سرویس مذهبیافکارنیوز- زیاد محاربى گوید: هنگامى که وفات امام حسن علیه السّلام نزدیک شد برادرش امام حسین علیه السّلام را نزد خود طلبید و گفت: اى برادر من در همین زودى از نزد شما خواهم رفت و به پروردگارم ملحق خواهم شد، در اثر خوردن سم کبدم از هم پاشیده و میدانم کدام شخص به من سم داده است، و محرک قضیه که بوده است، و من در نزد پروردگار با او مخاصمه خواهم کرد.
اکنون اى برادر به حقى که در گردن تو دارم از این موضوع در گذر و منتظر باش تا خداوند چه پیش آورد، هر گاه روحم از بدن مفارقت کرد، مرا غسل ده و کفن کن و بر تابوت بگذار و بطرف قبر جدم ببر تا با وى تجدید عهدى کنم، و پس از این در نزد جده ام فاطمه بنت اسد مرا دفن نما.
زود است بنى امیه و دشمنانم به خیال اینکه می خواهید مرا در نزد پیغمبر دفن کنید جلوى راه شما را بگیرند، و نگذارند جنازه مرا به حرم پیغمبر ببرید، تو را به خداوند سوگند می دهم مبادا در کنار جنازه من اندکى خون ریخته گردد، پس از این وصیت هاى خود را به برادرش گفت و در باره فرزندان و خاندانش و ترکه اش توصیه فرمود و وصایاى پدرش امیر المؤمنین علیه السّلام را نیز با وى در میان گذاشت.
پس از اینکه حسن بن علی علیهما السّلام از دنیا رفت برادرش او را کفن کرد و غسلش داد و در تابوت گذاشت و بطرف مسجد حضرت رسول حرکت کرد، در این هنگام مروان حکم و بنى امیه یقین کردند که بنى هاشم قصد دارند جنازه حسن را در کنار پیغمبر دفن کنند، بنى امیه لباس جنگ پوشیدند و در سر راه حاضر شدند سید الشهداء علیه السّلام جنازه برادرش را بطرف قبر پیغمبر حرکت داد، ناگهان بنى امیه جلو آمدند و عایشه هم در حالى که بر استرى سوار شده بود از راه رسید، عایشه گفت:
فرزند خودتان را از خانه ام دور کنید، زیرا نباید حریم پیغمبر از بین برود، محمّد بن حنفیه گفت: اى عایشه روزى بر شتر سوار می شوى و روزى بر استر مى نشینى، هنوز کینه بنى هاشم را از دلت بیرون نمیکنى.
عایشه گفت: اى محمّد اینان فرزندان فاطمه هستند و جواب مرا میدهند تو چرا سخن میگوئى؟ سید الشهداء گفت: چرا محمّد را از فواطم نمی شمارى به خداوند قسم وى از سه فاطمه متولد شده است: فاطمه دختر عمران بن عائذ، فاطمه دختر ربیعه، فاطمه دختر اسد، عایشه گفت: فرزند خودتان را دور کنید شما مردمان با کینه اى هستید حسین علیه السّلام برادرش را بطرف بقیع برد و در آنجا دفن کرد.
منبع: زندگانى چهارده معصوم عليهم السلام / ترجمه إعلام الورى، متن، ص306.
شناسه خبر:
۲۹۰۶۱۶
ماجرای وفات و دفن حضرت مجتبى علیه السّلام
پس از اینکه حسن بن علی علیهما السّلام از دنیا رفت برادرش او را کفن کرد و غسلش داد و در تابوت گذاشت و بطرف مسجد حضرت رسول حرکت کرد، …
۰