دعای دوازدهم صحیفه سجادیه از دعاهای مأثور از امام سجاد علیهالسلام در اعتراف به گناه و درخواست توبه از درگاه الهی است. موضوع اصلی دعای دوازدهم صحیفه سجادیه اقرار به گناه، درخواست بازگشتن به سوی خدا، عوامل سلب توفیق از دعا، ویژگیهای بندگان تائب و خصلتهای بهترین بندگان خدا است. آموزههای این دعا که در 16 فراز از امام سجاد صادر شده به شرح ذیل است: عوامل سلب توفیق از دعا، نیازمندی مخلوقات به خدا، درخواست توفیق الهی در نجات از گناه، نگرانی از پیامدهای گناه و عصیان، باز بودن مسیر توبه برای گناهکاران، غنیمت شمردن فرصت توبه، ممنوعیت نا امیدی از رحمت خداوند با باز بودن باب توبه، تلاش در جلب رحمت و آمرزش الهی، اعتراف به کوتاهی خود در پیشگاه الهی و ...
در فراز اولیه این دعا میخوانیم اللَّهُمَّ إِنَّهُ یَحْجُبُنِی عَنْ مَسْأَلَتِکَ خِلَالٌ ثَلَاثٌ وَ تَحْدُونِی عَلَیْهَا خَلَّةٌ وَاحِدَةٌ؛ یعنی خدایا، مسلماً سه خصلت، مرا از درخواست از حضرتت مانع میشود و یک خصلت، مرا به جانب درخواست از تو پیش میبرد.
بعد امام به معرفی این سه خصلت پرداخته، میفرماید «آن سه خصلتی که مانع درخواست من است، شامل این موارد است:
یَحْجُبُنِی أَمْرٌ أَمَرْتَ بِهِ فَأَبْطَأْتُ عَنْهُ؛ اولین مانع، امری است که به آن فرمان دادی و من آن را تأخیر انداختم.
وَ نَهْیٌ نَهَیْتَنِی عَنْهُ فَأَسْرَعْتُ إِلَیْهِ؛ کار زشتی که مرا از آن بازداشتی و من در ارتکابش شتاب ورزیدم.
وَ نِعْمَةٌ أَنْعَمْتَ بِهَا عَلَیَّ فَقَصَّرْتُ فِی شُکْرِهَا؛ نعمتی که به من دادی و من در شکر آن کوتاهی کردم.
نکتهی قابل توجهی که در این فراز وجود دارد، این است که گاهی حالتی بر انسان مستولی میشود که او را از روی آوردن به درگاه خداوند و دعا به بارگاه او باز میدارد. این حالت همراه با حس حیا و شرم است که طبق فرمایش امام سجاد علیهالسلام به علت تأخیر در واجبات دین و تأخیر در امور خیر و شتافتن بهسوی اعمال زشت و نیز کم گذاشتن در شکر نعمتهای خداوند به وجود میآید. انسانی که برعکسِ این سه خصلت را واجد باشد، یعنی امر خدا را به تأخیر نیندازد، از منکرات و خطاها دوری کند و شکر نعمت خدا را به جا بیاورد، سبکبال میشود و به دنبال آن، با روی بازتری بهسمت خدا رفته و نیازهای خود را مطرح میکند.
اما از آنجا که ما انسانها دچار خطاها، تقصیرات و کفران نعمتهایی میشویم، امام به ما میآموزند حداقل یک خصلت را در خودمان تقویت کنیم تا از دعا به درگاه خداوند محروم نمانیم. این یک خصلت، توجه به فضل نامنتهای خداوند و حُسن ظن نسبت به اوست. امام در این فراز میفرماید «اما آن یک خصلت که مرا وا میدارد تا از تو چیزى خواهم، تفضل توست به کسى که روى به درگاه تو آورد و با امیدى نیکو به سوى تو آید که هر احسان که کنى از روى تفضل و هر نعمت که دهى بىهیچ سابقه است؛ وَ یَحْدُونِی عَلَى مَسْأَلَتِکَ تَفَضُّلُکَ عَلَى مَنْ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ إِلَیْکَ وَ وَفَدَ بِحُسْنِ ظَنِّهِ إِلَیْکَ ، إِذْ جَمِیعُ إِحْسَانِکَ تَفَضُّلٌ وَ إِذْ کُلُّ نِعَمِکَ ابْتِدَاءٌ.»
سپس امام سجاد علیهالسلام به ما میآموزند که با چه کلمات و چه لحنی به پیشگاه خداوند برویم؛ «فَهَا أَنَا ذَا یَا إِلَهِی، وَاقِفٌ بِبَابِ عِزِّکَ وُقُوفَ الْمُسْتَسْلِمِ الذَّلِیلِ، وَ سَائِلُکَ عَلَى الْحَیَاءِ مِنِّی سُؤَالَ الْبَائِسِ الْمُعیِلِ» یعنی ای معبود من، اینک منم که به پیشگاه عزّتت ایستادهام؛ ایستادن فرمانبردارِ خوار و بر اساس حیا و شرمم از تو درخواستکنندهام، درخواستکنندۀ بینوای عیالوار. مُقِرٌّ لَکَ بِأَنِّی لَمْ أَسْتَسْلِمْ وَقْتَ إِحْسَانِکَ إِلَّا بِالْإِقْلَاعِ عَنْ عِصْیَانِکَ وَ لَمْ أَخْلُ فِی الْحَالَاتِ کُلِّهَا مِنِ امْتِنَانِکَ؛ اقرار دارم به اینکه هنگام احسانت، جز بر کنار ماندن از نافرمانیات، فرمانی نبردهام و در تمام حالات از نیکی و احسانت، بیبهره نبودم.»