اهمیت سخنگفتن درباره آثار گناهان به این دلیل است که اگر انسان اطلاعات بیشتری درباره پیامدهای زیان بار گناه در این دنیا داشته باشد، سعی میکند از آن اجتناب نماید. به عنوان مثال اگر بداند که خودداری از پرداخت زکات موجب کاهش نزولات آسمانی، ترک امر به معروف و نهی از منکر سبب تسلط ستمگران و بدکاران بر سرنوشت مردم و همچنین گناهانی مانند قطع صله رحم و دروغگویی موجب کوتاهی عمر و رسوایی انسان خواهد شد، بیتردید در رفتار خود تجدید نظر میکند.
از منظر اسلام، تحمل مکافات دنیوی گناهان، برای انسان آسانتر از عذابهای آخرت و کیفرهای دنیوی، پاککننده آلودگی گناهان است. پیامبر اکرم (ص) در روایتی فرمودند: «مَا عَفَا اللَّهُ عَنْهُ فِی الدُّنْیَا فَهُوَ أَکْرَمُ مِنْ أَنْ یَعُودَ فِیهِ وَ مَا عَاقَبَ عَلَیْهِ فِی الدُّنْیَا فَهُوَ أَعْدَلُ مِنْ أَنْ یُثَنِّیَ عَلَى عَبْدِه»؛ هر گناهى را که خداوند در دنیا عفو کند بزرگتر از آن است که در آخرت انسان را به جهت آن مجازات نماید و گناهانى را که در دنیا به دلیل آن آدمی را مکافات داده عادلانه تر از آن است که در آخرت او را دوباره مجازات کند.
حجت الاسلام و المسلمین سید مسعود قوامی سخنران و کارشناس مذهبی، درباره اعمال انسان مطرح کرد: خداوند در قرآن میفرماید «وَمَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ»؛ و آنچه از رنج و مصائب به شما میرسد همه از دست (اعمال زشت) خود شماست. در صورتی که خدا بسیاری از اعمال بد را عفو میکند. اگر ما این آیه را در زندگی به عنوان کسی که مومن قرآن است اصل قرار دهیم، متوجه میشویم هر مشکلی که پیش میآید علتش را در خودش باید جستجو کرد.
این کارشناس مذهبی ادامه داد: با کمی تفکر و تدبر در آیات و روایات متوجه میشویم که نزدیکتر از هر کسی به خودمان، خودمان هستیم. اگر علت را در خودمان جستجو کردیم، به سهولت و به راحتی میتوانیم مشکلمان را حل کنیم. ولی اگر به اشتباه مشکل و ریشه آن را در دیگران دیدیم، هیچگاه مشکل ما حل نمیشود.
حجت الاسلام قوامی در ادامه برای فهم موضوع دو مثال قرآنی مطرح کرد و گفت: هنگامی که خداوند به حضرت آدم و حوا فرمود از درخت ممنوعه نخورید، ولی آنان امتناع کردند و در آن هنگام خداوند آنان را توبیخ کرد؛ اما سریع به اشتباه خود پی بردند و گفتند خدایا ما به خودمان ظلم کردیم اگر ما را نبخشی و به ما رحم نکنی از زیانکاران خواهیم بود. خداوند هم آنها را بخشید اما در داستان دیگر شیطان هم اشتباهی مرتکب شد و به انسان سجده نکرد؛ ولی مورد لعنت خداوند واقع شد.
وی به علت لعن شیطان در درگاه الهی اشاره کرد و گفت: خداوند در آیه ۳۹ سوره حجر میفرماید «قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ»؛ شیطان گفت خدایا، چنانکه مرا به گمراهی و هلاکت کشاندی من نیز در زمین (هر باطلی را) در نظر فرزندان آدم جلوه میدهم (تا از یاد تو غافل شوند) و همه آنها را به گمراهی و هلاکت خواهم کشاند. اگر شیطان مانند حضرت آدم و حوا به اشتباه خود پی میبرد و توبه میکرد؛ توبه اش مورد پذیرش خداوند واقع میشد، ولی کسی که اغواگر را خدا میداند و خود را گنهکار نمیداند در نتیجه برای توبه قدم بر نمیدارد و هدایت هم نمیشود.
این کارشناس مذهبی در پایان توضیح داد: بدترین شکل زندگی این است که انسان گناهانش را گردن خداوند بیندازد. در صورتی که مقصر اصلی خودمان هستیم و چقدر خوب است که انسان گناه نکند و اگر خطایی هم از او سر زد سریع توبه کند؛ زیرا گناه ما را در معرض خشم خداوند قرار میدهد. در نتیجه اولاً انسان باید بنا بر گناه نداشته باشد. ثانیاً اگر هم اشتباهی از ما سر زد سریع توبه کنیم و این باور قلبی را داشته باشیم که هر گناهی یک خلل و آسیبی در زندگی ایجاد میکند و اگر این مبانی را بپذیریم، زندگی شیرینی خواهیم داشت.