سریال "بچه مهندس" به پایان راه رسید و به قولِ برخی از کارشناسان پرچم ایرانش، میهنپرستی علی غفاری و عواملش را به رخ همگان کشید. در کنار نقش جواد جوادی(روزبه حصاری) و مرضیه توفیقیمقدم (مهشید جوادی)، صادق توفیقیمقدم (فرهاد قائمیان) مثل همیشه تفاوت در شخصیتپردازی را به نمایش درآورد. حسن وارسته نویسنده این سریال تلویزیونی به بهانه حضور و آخرین پلانهای بازی این بازیگر پیشکسوت یادداشتی را منتشر کرد.
اخبار فرهنگ و هنر -وارسته در این یادداشت نوشته است: "مدتی است که میخواهم برای فرهاد قائمیان پستی بگذارم، اما حیفم آمد در میانه هیاهوی پخش "بچهمهندس" یادداشتی برای او بنویسم، بیم داشتم در لابهلای بازخورد مخاطبین و پروپاگاندای سریال ، مطلبم درباره این بازیگر ارزنده آنطور که شایسته شأنیت اوست دیده نشود. حالا که سریال پایان یافت زمانش رسیده کمی آنطور که قلم یاری میکند برای او و درباره او بنویسم. فرهاد قائمیان به حق فصل الخطابی است در حرفه بازیگری و اخلاق، قائمیان از معدود بازیگران خوب کشور است که پیشینه درخشانی در تئاتر و سینما و تلویزیون دارد. فرهاد گزیده کارست، نقش و فیلمنامه او را به راحتی قانع نمیکند. تا مجاب نشود که شخصیت به چه دلیل و با چه انگیزهای عمل و عکس العمل نشان میدهد، حاضر به بازی در آن فیلمنامه، آن صحنه، آن نقش و ادای آن دیالوگ نمیشود.
فرهاد از زمره بازیگران تحلیلگر است که نسلشان در حال انقراض است. من با بازیگرانی بیشمار همکاری داشتم، درصد قابل توجهی از این بازیگران که سلبریتیاند، کنتراتچیاند تا بازیگر! همزمان در سه چهار سریال، نقش ایفا میکنند و بدون هیچ تنوع و خلاقیتی در بازی کپی خودشان را با اندکی تفاوت در گریم، در این سریال و آن سریال تکثیر میشوند. این بازیگران که منم نامشان را بساز بفروش گرانبازی مینامم بدون آنکه به پس و پیش قصه و سکانس اهمیت بدهند جلوی دوربین میروند. اما فرهاد قاٸمیان بازیگری است وقتی به پروژهای متعهد میشود تا پایان تولید و تعهدش به آن اثر، پایبند قرار میماند و تن به پیشنهادات وسوسهکننده سایر پروژهها نمیدهد.
قائمیان معتقدست وقتی روح و حس بازیگری با نقشی عجینشده همزمان در سریال و یا فیلم دیگری در نقشی متفاوت همراه شود. این اقدام با ذات تعریف بازیگری در تناقض است؛ قاٸمیان در طول فیلمبرداری برای آنکه قانع شود رنج لذتبخش کشف و شهود به نویسنده میدهد. در همین سریال "بچه مهندس"، فیلمنامه به کرّات بازنویسی شد او بطور حیرتانگیزی بر همه نسخههای قبلی فیلمنامه مسلط بود. گاه قبل از آنکه سکانسی را بازی کند در جلسه بین من و علی غفاری، با توجه به نسخههای قبلی سناریو، با ادب و نزاکت مثالزدنیاش پیشنهادی میداد که مرا هیجانزده به بازنویسی آن سکانس وادار میکرد.
بارها شب قبل از آفیش تلفنی ساعتها با هم حرف میزدیم و او فروتنانه میگفت من تجلّی اندیشه نویسندهام و اگر نکته میگویم میخواهم این اندیشه عمیقتر شود. چند بازیگر کُنتراتچی سراغ دارید که در خلوت، مصاحبهها و شوهای تلویزیونی راجع به متن و نویسنده چنین نظر بدهند. بازیگران بساز بفروش، به محض اقبال کار در مقابل تریبونهای خبری و تلویزیونی طوری وانمود میکنند که گویی خودشان خالق نقش و قصه بودند و بُرد اثر را در فیگورهای مختلف به پای حضور خودشان در آن سریال مینویسند.
فرهاد بخاطر تواناییاش، استادیاش، سوادش، تجربهاش، طلبهگریاش، کارنامه درخشانش، مرام و معرفت و اخلاقش، همراهیاش، دلسوزیاش برای کار و همکار، تعصب و تعهد به پروژه و تیمش، از همه مهمتر پایبندی به اصول، اعتقاد و ایمانش، بیریا بودنش و صد ویژگی دیگرش هنرمندی به تمام معناست.
فرهاد جان خوشحالم که در "بچه مهندس" با تو همراه شدم و از تو هزاران نکته آموختم؛ کاش بازیگران کُنتراتچی غیرت، تخصص و توانایی را از تو بیاموزند.