اینکه انسان در نمازهایش اعم از واجب و مستحب حضور قلب داشته باشد، نیاز به تمرین دارد و به تدریج انسان موفق می شود که با توجه نماز بخواند. بنابراین اشکالی ندارد که گاهی انسان حواسش پرت شود و باید هر وقت حواسمان پرت شد، دوباره با توجه به آداب و معانی نماز، سعی کنیم که حضور قلب خود را به دست آوریم. همین تمرینها و توجه به اهمیت نماز به تدریج باعث می شود نمازمان با حضور قلب و مورد قبول خداوند قرار گیرد. مواظب باشید شیطان شما را از رحمت خداوند نا امید نکند. باید به فضل پروردگار امید داشته باشیم و بدانیم که خداوند باید با فضل و کرمش اعمال ناچیز ما را بپذیرد و ما با اینکه تلاش می کنیم اعمالمان را آن طور که خدا می خواهد انجام دهیم، ولی امیدمان به کرم خداوند باشد.
براى حضور قلب در نماز، باید از راه هاى زیر استفاده کنید:
بخش عمده ی لذت و حضور قلب ما در نماز وابسته به عمل و حالات درونی ما در طول روز است تقوا و ترک گناه و یاد و ذکر خدا و نیات خوب و خیر ما تاثیر مستقیم مثبت دارد و نقطه ی مقابل آن تاثیر منفی دارد.برخی عوامل دیگر عبارتند از :
1 -دقت در انجام مقدمات نماز، مانند وضوى با معنویت و انجام مستحباتى چون اذان، اقامه و... .
شخصى از پیامبر صلىاللهعلیهوآله درخواست کرد که راهى به او بنمایاند تا حضور قلب بیشترى در نماز پیدا کند و حضرت او را به شاداب گرفتن وضو فرمان داد. بنابراین، وضوى شاداب و با آداب کامل، براى حضور قلب انسان در نماز مؤثر است.
2- گزینش مکان مناسب براى نماز و دورى از جاهاى شلوغ و پر سر و صدا و پرهیز از هر چیزى که موجب انحراف توجه از خداوند شود.
3- گزینش وقت مناسب و در صورت امکان، خواندن نماز در اول وقت.
4- نماز خواندن در مسجد و با جماعت (به ویژه در جماعاتى که بعد معنوى بیشترى دارند)
وضوى شاداب و با آداب کامل، براى حضور قلب انسان در نماز مؤثر است.
5- خواندن نماز با طمأنینه و دقت در مفاهیم و معانى آن.
6- نگاه به مهر، در حال قیام، نگاه به پایین پا، در رکوع و نگاه به دامن خود در هنگام تشهد.
7- تخلیه دل از حب دنیا و امور دنیوى و آن را مالامال از عشق خدا ساختن؛ زیرا ذهن انسان همواره متوجه چیزى است که به آن عشق مىورزد؛ همانند عاشقى که آنى از فکر معشوق خود بیرون نمىرود. این که ما در نمازهایمان همواره به فکر مسائل دیگر هستیم، به خاطر تعلق شدید نفس به دنیا و حب آن است؛ اما آن که عاشق حق شد، در هر حال و در هر کارى، به یاد خدا خواهد بود؛ به طورى که گویى همیشه در نماز است.
8- توجه به این که مبدأ و منتهاى انسان، خداوند است و آن چه در این بین است، براى امتحان آدمى و ابزارى در جهت رشد و کمال اوست.
9- ضبط قوه خیال؛ پرنده لجام گسیخته خیال، چکاوکى است که هر آن بر شاخسارى مىنشیند. از این رو، همیشه افکار انسان به این طرف و آن طرف متوجه است و قرار و آرام ندارد؛ اما اگر آدمى با دقت و هوشیارى در کنترل آن بکوشد، پس از چند صباحى، رام و مطیع شده، به هر سو که اراده کند، متوجه مىگردد. بنابراین، انسان باید در نماز، از اول با قاطعیت بنا را بر این بگذارد که تمام توجه خود را به سوى پروردگار معطوف دارد و هر گاه پرنده خیال از چنگ او گریخت، بىدرنگ آن را به همان جهت برگرداند. اگر چندین مرتبه و در ایام متوالى، چنین کند، کمکم ذهنش عادت خواهد کرد.
10- توجه به عظمت و هیبت پروردگار و نیاز خود.