«حیاتی» ممنوع التصویر شد؟/ نقش مدیران صداوسیما در حفظ این سرمایه ی مهم

بغض این گوینده خبر موقع قرائت سخت‌ترین خبر تاریخ جمهوری اسلامی یعنی ارتحال امام خمینی (ره) جزو خاطرات ماندگار هر ایرانی است و از ذهن‌ها فراموش نمی‌شود.

اخبار چهره ها - مدیران آگاه و دلسوز همواره سعی می‌کنند از نمادهایی اینچنین پاسداری و آن‌ها را برای مردمی که با ایشان خاطره دارند، حفظ کنند. حفظ این افراد که به نوعی می‌توان از آن‌ها به عنوان سرمایه‌های یک سیستم یاد کرد هم نیاز به هوش بالایی ندارد. تکریم و قدردانی به ویژه در دوران نزدیک به بازنشستگی به گونه‌ای که خستگی یک دوران پرفراز و نشیب از تن او در برود و احساس کند مورد احترام است، کار زیاد سختی نیست.

مدیریت نیروی انسانی در همه سیستم‌های پویا و آگاه مهم‌ترین بخش مدیریت است. سرمایه‌های اصلی یک سیستم اشیا و اموال مادی نیستند و عوامل انسانی برای مدیران آگاه مهم‌ترین سرمایه محسوب می‌شوند.

از محمدرضا حیاتی باید صرفاً به اندازه یک گوینده خبر انتظار داشت، اما انتظار از مدیران حال و اکنون او بسیار بالاتر و اساسی‌تر است. حیاتی نشان داده که آدم احساساتی و البته صادقی است. وقتی جایی مصاحبه‌ای کرد و همه حرف دلش را روی دایره ریخت، مدیران بالادستی او موظف بودند دلسوزانه با او صحبت کنند و جایگاه مهمش در ذهن و خاطره ملت و اینکه این جایگاه به راحتی به دست نیامده را به او متذکر شوند. شاید این کار صورت گرفته باشد و عنوان شود که اثرگذار نبوده است، با این حال از دست رفتن راحت کسی که چهره و صدای او با جمهوری اسلامی عجین شده و در خاطره‌ها ماندگار شده به طور قطع اتفاق خوشایندی نیست و برای تیم مدیریت یک رسانه نقطه ضعفی بزرگ محسوب می‌شود.

کاش تدبیری اندیشیده می‌شد تا زین پس نیز مانند قبل همه محمدرضا حیاتی را با همان انگاره‌های پیشین به یاد بیاورند و خدایی نکرده چهره او برای مردم، خواننده عرق‌خور لس‌آنجلسی را تداعی نکند. اینکه کدامیک از این دو رقم بخورد به هوش و مسئولیت‌شناسی مدیران این گوینده خبر بستگی دارد.کارکرد و هویت حیاتی صرفاً به لحظاتی که مقابل دوربین نشسته بود، خلاصه نمی‌شود. هویت اصلی او را باید در ذهن و خاطره میلیون‌ها ایرانی جست‌وجو کرد و برای حفظ آن همیشه مسئولیت ‌شناسانه تلاش کرد.

نکته آخر اینکه حیاتی هم به برکت جمهوری اسلامی حیاتی شد، بنابراین نباید مغایر با ارزش‌ها و قوانین کشور عمل کند.