سختی های هدایت در عصر جهالت
در زمانی که جاهلیت به اوج خود رسیده بود پیامبری از جنس مهربانی ظهور کرد تا دستورات خداوند را اجرا کند و برای خروج انسان ها از شقاوت و گمراهی و حرکت به سمت سعادت تلاش کند.
 
حضرت محمد (ص) در زمانی ظهور کردند که شبه جزیره عربستان بدترین وضعیت دنیا را داشت، در هیچ جای دنیا رسم نبود که به تبعیت از آب و اجداد دخترانشان را زنده به گور کنند حتی در سیاه پوستان آفریقا که درآن زمان آدم خوار بودند فرزندان خود را نمی‌خوردند و شکاری از جای دیگر می‌آورند و آن را می‌خوردند، اما عربستانی‌ها دخترانشان را زنده به گور می‌کردند در اینجا این سوال پیش می‌آید که چرا حضرت محمد در عربستان ظهور کرد و در عربستان این اتفاق افتاد؟ پیامبر در عربستانی ظهور کرد که بدترین وضعیت را داشت و با وجود زندگی عربستانی‌ها در دوران جاهلیت توانست با یک روش علمی انسان‌ها را از وحشی گری و بی تمدنی به دوران تمدن و تفکر برساند.
 
شاخص‌های جاهلیت
 
یکی از شاخص‌های جاهلیت جنگ است و عقیده و سنتشان این است که باید جنگ کرد و در جنگ کشته شد عربستانی‌ها اینقدر مشغول جنگ و پیکار بودند که سران خودشان جمع شدند و گفتند ما ۲۴ ساعته و دائما در حال جنگ هستیم و کمی هم به خودمان استراحت بدهیم و تصمیم گرفتند که در چهار ماه جنگ نکنند این چهار ماه را ماه‌های حرام می‌نامند که عبارتند از: ذی الحجه، ذی القعده، محرم و رجب که جرایم درگیری هم در این ماه‌ها یک سوم بیشتر است و پیامبر هم آن را پذیرفتند.
 
دیگر خصوصیات جاهلیت این بود که از زن‌ها استفاده‌ی ابزاری می‌کردند و محدودیتی برای تعداد زن هایشان قائل نبودند و خود را محدود نمی‌کردند، اما این دستور دین اسلام توسط پیامبر آمد که تا ۴ زن می‌توانید اختیار کنید و اگر نتوانستید عدالت را بین آن‌ها برقرار کنید (که نمی‌توانید این کار را انجام دهید) تنها یک زن برای خود انتخاب کنید و می‌خواهد از این طریق آن هار را از وحشی گری به علم و دانش سوق دهد.
 
از دیگر خصوصیات جاهلیت تقلید کورکورانه بود که اصلا توجهی نداشتند که کاری که گذشتگانشان انجام می‌داده اند درست بوده یا غلط و آن را انجام می‌دادند.
 
_عرب‌های جاهلیت بادیه نشین و صحرا نشین بودند و علاقه زیادی به کویر داشتند حتی الان هم با وجود این که سعی کردند مظاهر تمدن را به شهر‌ها بیاورند، اما بازهم وقتی مهمانی برای آن‌ها می‌آید به صحرا می‌روند و هنوز رگ وریشه‌های جاهلیت در آن‌ها دیده می‌شود.
 
جاهلیت اولا خانم‌ها مثل جاهلیت اول خودآرایی و جلب توجه نمی‌کنند در اینجا این سوال بوجود می‌آید مگر ما چند جاهلیت داریم؟ و خود این نشان می‌دهد که ما داریم در جاهلیت دوم زندگی می‌کنیم و در دوران خودمان هم دچار جاهلیت شده ایم، جنگ، استفاده ابزاری از خانم‌ها نمونه‌ای از قرار گرفتن در همین جاهلیت است.
 
معنی جهل
 
جهل دو معنی دارد که به آن اشاره می‌کنیم:
 
 ۱ -نداشتن علم ۲ -کسی که از عقلش استفاده نکند یعنی با وجود پیشرفت علم، اما قدرت تفکر ندارند و نمی‌تواند از عقل خودش استفاده کند چرا که رسانه ها، فضای مجازی و اینترنت آنقدر اطلاعات به انسان می‌دهند که راه قدرت تفکر را از آن‌ها می‌گیرد و تفکرات خودشان را به مردم القی می‌کند.
 
در زمان پیامبر گرامی اسلام و در زمان اوج جاهلیت که نه علمی داشتند نه عقلی پبامبر به مردم می‌گفتند چرا دختران خود را زنده به گور می‌کنید آن‌ها می‌گفتند: این سنت اجداد ما است.
 
پیامبر گرامی اسلام گفتند: روزی شخصی نزد من آمدند و گفتند: خداوند به من ۱۱ تا دختر داد و همه را زنده به گور کردم و دلم نلرزید، اما وقتی در سفری بودم خداوند دختری به من داد رفتم تا او را در بیابانی به خاک بسپارم، با شمشیر زمین را گود کردم وقتی او را در خاک گذاشتم انعکاس نوری که به چشمان او می‌تابید را دیدم و به خود گفتم که چه چشمان زیبایی دارد، اما نمی‌داند که تا دقایقی دیگر زنده نیست آنجا دلم لرزید، اما به خود گفتم این احساسات من نباید بر سنت من غلبه کند و سرانجام او را زنده به گور کردم.
 
پیامبر چگونه مانع ادامه جاهلیت شد:
 
حضرت محمد (ص) به دو روش مانع از ادامه وحشی گری و جاهلیت شد.
 ۱ _اخلاق زیبا 
 ۲ _دعوت آن ها به تفکر ، پیامبر انسان‌ها را به تفکر و اندیشه تشویق می‌کردند کاری که ما در روایات هم داریم که یک ساعت اندیشیدن بهتر از هفتاد ساعت عبادت کردن است و در قرآن یاد شده (افلا یعقلون )چرا از عقل خود استفاده نمی کنید و (افلا تدبرون )چرا ریز نمی شودید و تدبر نمی کنید و با نگاه سطحی عبور می کنید.
 
پیامبر گرامی اسلام مردم را به تفکر و تعقل وعلم آموزی دعوت کردند تا مردم به از جهل بیرون آیند و به علم و دانش گرایش پیدا کنند.
 
خداوند در قرآن می گوید :
ای پیامبر ما تو را نفرستادیم مگر این که قلبت پر از عشق الهی باشد برای همه هستی
 
یعنی پیامبر قلبش منشاء مهربانی و آرامش است و منبع این انرژی خداوند است او این انرژی را از خداوند می گیرد و به همه هستی منتشر می کند  و انسان ها بیشتر از همه مخلوقات می توانند از این انرژی استفاده کنند .
 
ای پیامبر تو به خاطر  عشقی که خداوند به تو داد مهربانی و اگر این چنین نبود قطعا مردم از دور تو پراکنده می شدند
رحمت اوج عشق است و وقتی دو فرد عاشق هم می شوند دوست دارند بهم هدیه دهند و کاری برای هم انجام دهند و خداوند می فرماید:(ما تو رانفرستادیم مگر این منبع عشق و رحمت باشی) به واسطه این محبت خداوند کلام پیامبر گیرا بود و همه را مجدوب خود می کرد.