باید یک حضور معناداری باشد».
در این فضا و با این اجتماع است که اعتصام به حبلالله ﴿ وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً﴾، آنطور که باید و شاید شکل خواهد گرفت، بعد از توشه برداشتن از این سرزمین نور، در بازگشت از حج باید بکوشیم پیام حج به معنای حقیقی را فراموش نکنیم.
خداوند در آیۀ 205 اعراف میفرماید: ﴿وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلینَ﴾، اینکه آدمی این توفیق را به دست میآورد و در سرزمین وحی حاضر میشود، توفیقی هست که امام زمان(عج) از جانب خداوند برای او رقم زده است، پس باید درصدد بهرهمندی هرچه بهتر از این فرصت باشد و با حس و حال امیدِ وصال به امام(ع)، حج را انجام دهند، از آن سو، افرادی هم که این توفیق را نمییابند تا در این اجتماع بزرگ و الهی شرکت کنند، موجب غفلت آنان نشود، بلکه آنان این فرصت را دارند تا از صحنۀ عظیمی دیگری که خداوند برای رشد جمعی شیعیان قرار داده است، نهایت بهره را ببرند و آن زیارت امام حسین(ع) در ایام اربعین است؛ اربعینی که چند سالی است حال و هوای دیگری نسبت به اربعینهای گذشته پیدا کرده است.
امیرمحسن شیخان