سامان سالور کارگردان « سه کام حبس » ، درباره این فیلم گفت: «سه کام حبس» فیلم تلخ و آیینه تمام نمایی است که در جامعه وجود دارد، اگر به این اعتقاد نداشتم فیلم ملودارم یا کمدی نمیساختم، ولی واقعا پس از شش سال کار نکردن احساس میکنم قصه «سه کام حبس» روایت غمبار خیلی از خانوادهها و آدمهایی است که در این جامعه زندگی میکنند و بعضا دوست دارند زندگی بهتری داشته باشند اما موفق نمیشوند.
اخبار چهره ها - او افزود:این داستان واقعی و رئالی است که فیلمنامه آن را ۹ مرتبه بازنویسی کردم و باز هم در اجرا با طرح ایدههایی، سعی کردیم که کار بهتر شود، در حال حاضر فکر میکنم با فیلمنامه سرحال و جسوری روبرو هستیم که اتفاقا خودش را به هیچ عنوان سانسور نمیکند هرچند که سینما در تلخترین حالت که بر پرده نقرهای میآید، بازتاب زندگی ما است و شرایط را نقد میکند و پر از امید و امیدواری است که ما بهتر شویم.
این کارگردان ادامه داد:اگر ما موضوع تلخی را نشان میدهیم برای این است که تلخی و ناراحتی را در زندگی کمتر کنیم و نقدی برای بهتر زندگی کردن و نقدی بر اتفاقات داشته و انسانتر باشیم و البته به سمت و سویی برویم که یکدیگر را دوست داشته باشیم و به یکدیگر عشق بورزیم.
او در خصوص بازی بازیگران و تمرینهای قبل از فیلمبرداری گفت: بنا به شرایط فیلمنامه و اتفاقی که در آن رخ میدهد برخی مواقع قبل از فیلمبرداری تمرین کردیم و در برخی موارد به خاطر طبیعی بودن حس بازیگران تمرین نکردیم و در همان برداشتهای اول و دوم به حس و نتیجه دلخواه رسیدیم. به نظرم ترکیبی که وجود دارد ترکیب جذاب و درستی شده، هرچند فقط به کارگردان مربوط نمیشود خیلی وقتها برخی بازیگران نیاز به تمرین دارند، اما برخی دیگر نیاز به تمرین کمتری دارند، اما در کل نتیجه و خروجی فیلم، مهم است و باید باورپذیر و تاثیرگذار باشد و فکر میکنم در گروه بازیگران از نقش اصلی تا نقشهای تک سکانس با گوشت و پوست و خونشان نقش را حس کردند و خوشبختانه توانستند بازی ارائه بدهند که به باور پذیری بیشتر فیلم کمک کند.
سالور بیان کرد:مشابه شخصیتهای فیلم در تمام طبقات مختلف اجتماعی موجود است، چون فیلم تلاش معیوبی را برای بهتر زندگی کردن یک سرپرست خانواده نشان میدهد که در بزنگاهی اشتباه میکند و آنطوری که فکر میکند همه چیز به خوبی پیش نمیرود.
این کارگردان ادامه داد:ما با محسن تنابنده، پریناز ایزدیار و سمیرا حسن پور شخصیت های بیرونی را پیدا کردیم و از آنها الگو برداری کردیم برای اینکه اجرای مستندتر و قابل باورتری داشته باشند، ولی به نظرم قصه راجع به آدمهای متوسط جامعه شهری و اجتماع شهری بزرگ مانند تهران است.
این کارگردان گفت: قصه «سه کام حبس» راجع به قشر متوسطی است که تعداد آن هرروز کمتر میشود و از بین میرود و به قشر پایین و زیر خط فقر تبدیل میشوند و ریسک های زندگی برخی آدمها را نشان می دهد.
