آیتالله ناصری در این زمان چهارده ساله بوده و دروس مقدمات حوزه را فرا گرفته بود، پس از دو سال اقامت، مادر وی فوت می کند و در جوار مولایش امیرالمؤمنین دفن میشود.
یک سال پس از فوت مادر، پدر به همراه خانواده به ایران باز میگردد و فرزند خود را برای تحصیل در نجف باقی گذاشته و وی را به امیرالمؤمنین میسپارد. وی با همتی عالی در راه تهذیب نفس و نیز تحصیل علوم اهل بیت پیش میرود.
برخی از اساتید اصول عالی حوزوی وی عبارتند از آیتالله میرزا هاشم آملی، آیت الله سید عبدالهادی شیرازی، امام خمینی، آیت الله سید محمود شاهرودی و آیت الله سید ابوالقاسم خویی (رضوان الله علیهم). در اخلاق و عرفان نیز در ایام نوجوانی از محضر حاج شیخ محمد کوفی و در جوانی از آیت الله سید محمد رضوی کشمیری و نیز آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی بهرهها برد. با آیت الله حاج شیخ عباس قوچانی، وصی مرحوم علامه قاضی و نیز سید هاشم حداد مرتبط بود؛ اما سالک دلسوختهای که آیت الله ناصری از ایشان بهرههای بسیار برده و خاطرات شیرینی از وی دارد، حاج عبدالزهرا گرعاوی است. آیت الله ناصری، همراه دوست صمیمی و یکدل خود مرحوم آیت الله حاج شیخ حسن صافی اصفهانی به محضر این مرد وارسته و سوخته اهل بیت میرفته و از وی استفاده میکردند.
آیت الله ناصری پس از سالیانی که به امر استاد خود، مرحوم آیت الله کشمیری به ایران بازگشت و در دولت آباد و اصفهان به تربیت نفوس مستعد، تدریس فقه و اصول و تفسیر و اقامه جماعت و پاسخ گویی نیازهای گوناگون مردم پرداخت. مجالس وعظ و سخنرانی این عالم بزرگوار روحانیت و معنویتی خاص دارد و کلام او که شیفتهی اهل بیت و دلدادهی حضرت ولی عصر امام زمان است، گوارای جانهای تشنه است.
از خصوصیات بارز این عالم وارسته، شیفتگی و علاقه شدید نسبت به قطب عالم امکان، حضرت بقیه الله الاعظم است. در بیشتر مجالس و صحبتها، سعی ایشان سوق دادن دلها به آن حضرت است و معمولا هنگام نام بردن و یاد آن حضرت بغض و اشک همراه سخنان ایشان میشود. از سفارشهای مکرر ایشان، توسل به آن حضرت در هر حال و هر مشکل است و میفرماید:
«در هر حال "یابن الحسن" را فراموش نکنید».
صدقه روزانه برای سلامتی امام زمان خواندن نماز آن حضرت در هر روز و دعای فرج، از سفارشهای ایشان است که خود نیز به آن عمل می کند. همچنین در هر سفر زیارتی سفارش می کند که اولین زیارت، به نیابت آن حضرت انجام شود.