پیرمردی بسیار نمازگرار، شجاع و کارآزموده جنگ و از اشراف و بزرگان بود. پدرش عمرو بن ابی المُطاع الخَثعَمی اَنماری است؛ از این رو، به سوید بن مطاع هم معروف است. خثعمی منسوب به خثعم بن آرش بود – قبیله‌ای از اعراب قحطانی که اصالتا یمنی بودند.

اینکه سوید کجا و کی به امام حسین(علیه‌السلام) پیوسته در تاریخ ذکر نشده است.

سوید و بشر بن عمر و حضرمی از اصحابی بودند که تا قبل از شهادت جوانان بنی‌هاشم زنده مانده بودند.

وی از بامداد روز عاشورا همچون شیری غران، به لشگر عمر سعد حمله می‌کرد و بسیاری از آنها را کشت تا تمام بدنش پر از زخم و جراحت شد و بیهوش بر زمین افتاد و و ناتوان شده بود. دشمن فکر کرد کشته شده است، ولی او در آخرین لحظات جنگ که هنوز رمقی در بدن داشت کمی به هوش آمد و در همان حال شنید که کوفیان به همدیگر مژده می‌دهند و شادی‌کنان می‌گویند که «حسین کشته شد!» و شنید که خاندان امام حسین(علیه‌السلام) فغان و فریاد می‌کردند. از این‌رو با زحمت زیاد بلند شد و با آخرین رمق خود شروع به جنگ کرد. سربازان عمر سعد شمشیر او را برده بودند، ولی او خنجرش را که در چکمه‌ی‌خود مخفی کرده بود، بیرون آورد و مدتی با آنها جنگید تا سرانجام دو نفر به نام عروة بن بطان ثعلبی و زیدبن رقاد الجنبی (جُهَنی) شهیدش کردند. لذا او آخرین نفر از اصحاب امام حسین(علیه‌السلام) است که بعد از شهادت آن حضرت به شهادت نائل شد.

منبع: کتاب گذری بر زندگی شهدای غیر هاشمی کربلا(نویسنده: رفیعه رضا داد)