حاشیه و چالش دست از سر تلویزیون برنمیدارد و مدتهاست تلویزیون نتوانسته در این باره تصمیم درستی بگیرد. برخی بر این باورند که نبود جسارت و مدیریت عالمانه در رسانهملی باعث شده سلبریتیها در برنامههای مختلف سیما هرچه دل تنگشان میخواهد میگویند و هر جولانی میخواهند میدهند اما دریغ از یک تصمیم قاطعانه و جسورانه! تنها رفتاری که از مسئولین سر زده و ما شاهدش بودهایم چند توئیت و تذکر خشک و خالی و البته مدتی دیگر دوباره همان آش و همان کاسه.
اخبار فرهنگ و هنر - یادمان نرفته که همین چندی پیش "امیرحسین رستمی" در برنامه زنده (فرمول یک) هرچه خواست گفت و همه را محکوم کرد یا " مهران مدیری " وقت و بیوقت هرچه میخواهد روی آنتن میگوید و هر نوع کنش و واکنشی را از مهمانان برنامهاش میبینیم، باز هم کسی دم نمیزند. حتی وقتی بارها او و برخی دیگر از همقطارانش به اصطلاح قهر میکنند، میروند نازشان را میکشند و میآورند؛ جالب است که دستمزدهایشان هم نسبت به قبل از قهرِ مصلحتیشان، بالاتر هم میرود.
بدونشک تلویزیونِ بدون برنامه و طرح و ایده، سلبریتیها را به سکانداران اصلی جریانساز خود تبدیل کرده و آنها هستند که همچون اسپانسرها، سیاستهای اصلی برنامهسازی و سریالسازی را تعیین میکنند. به هر قیمتی مخاطب داشتن و یا از قافله رقابت شبکهای عقب نماندن دغدغه اصلی مسئولین تلویزیون است تا اعتلای فرهنگ و اندیشه. آنقدر این دایره جسارت و شجاعت از تلویزیونیها رخت بربسته که در مواقعِ حساس، کمتر توانستهاند آن تصمیم درست و اصولی را بگیرند.
مصداق بارز آن مواجهه تلویزیون با حکایت چند شب پیش برنامه مناجات خوانی محمود کریمی در حرم مطهر رضوی است که درباره تحول یک فرد قمارباز در هیئت صحبت کرد؛ اما حذف کردن این برنامه از کنداکتور، غیراصولی و غیرحرفهایترین تصمیمی بود که مسئولین تلویزیون گرفتهاند. این در حالی است که "محمود کریمی" روز بعد در همان برنامه بابتِ حکایت مذکور توضیحاتی را صادقانه ارائه کرد اما براساس سیاست خاص تلویزیون وی باید کنار گذاشته شود. البته وی نیز از شب گذشته مناجاتهایش را به امامزاده علی اکبر(ع) چیذر برده و از طریق فضای مجازی این ارتباط را با مخاطب ادامه داده است.
بنابر نظر بسیاری از کارشناسان نقل روایت "محمود کریمی" هم قابل دفاع نیست و باید مداحان و یا هرکسی که حرف از دین میزنند در روزهایی که همه منتظرند هجمهای را علیه دین شروع کنند، هوشمندانهتر در این میدان قدم بردارند. روایات و حکایتهایی که مطرح میکنند مستند باشد و این مستند بودن راه را بر همهچیز میبندد. برخی در هر صورت هجمه میکنند اما وقتی همهچیز مستند باشد هرگونه هجمه ناروایی، باطل خواهد شد. قبلاً هم برخی مداحیهای زنده، چالشهایی را به همراه داشته که ضبطی شدن شاید بهترین راه برای جلوگیری از هر حاشیه و چالشی است.
حال با این اوصاف، شب گذشته مناجات محمود کریمی روی آنتن نرفت و به جای آن برنامه دیگری برای شبکه دو تدارک دیده شد. به راستی چرا سیاست "حذف" تنها تصمیم مدیران تلویزیون بوده است؟ سیاستی که نه تنها به مخاطب علاقهمند و پیگیر این برنامه توجهی نشد بلکه سبب ذوقزدگی و خوشحالی جامعه اپوزیسیون و مهاجم علیه دین و مذهب شده است. مسئولان صدا و سیما بازتابِ این تصمیم را در رسانههای معاند بازخوانی کنند که کاملاً گویاست. شاید در مواجهه با اقدام محمود کریمی تنها یک تذکر به وی و ادامه پخش برنامه بهترین تصمیم بود.
اما نکته اساسی این است که وقتی تلویزیون اینطور با چنین مسئلهای برخوردی چکشی میکند و مناجاتخوانی را به خاطر حکایتِ غیرمستدل حذف میکند در حالی که این مداح اهلبیت آنقدر جرأت داشته که شب بعد نسبت به این اتفاق، واکنش نشان دهد و جلوی دوربین رسانهملی، توضیحاتی را ارائه کند، ذهن مخاطبان را به این سئوال مشغول میکند که چرا همین مسئولان صدا و سیما به سلبریتیهای هنجارشکن آنقدر فرصت جولان میدهند؟ وقتی "مهران مدیری" علاوه بر مسئولان، حتی تلویزیونیها را زیر سؤال میبرد یا همقطاران دیگرش هرچه میخواهند میگویند و در فضای مجازی هرگونه رفتاری دارند هیچ تصمیمی قاطعانه درباره آنها اندیشیده نمیشود؟ بلکه بهترین نقشها و جایگاهها را با تحمیل هزینههای سنگین بر بیتالمال با پرداخت دستمزدهای محیرالعقول برایشان قائل میشوند و کسی با آنها کاری ندارد.
از روز گذشته مسئولین مربوطه در تلویزیون حاضر نشدند درباره این اتفاق، پاسخ شفافی بدهند؛ جالب است که بعضاً میگفتند ما میخواستیم این مناجاتها را به سه دهه تبدیل کنیم و یا این تصمیمِ ما نبود و از ما خواستند که این توقف اتفاق بیفتد.