در این باره حضرت محمد(ص) در گفتاری خطاب به ابوذر بیان داشته اند: ای ابوذر؛ خدای متعال می فرماید: من هرگز (سخن) خردمند و حکیم را نمی پذیرم، بلکه به همت و نیت درونی او می نگرم. اگر حال و هوای درونی و نیت باطنی وی مورد پسند و رضایم باشد، سکوت او راهم للّه للّه (حمد) و (ذکر) به حساب می آورم، هرچند سخنی بر زبان نیاورد!
ای ابوذر؛ خداوند، به صورت ها و ظاهرهای شما نمی نگرد و به اموال واقوال شما نگاه نمی کند. بلکه به دلها و اعمالتان می نگرد. آنگاه پیامبر به سینه خود اشاره نموده فرمودند: ای ابوذر؛ تقوا، در اینجاست، تقوا در اینجاست!
بر این اساس در گفتگوی موسای کلیم با خدای کریم، درباره چوپانی که با زبان ساده و عوامانه خود با خدا مناجات می کرد، خدای متعال در پاسخ به سؤ ال حضرت موسی (ع) فرمود:
ما، درون را بنگریم و حال را
نی برون را بنگریم و قال را
پس به آسانی می توان دریافت که حساب و کتاب خدا، با صداقت درونی و نیات باطنی انسان می باشد، نه آنچه به زبان می آوریم و مدعی هستیم!
در ادامه حضرت محمد (ص) می فرمایند: ای ابوذر؛ تصمیم به کار نیک بگیر، هرچند موفق به عمل نشوی،
تا از غافلان محسوب نگردی!
ای ابوذر؛ مؤمن از چهار چیز بهره مند است: سکوت، که آغاز عبادت است، تواضع برای خدا، به یاد خدا بودن در همه حال، کمی مال و ثروت.
با توجه به گفتار پیامبر (ص) باید دانست هر سخنی، حسابی و مؤ اخذه ای دارد، پس مؤمن با سکوتش، پرونده عملش را سبکتر می کند. هر عصیان و طغیانی، معلول تکبر در برابر خدا و دستورهای اوست و مؤمن، فروتن است. گناه هم، زاییده لحظات غفلت است و مؤمن در همه حال و همه جا، خدا را فراموش نمی کند و کمی دارایی هم از جهاتی مایه سعادت است، چرا که مال دنیا گرفتاری دارد، هم در آوردنش و هم در خرج کردنش، چرا که در «حلالش حسابرسی است و در حرامش عقاب و مؤ اخذه».