اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به عنوان تبیینکنندگان احکام و معارف الهی در زمان حضور مبارکشان، ابواب مختلف معرفتی، فقهی و اخلاقی را نیز به روی شیعیانشان گشودند تا جایی که تاکنون شاهد این برکات و ثمرات هستیم. به مناسبت ایام شهادت امام جواد(ع) داستان زیبایی از حضرت در باب مسائل فقهی نقل میکنیم تا ذرهای از عظمت تسلط ایشان بر احکام عملی آشکار شود.
«زُرقان» که با «ابن ابى دُواد» دوستى و صمیمیت داشت مىگوید: یک روز «ابن ابى دُواد» از مجلس معتصم بازگشت، در حالى که به شدت افسرده و غمگین بود که علت را جویا شدم. گفت: امروز آرزو کردم که کاش بیست سال پیش مرده بودم! پرسیدم: چرا؟ گفت: به خاطر آنچه از ابو جعفر (امام جواد) در مجلس معتصم بر سرم آمد. گفتم: جریان چه بود؟ گفت: شخصى به سرقت اعتراف کرد و از خلیفه (معتصم) خواست که با اجراى کیفر الهى او را پاک سازد. خلیفه همه فقها را گرد آورد و «محمد بن على» (حضرت جواد) را نیز فرا خواند و از ما پرسید: دست دزد از کجا باید قطع شود؟ من گفتم: از مچ دست. گفت: دلیل آن چیست؟ گفتم: چون منظور از دست در آیه تیمم «فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَاَیْدِیْکُمّْ؛ صورت و دستهایتان را مسح کنید» (سوره مائده، آیه5) تا مچ دست است.
گروهى از فقها در این مطلب با من مؤافق بودند و مىگفتند: دست دزد باید از مچ قطع شود، اما گروهى دیگر گفتند لازم است از آرنج قطع شود و چون معتصم دلیل آن را پرسید، گفتند: منظور از دست در آیه وضو: «فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَاَیْدِیَکُمْ اًّلىَ الْمَرافِقِ؛ صورتها و دستهایتان را تا آرنج بشویید» (سوره مائده، آیه5) تا آرنج است.
آنگاه معتصم رو به محمد بن على (امام جواد) کرد و پرسید: نظر شما در این مسأله چیست؟ فرمود: اینها نظر دادند، مرا معاف بدار. معتصم اصرار کرد و قسم داد که باید نظرتان را بگویید. محمد بن على گفت: چون قسم دادى نظرم را مى گویم. اینها در اشتباهند، زیرا فقط انگشتان دزد باید قطع شود و بقیه دست باید باقى بماند.
معتصم گفت: به چه دلیل؟ گفت: زیرا رسول خدا(ص) فرمود: سجده بر هفت عضو بدن تحقق مى پذیرد: صورت (پیشان)، کف دست، دو سر زانو، و دو پا (دو انگشت بزرگ پا). بنابراین اگر دست دزد از مچ یا آرنج قطع شود، دستى براى او نمىماند تا سجده نماز را به جا آورد و نیز خداى متعال مى فرماید: «وَ اَنّ الْمَساجِدُ للهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللهِ احَداً؛ سجده گاهها (هفت عضوى که سجده بر آنها انجام مى گیرد) از آن خداست، پس، هیچ کس را همراه و همسنگ با خدا مخوانید (و عبادت نکنید)» (سوره جن، آیه18) و آنچه براى خداست، قطع نمىشود.
ابن ابی داود مىگوید: معتصم جواب محمد بن على را پسندید و دستور داد انگشتان دزد را قطع کردند (و ما نزد حضار، بى آبرو شدیم!) و من همان جا (از فرط شرمسارى و اندوه) آرزوى مرگ کردم.