پیامبر (ص) برای هر روز از ماه رمضان دعایی ذکر فرمودهاند و دعای روز هجدهم این ماه مبارک به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ أسْحارِهِ و نوّرْ فیهِ قلبی بِضِیاءِ أنْوارِهِ و خُذْ بِکُلّ أعْضائی الى اتّباعِ آثارِهِ بِنورِکَ یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین.
خدایا آگاهم نما در آن براى برکات سحرهایش و روشن کن در آن دلم را به پرتو انوارش و بکار به همه اعضایم به پیروى آثارش، به نور خودت، اى روشنىبخش دلهاى حقشناسان.
از سحرهای ماه رمضان استفاده کنیم
آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) دعای روز هجدهم ماه رمضان را این گونه شرح داده است: «اللّهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ أسْحارِهِ»: خدایا متوجه کن من را تا از برکات سحر ماه رمضان استفاده کنم. مردم از برکات سحر غالباً استفاده نمیکنند. در طول سال از سحر باید استفاده کرد، به خصوص در ایام ماه رمضان. حافظ میگوید «آن گنج خداداد که خدا داد به حافظ/ از ورد شب و روز و دعای سحری بود».
در موارد مشکوک نظریه ندهید. من طرفدار و مرید حافظ نیستم؛ ولی اشعار او را میخوانم و گاهی تفأل هم میزنم. اگر هم حافظ، رد شود به این معنی نیست که کتاب او را نخوانیم.
در شب اول قبر ملائکه نمیپرسند «من حافظ»؟ اگر هم پرسیدند؛ میگویم نمیدانم. ولی ملائکه میپرسند که «من ربّک»، رب تو کیست؟ که در پاسخ باید گفت: «الله جل جلاله ربّی» اگر پرسیدند «من نبیّک» میگویم: «محمدٌ نبیی». نکیر و منکر این سؤالها را میپرسند. سؤال دیگر «من امامک» است که در پاسخ باید گفت: «علیٌ امامی».
وقتی که امیرالمؤمنین حضرت زهرا(س) را دفن کرد، بالای قبر ایستاده بود. نکیر و منکر این سؤالات را از حضرت زهرا (س) سؤال کردند و حضرت زهرا(س) خدا و پیامبر(ص) را معرفی کرد. گفتند؛ «من امامک» که در جواب گفت: «هذا فتی، هذا امامی» این جوانی که بالای سر من ایستاده امام من است.
خدا کند که خوب بتوانیم جواب بدهیم و اگر موفق نشویم به خوبی جواب دهیم، چه کار باید کرد؟ یکی از دعاهایمان این باشد که خدایا هنگام مردن لال نمیریم، شهادتین را به زبان بیاوریم و دعای عدیله بخوانیم.
از برکات سحر استفاده کنید و حتی آنها که به دلایل شرعی روزه نمیگیرند نیز هنگام سحر بیدار شوند و دعا کنند و از برکات سحر بهره ببرند.
«ونوّرْ فیهِ قلبی بِضِیاءِ أنْوارِهِ»: خدایا قلبم را به ضیای سحر نورانی کن. سحر یک نور و روشنایی دارد و خدایا به آن روشنایی سحر قلبم را روشن کن. قلبهای ما زنگ زده و چشم و گوش ما آلوده شده است؛ دیگر مانند گذشته با شور عبادت نمیکنیم. در ماه رمضان از خدا بخواهیم تا قلبمان را نورانی کند.
بالا بردن دستها هنگام دعا
«وخُذْ بِکلّ أعْضائی الی اتّباعِ آثارِهِ»: خدایا کاری کن تا تمام اعضای من از آثار تو پیروی کند. در دعا هر دو دستتان را بلند کنید و هرچه میتوانید دستان خود را بلند کنید. در این حالت خدا زودتر حاجت میدهد.
در آخر دعا میخوانیم «بِنورِک» یعنی به نور خودت این دعای من را مستجاب کن. حال مگر خدا نور دارد؟ بله «الله نور سماوات والارض».
در آخر هم میگوییم: «یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین» ای خدایی که قلب عارفین را نورانی کردی؛ اینها که عارف حقیقی هستند، نه عارف زبانی. برخی ریش خود را میتراشند و سبیل میگذرانند و میگویند که من عارف هستم. از دل و عرفان و عشق دم میزنند. اینها بچهبازی است. عرفانی که توسط شخص تاریک چهره بیان میشود، چه عرفانی است؟
یک وقت امام(ره) از عرفان صحبت میکند و یک وقت آدمی که محاسن ندارد از عرفان میگوید. صحبت اینها با هم متفاوت است. به هر حال، ای خدایی که قلب عارفین را نورانی کردی، این دعاها را درباره من مستجاب کن.