در قرآن کریم، احادیث و ادعیه « اول» و «آخر» که از اسماء خداوند هستند، چندین بار ذکر شده اند. به طور مثال خداوند درسوره حدید آیه 3 می فرماید: هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ یعنی «اوست اول و آخر و ظاهر و باطن و او به هر چیزى داناست»
یا در بخشی از دعای کمیل آمده است : "یا اوَّلَ الْأَوَّلِینَ وَ یا آخِرَ الاخِرِین"
واضح است که منظور از اول و آخر بودن خدا، محدود به زمان و مکان نیست. چون ذات او منزه است. مفسران، تعابیر و معانی بسیاری برای اول و آخر بودن خداوند برشمرده اند.
از جمله در تفسیر المیزان نوشته شده است: هر چیزى که فرض شود اول باشد خدا قبل از آن چیز بوده، پس او نسبت به تمام ماسواى خود اول است، نه آن چیزى که ما اولش فرض کردیم، و همچنین هر چیزى که ما آخرینش فرض کنیم خداى تعالى بعد از آن هم خواهد بود، چون گفتیم قدرتش احاطه به آن چیز دارد، هم به ما قبلش و هم به ما بعدش، پس آخر خدا است، نه آن چیزى که ما آخرینش فرض کردیم.
اول بودن، خود به چند معنی تفسیر شده است از جمله:
اول بودن به معنای ازلی بودن ذات الهی است یعنی ذات منزه خداوند قبل از هر موجودی وجود داشته است.
معنی دیگر «اول» بی نیاز از غیر بودن ذکر شده است. یعنی موجودیت هر چیزی از خداوند گرفته شده است.
در دایره المعارف قرآن کریم آمده است : اگر سلسله موجودات را که به صورت علل و معلولات مرتب شده اند در نظر بگیریم ذات حق نسبت به همه آنها اول است و سایر موجودات وجودشان را از او گرفته اند.
در رابطه با نام «آخر» در قرآن و ادعیه که نامی از اسماء خداوند است معانی و تفسیرهای متفاوتی ذکر شده است . برای مثال:
یکی از معانی «آخر» این است که خداوند مقصود نهایی همه موجودات است و بازگشت همه موجودات به سوی اوست. همان گونه که در سوره علق آیه 8 می فرماید إِنَّ إِلَى رَبِّکَ الرُّجْعَى یعنی «در حقیقت بازگشت به سوی پروردگار توست»
علامه شعرانی (ره) در مورد آخر بودن خداوند می گوید: « آخر بودن خدا به زمان نیست زیرا که موجودات در آخرت فانی نمی شوند بلکه تا خدا هست آنها هم هستند. آخر بودن به معنی علت غائی است چنان که اول بودن او به معنی علت فاعلی است ممکن ناقص است وجود خویش را از دیگری گرفته و آن دیگری هم از دیگری تا به خدای تعالی منتهی شود که همه وجود از او گرفته اند و او وجودش عین ذات است باز چون ممکن ناقص است پیوسته طالب کمال است و می کوشد تا به کامل نزدیک شود و منتهای سیر او غایت او است.»
معنای دیگر آخر باقی و ابدی بودن است. یعنی خداودند ذاتی است که بعد از فنا شدن همه موجودات همچنان موجود و باقی و ماندگار است. همانگونه که در سوره هود آیه 73 می فرماید: وَاللَّهُ خَیْرٌ وَأَبْقَى یعنی « خدا بهتر و پایدارتر است.»
همچنین در لوامع البینات آمده است که آخریت خداوند در امور زیر دانسته شده است: پوشاندن عیبها، هدایت و توفیق، صفات، تنزیه از فنا و نیستى، خشنودى، روزى دادن، تکلیف، مقطع و مسافت نداشتن، تلقین، تفضل، عفو و بخشش، رعایت، غضب، یارى و تأیید، امداد و کمکرسانى.
به طور کلی در دایره المعارف قرآن کریم اولیت و آخریت خداوند اینگونه تفسیر شده است که همه امور به دست خدا بوده و تمامیت هر چیزی به اوست.