این کارگردان درباره سخت شدن تولید در سینما و خروجی آن در دراز مدت گفت: سینما به شدت کالای گرانی شده است زمانی با مبلغ زیر یک میلیارد تومان فیلم ساخته میشد، اما الان باید چند برابر آن را دستمزد بازیگر اصلی بدهید و این اتفاق نه فقط برای سینما بلکه در موارد مختلف زندگی واقعی هم وجود دارد. وقتی یک ماشین معمولی تولید داخل از هفت میلیون تومان به شصت میلیون تومان میرسد یا خانه و ملزومات زندگی گران میشود، سرمایه گذار میخواهد هرچه سریعتر و با درصد بالا به سود برسد و غالبا ترجیح میدهد از فرمولهای رایج استفاده کند و فیلم کمدی بی دردسری بسازد که تعداد روزهای فیلمبرداری آن کم است و بازیگرانش را میتواند با قراردادهای پایینتر راضی کند چرا که ساختن فیلمهای اجتماعی تلخ به دلیل سختی های کار و ممیزی و راضی کردن سرمایه گذار به شدت سخت میشود و همین باعث میشود سامان سالور ۶ سال فیلم نسازد، ولی ترجیح میدهد فیلمی را بسازد که حس میکند درست است و سه کام حبسی را تولید کند که احساس میکند پس از آماده شدنش فیلم داستان گو و قصه گویی است که میتواند تاثیر خودش را بگذارد و قطعا بنا به شهادت دوستان و منتقدانی که دیدند اثری است که حس و حال را پس از اتمام فیلم با تماشاچی همراه کند.
این کارگردان ادامه داد:به هرحال ساختن چنین فیلم هایی با کیفیت مد نظر کارگردانهایی که روی اثرشان حساس هستند و جزئیات برای آنها مهم است، باعث میشود که تعداد روزهای فیلمبرداری و برداشتها بالا برود و با بازیگرها و عوامل با کیفیتتر و حرفهای تری قرارداد بسته شود.
سالور گفت:اگر دقت کنید عوامل فنی و تکنیکی « سه کام حبس » از باکیفیتترینهای سینما هستند، تمام این موارد هزینه دارد و باید بتوانید سرمایه گذار را راضی کنید تا فیلم اجتماعی تلخی را بسازد. این موضوع سخت است به همین دلیل تولید در سینما سخت میشود و خروجی آن به نفع هیچکس نیست، هرروز به سمت و سوی ساخت فیلمهایی میرویم که ریسک وجسارت کمتری دارند و باید شاهد این باشیم که فعالیت کارگردانهای متفاوت با افکار و فیلمهای متفاوت و پر ریسک کمتر می شود همچنان که این روزها جای امثال تقواییها، بیضاییها و... که یک زمانی خاطره ساز بودند و فیلم هایشان را هنوز به عنوان یک اثر ماندگار فاخر نگاه میکنیم خالی است و روز به روز از تعدادشان کاسته میشود، متاسفانه تهیه کنندگان ما به سمتی میروند که با فیلمسازان همسوی خودشان کار کنند.
سالور بیان کرد:تهیه کنندگانی که فکر میکنند فقط باید به سمتی حرکت کنند و با کارگردانهایی کار کنند تا بتوانند کل قدرت ماجرای تولید را به دست خود بگیرند باعث شده تضارب آراء و تنوع فیلمساز و تفکرها هر روز کمتر شود و شوربختانه فیلمهای ما هرروز شبیه به هم شود که اتفاق فرخندهای نیست، امیدوارم فیلمسازان جوان و جسور بیشتر فیلم بسازند همچنان که فیلمسازان قدیمیتر میسازند و نیاز است در همه ژانرها، نوع نگاهها، مسائل تکنیکی فیلم بسازیم، چون به نفع کلیت سینما خواهد بود.
این کارگردان گفت:متاسفانه در این سالها روی مخاطب اصلا کار نکردیم و فیلم خوب و ماندگار نشان ندادیم حتی در برخی موارد فیلمهای تاثیرگذار را ندیده است، از سویی برخی منتقد نماها میگویند سینما چه مفهومی دارد که بخواهید با آن تفکر کنید و فقط یک سرگرمی است که باید لذت ببرید! این اصلا درست نیست. البته من میگویم بخشی از سینما سرگرمی است و به جای خودش محترم خواهد بود، اما وقتی چنین تفکر و موضوعی مطرح میشود که شان فیلمساز در حد ساقی پارک پایین میآید که فیلمساز، ساقی است و وظیفه اش کشاندن مخاطب به سینما و دیدن فیلمی است که اصلا تفکر در آن نیست و مخاطب را به تامل وا نمیدارد؛ در دراز مدت چه خروجی میتواند داشته باشد؟!
سالور گفت:فیلم باید به گونهای باشد که به جز سرگرمی، مسائل و مشکلات جامعه را به خوبی نشان داده و واکاوی کند تا فکر مخاطبی که از سالن بیرون میآید را درگیر کند. همان گونه که فیلم وظیفه سرگرمی دارد وظیفه نقد، تفکر و روشنگری دارد و ای کاش جای سینمای متفکر در سینمای کنونی ما خالی نبود.