حجتالاسلام علیپناه در برنامه «زلال سخن» با اشاره به نصایح امام حسین علیهالسلام گفت: اباعبدالله علیهالسلام در شب و روز عاشورا دیدارهایی با خواهر، برادر، اصحاب و برخی عناصر دشمن داشت. در این ملاقاتها نصایحی فرمود که جا دارد در ماه محرم بازخوانی شود. امام در شب عاشورا حجت را بر تمام اصحابشان تمام کرد و حتی جزئیات ماجرای عاشورا و نحوه شهادت اصحاب را خبر داد.
وی افزود: از روند رویارویی امام حسین و اصحاب با مرگ و شهادتشان در مییابیم نوع نگاه انسان به مرگ خیلی مهم است. الان در جمعهای فامیلی و دوستان اگر از مرگ صحبت کنید، یک عده ناراحت میشوند. این مسئله نشانگر عدم اهتمام به آبادسازی عالم برزخ و آخرت است. اگر آخرتت آباد باشد، حاضری عزرائیل زودتر جانت را بگیرد تا از این ویرانگاه دنیا به آن دارالقرار و دارالسلام انتقال یابی. اگر آن عالَم خراب مانده باشد، یعنی برای آبادانی آن جهان کاری نکرده باشیم، از مرگ میترسیم. مردی از امام مجتبی علیهالسلام پرسید چرا سفر مرگ برای ما ناخوشایند است و از او استقبال نمیکنیم؟ فرمود «إنَّکُمْ أَخْرَبْتُمْ آخِرَتَکُمْ وَعَمَّرْتُمْ دُنْیاکُمْ، فَأَنْتُمْ تَکْرِهُونَ النُّقْلَةَ مِنَ الْعُمْرانِ إلی الخَرابِ.» یعنی شما خانه آخرت را خراب کردهاید و خانه دنیا را آباد؛ طبیعی است که انتقال از اقامتگاه آباد به جایگاه خراب برای شما ناخوشایند است.
علیپناه ادامه داد: اما در مقابل آن، افراد با تقوا هستند. امیرمؤمنان علیهالسلام درباره جایگاه متقین فرمود «وَ لَوْلاَ الاْجَلُ الَّذِی کَتَبَ اللّهُ عَلَیْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِی أَجْسَادِهِمْ طَرْفَهَ عَیْن، شَوْقاً إِلَی الثَّوَابِ، وَ خَوْفاً مِنَ الْعِقَابِ؛ اگر سرآمد معیّنی که خداوند برای (زندگی) آنها مقرّر داشته نبود، یک چشم بر هم زدن، ارواحشان از شوق پاداش الهی و ترس از کیفر او در جسمشان قرار نمیگرفت.» بنابراین مرگ ابتدای راحتی مؤمن است. در مقتل میخوانیم هرچه سیدالشهدا(ع) به سمت ساعات پایانی عمرشان حرکت میکرد، آثار بهجت درونی در صورتشان آشکارتر میشد. انسان وقتی پایین است، دنیا برایش بزرگ است و مرگ هم میشود پایان این بزرگیِ شیرین، لذا تلخ است؛ مثلاً فرد از کنار شهرت و ثروتی رد میشود، با خود میگوید خوش به حال صاحبش، اما اگر بالا بروی، دنیا برایت کوچک میشود. طرف با هواپیما به سمت بالا میرود، میگوید این خانهای که آرزو داشتم یک واحدش برایم باشد، چقدر کوچک شد.
این کارشناس دینی با وصف اینکه دنیا همانند زندان است، گفت: سیدالشهدا فرمود «صَبْراً یا بَنِی الکِرامِ فَمَا الْمَوتُ اِلاّ قَنْطَرَةٌ عَنِ الْبُؤْسِ وَالضَّرَّاءِ اِلَی الْجِنانِ الواسِعَةِ و النِّعَمِ الدّائمةِ»؛ یعنی «ای بزرگزادگان، صبر به خرج دهید که مرگ چیزی جز یک پل نیست که شما را از سختی و رنج عبور داده، به بهشت پهناور و نعمتهای همیشگی آن میرساند.» آیا دیدید یک زندانی از خبر آزاد شدن خود ناراحت شود؟ آیا دیدید با میلههای زندان اُخت شود؟ او هر لحظه منتظر است تا خبر آزادیاش از آن قفس را به او بدهند. به قول حافظ «خرم آن روز کز این منزل ویران بروم؛ راحتِ جان طلبم و از پی جانان بروم.» همه ما کنار سفرهای مینشینیم که خودمان پهن کردیم و با مرگ به همانجا میرویم که اینجا فراهم کردیم. مرگ آیینه زندگی افراد است. ما همانگونه میمیریم که در دنیا زندگی کردیم. خداوند در قرآن نمیفرماید تمام نفوس میمیرند بلکه میفرماید همه نفوس مرگ را میچشند: «کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَیْنَا تُرْجَعُونَ»؛ یعنی دم مردن، ابتدا باید دستپخت خودمان را بخوریم، بعد به سمت خدا برویم. حالا اینکه چه مزهای است، اختیارش پای خودمان است. خداوند میفرماید راه را به شما نشان دادیم. اگر میبینیم مرگ برای اصحاب سیدالشهدا(ع) شیرین و خوشایند است، به این جهت است که خودشان خوب زندگی کردند.