سرویس مذهبی افکارنیوز- شخصی از اهل ری روایت می کند که: یکی از نویسندگان یحیی بن خالد، حاکم ما شد و من مالیات به سلطان بدهکار بودم که اگر آنها را از من می گرفت تهیدست و بیچاره می شدم، و گفته می شد: این حاکم، شیعه است و من متحیر بودم چه کنم، بالاخره تصمیم گرفتم از محضر امام هفتم علیه السّلام استمداد کنم، وقتی خدمت امام مشرف شدم تقاضا کردم حاجت مرا روا کنید.
امام علیه السّلام نامه ی ذیل را برای آن حاکم نوشت و به من داد: «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ، خدای تعالی در زیر عرش سایه ی رحمتی دارد. کسی در زیر آن جایگزین نمی شود مگر آن که به برادر دینی خود احسان و نیکی می کند، یا او را از غمی آسایش می دهد، یا او را مسرور و خوشحال می نماید، این شخص برادر دینی تو می باشد والسلام».
وقتی آن حاکم متوجه شد نامه ای از امام برای او آمده است، با پای برهنه به استقبال آمد و مرا بوسید و بغل کرد و از حال امام جویا شد. آنگاه که نامه را دریافت کرد، ایستاد و نامه را خواند. بعد از اطلاع از مضمون نامه تمام اموال خود را با من تقسیم کرد و آنچه قابل قسمت نبود، قیمتش را می داد. هر چیزی را که تقسیم می کرد می گفت: ای برادر! آیا من تو را خوشحال کردم؟ بعد از آن دفتر بدهکاری مالیات را طلبید و اسم مرا محو نموده و نامه ای به من داد که از مالیات بری الذمه می باشد.
منبع: گلچینی از گلستان محمّدی، ص۲۹۳.
شناسه خبر:
۲۳۱۲۷۱
سایه رحمت خدا برای کیست؟
خدای تعالی در زیر عرش سایه ی رحمتی دارد. کسی در زیر آن جایگزین نمی شود مگر آن که به برادر دینی خود احسان و نیکی می کند، یا او را از غمی آسایش می دهد.
۰