غیبت، یکی از گناهان کبیره است که درباره آن گفته شده است: اگر در غیاب کسی، عیبی از او بگویید که وجدان بیدارتان، شما را از آن نهی کند، نشان دهنده این است که اگر آن فرد، این موضوع را بشنود، بدون شک ناراحت می شود. اما اگر این موضوع درمورد فردی اتفاق افتد که تظاهر به فسق و گناه کند، جزء غیبت محسوب نشده است چراکه اگر بشنود که در غیاب او چنین گفته اید، ناراحت نمی شود.
در آیه ۱۹ سوره مبارکه نور آمده است: «و کسانی که دوست دارند خصلت ناشایست افراد با ایمان فاش شود برای آن ها عذابی دردناک در دنیا و آخرت است».
همچنین در آیه ۱۲ سوره مبارکه حجرات نوشته شده است:«و لایغتَب بَعضُکُم بَعضاً اَیحِبُّ اَحَدَکُم اَن یأکُلَ لَهمَ اَخیه مَیتاً فَکَرِهتُموهُ؛ نباید بعضی از شما غیبت بعضی دیگر را بکنند آیا هیچ یک از شما دوست دارند که گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ پس کراهت دارید از آن.» و شاهد این احتمال هم روایت شریفی از پیامبر (ص) است که فرموده اند: در شب معراج گروهی را در آتش دیدم در حالی که مردار میخوردند. از جبرئیل پرسیدم،این ها چه کسانند؟ گفت:این ها کسانی هستند که در دنیا، گوشت مردم را میخوردند. یعنی غیبت مردم میکردند.
در کتاب «در محضر بهجت»، از آیت الله محمدتقی بهجت (ره)، درباره ترک غیبت نقل شده است: «راهکار آیت الله بهجت (ره) برای درمان اخلاق زشت غیبت کردن، به ویژه برای کسانی که این کار برایشان به صورت یک عادت درآمده، این است که قبل از هر چیز، بر زبان و صحبت هایشان نظارت دقیق داشته باشند و از دوستانی که آنها را به غیبت تشویق میکنند و همچنین از مجالسی که به نظر میرسد برای غیبت آماده شده اند، پرهیز کنند.
راه دیگر ایشان، توجه به این نکته است که غیبت کردن، یکی از نشانههای ناتوانی، فقدان شخصیت و عقده و خودکم بینی است.فرد با غیبت کردن، پرده از این صفات خود برمیدارد و قبل از این که شخصیت اجتماعی دیگری را بشکند، شخصیت خودش را درهم میشکند و موجبات سلب اعتماد دیگران را فراهم میآورد.
همچنین غیبت کننده باید به این نکته توجه کند که نیروهای انسان محدود است؛ بنابراین، اگر نیرویی را که برای ریختن آبروی اشخاص و شکستن موقعیت اجتماعی آنها صرف میکند، در رقابتهای صحیح و سازنده به کار بگیرد، در زمان کوتاهی از رقیبان خود پیشی میگیرد بدون این که ضربهای بر افراد وارد کند.»