بر اساس احادیث امامان معصوم(ع)، اکثر مراجع تقلید تراشیدن ریش را جایز ندانسته و انجام اینکار توسط پیرایشگر و دریافت مزد بابت آنرا دارای اشکال شرعی میدانند؛[1] یعنی پیرایشگر مالک مبلغ اجرت نشده و استفاده او از آن مبلغ در حکم تصرف در مال غیر است، بلکه باید آن مبلغ را به پرداخت کننده برگرداند. مگر اینکه پرداخت کننده اجرت، راضی به استفاده از آن مبلغ توسط پیرایشگر باشد. به عبارت دیگر، این موضوع مانند آن است که فردی به رفیقش بگوید من راضی هستم از اموالم استفاده کنی.
چنانچه پیرایشگر درآمدی از این راه داشته و اطمینان به رضایت پرداخت کنندگان نداشته باشد، چند صورت دارد:
الف. اگر مالکان آن مبالغ مشخص هستند، باید آن مقدار درآمد را به آنان برگرداند و یا به نحوی اطمینان به رضایت مالکان پیدا کند.
ب. اگر مقدار این درآمد مشخص، ولی مالکان آن مشخص نیست، باید آن مقدار را صدقه دهد.
ج. اگر مقدار این درآمد و مالکان آن، هر دو نامشخص است و این درآمد با سایر درآمدهای حلال پیرایشگر مخلوط شده است، واجب است قبل از استفاده از درآمدش، یک پنجم آنرا به فقیری بپردازد، تا مالش از حرام پاک شود.[2]
درباره اصلاح و پیرایش با مدل غربی، ملاک حرمت، شبیه شدن به دشمنان اسلام و ترویج فرهنگ آنها است که مختص به غرب هم نیست. پس اگر مدل مویی فرد را واقعا شبیه به کفّار و دشمنان اسلام نماید، پیرایش به شکل آن جایز نیست و مسلمانان باید از آن پرهیز نمایند.[3]
[1]. ر. ک: گلپایگانى، سید محمد رضا، مجمع المسائل، ج1، ص 401، س 387، دار القرآن الکریم، قم، دوم، 1409 ه ق؛ خامنهاى، سید على، أجوبة الاستفتاءات، ص 316، س 1421، دفتر معظم له، قم، اول، 1424 ه ق؛ امام خمینى، سید روح اللّٰه، توضیح المسائل، ص 630، س 41، اول، 1426 ه ق؛ تبریزى، جواد، استفتاءات جدید، ج2، ص 503، س 2063، قم، اول، بیتا؛ فاضل لنکرانى، محمد، جامع المسائل، ج 2، ص 274، س 372، انتشارات امیر قلم، قم، یازدهم، بیتا؛ بر گرفته از سایت رسمی آیت الله مکارم شیرازی.
[2]. خامنهاى، سید على، أجوبة الاستفتاءات، ص 316، س 1421؛ گلپایگانى، سید محمد رضا، مجمع المسائل، ج1، ص 401، س 387؛ امام خمینى، سید روح اللّٰه، توضیح المسائل، ص 630، س 41؛ ر.ک: 34999 (خمس مال مخلوط به حرام).
[3]. ر.ک: خامنهاى، سید على، أجوبة الاستفتاءات، ص 306، س 1374؛ مکارم شیرازى، ناصر، استفتاءات جدید، ج1، ص 508، س 1663، انتشارات مدرسه امام على(ع)، قم، دوم، 1427 ق؛ صافى گلپایگانى، لطف الله، جامع الأحکام، ج2، ص 180، س 1727، انتشارات حضرت معصومه (س)، قم، چهارم، 1417 ه ق.