اعتبار 170 ساله‌ای که با اخبار دروغ فروریخت

قدرت رسانه در دنیای امروز به حدی زیاد است که کارشناسان و متخصصان دنیای رسانه، می‌گویند جنگ امروز، جنگ رسانه‌ها ست. اما همزمان با افزایش محبوبیت و اعتماد مردم به رسانه‌ها، ابزارهای سوء استفاده از آن نیز پیشرفت کرده است. ابزارهایی که برای تحقق اهداف صاحبان قدرت ایجاد شده و هر روز یک بازی جدید را در دنیای سیاسی رسانه‌ای رو می کند.

اخبار فرهنگ و هنر- خبری که هفته گذشته توسط یکی از قدیمی ترین رسانه های جهان پیرامون اغتشاشات آبان ماه منتشر شد و در آن به صراحت مجموع کشته ها ومجروحین این اتفاق را  1500 نفر، معرفی کرد، سوای موضوعات سیاسی، نیاز به تحلیل محتوا دارد تا تکنیک های استفاده شده در آن و اهداف استفاده از این تکنیک‌ها، روشن شود. به همین منظور در ارتباط با استفاده رسانه‌ها از همین تکنیک‌ها با محمد لسانی، کارشناس رسانه گفت وگو کردیم.

سابقه رویترز و اعتبار بین‌المللی 168 ساله

در ابتدا بهتر است سابقه خبرگزاری رویترز را مرور کنیم. این خبرگزاری به عنوان یک کمپانی رسانه‌ای 168 سال سابقه دارد و امروز هم جزو کمپانی‌هایی محسوب می‌شود که سهامش در انگلستان رو به رشد است. همچنین در حوزه رسانه‌ای آنقدر معتبر است که با دانشگاه آکسفورد پیمان همکاری امضا کرده و بر روی دیجیتال‌نیوز فعالیت پژوهشی انجام می دهد. 

رویترز معتقد است که عصر جدید عصر خبرهای دیجیتال و فضای مجازی است و به همین دلیل باید در این فضا فعالیت کرد. همچنین این رسانه به صورت خاص همکاری با فیس‌بوک و توئیتر دارد. این همکاری در قالب حذف فیک‌نیوزها است. فیک‌نیوزها شایعاتی هستند که در شبکه های اجتماعی برای جهت‌دهی به افکار عمومی منتشر می‌شوند. رویترز این موضوع را مسئولیت خودش می‌داند که در مقابل شایعات قدعلم کند و کمک کند تا در توییتر و فیس بوک، شایعات و اخبار غیرواقع حذف شود.

خبرگزاری مخالف فیک‌نیوزها، دروغ بزرگ منتشر می‌کند

رویترز هر سال هندبوک‌هایی را تولید می کند و در اختیار روزنامه‌نگاران قرار می‌دهد تا به آنها اصول و مهارت های ژورنالیسم را بیاموزد. حالا از این رسانه، خبری منتشر می‌شود که هر خبرنگار تازه قلم به دست گرفته ای تعجب می‌کند که چطور چنین خبری سر از رویترز در آورده است.

ارزش‌های خبری در خبری که خبر نیست

در حوزه هفت ارزش خبری، این رسانه سعی کرده است که برای خبر 1500 کشته در اغتشاشات بنزین، مؤلفه‌های خبر را خودش تولید کند. یکی از ارزش‌های خبری، فراوانی است. اگر بازتاب خبر رویترز را مشاهده کنید، مشخص می‌شود که رسانه‌های جهانی همگی آماری که در خبر جعلی ارائه شده را تیتر کرده و از ارزش "فراوانی" در خبر پیروی کرده اند.

برای رویترز ارزش خبری فراوانی اهمیت ویژه داشته و می‌خواسته اولین جایی باشد که خلأ نبود آمار و ارقام از ماجرای اغتشاش بنزین را پر کند، چرا که هیچ رسانه ای طی دو ماه گذشته نتوانسته دسترسی اطلاعاتی به آمار پیدا کند. ارائه این آمار غلط با هدف راه اندازی موج فشار حقوق بشری به ایران است.

  کشته سازی پنج برابری از سقف آمار نهادهای معارض

یکی دیگر از ارزش‌های خبری که در خبر رویترز به چشم می‌خورد، شهرت است. در این گزارش، از شخصیت‌های سیاسی استفاده شده تا به وثاقت پیام خودش سمت و سو دهد. علاوه بر این، برای آنکه نشان دهد این خبر موثق است، از ارزش خبری درگیری و شگفتی هم استفاده کرده است. شگفتی در این خبر آنجایی به چشم می‌خورد که مخاطب این سؤال را از خود می‌پرسد که چه اتفاقی افتاده که این تعداد کشته در ایران به جا مانده است؟ حال آنکه خبر رویترز فاصله بسیار زیادی با سقف آمارهای نهادهای مختلف نظیر عفو بین‌الملل و ناظران حقوق بشر دارد. به نظر می‌رسد رویترز خلق خبر و ارزش خبری کرده تا نهایتاً به برد خبری دست پیدا کند. 

زمینه‌سازی برای آشوب 

چند تاکتیک عملیات روانی در خبر دروغ رویترز وجود دارد که در اولین گام باید به زمینه‌چینی اشاره کرد. با فراخوان‌هایی که برای 5 دی‌ماه توسط رسانه‌های معارض داده شده بود، مشخص می‌شود که خبر رویترز برای زمینه ‌چینی بوده است و این خبر قرار است تنفس مصنوعی برای تحریک فضای رسانه‌ای باشد. جو عمومی اعتقاد دارد که موضوع اعتراضات از خیابان‌ها جمع شده است و به همین دلیل این رسانه‌ها دنبال ناامن‌سازی رسانه‌ای هستند که در این ناامن‌سازی از تکنیک‌های مختلفی استفاده می‌کنند که یکی از آنها زمینه‌چینی است، به عبارت بهتر، خبر رویترز قرار بود پیوست رسانه‌ای برای آشوب های بعدی باشد.

تحریف، دومین تاکتیک استفاده شده 

یکی دیگر از تکنیک های عملیات رسانه ای در این خبر، استفاده از تحریف است. برای تحریک احساسات عمومی روی مؤلفه‌های اصلی خبر کار شده و دستکاری‌های لازم صورت گرفته است. مؤلفه‌های اصلی خبر، پرسش‌های اساسی نظیر چه، چه کسی، چه زمانی، کجا، چطور، چگونه و چرا را دربرمی‌گیرد که در خبر 1500 کشته و مجروح اغتشاشات اخیر که در رویترز منتشر شده است، سعی شده مؤلفه‌های خبر تحریف شود تا به تحریک احساسات عمومی دست پیدا کند. 

کسانی که جاعلان حرفه‌ای رسانه‌ای هستند، بر روی واقعیت، جعل و تحریف جزئی انجام می‌دهند. این در حالی است که در این خبر بخش‌های مختلف و مؤلفه های خبری خلق شده و بنابراین ناهمسانی در این خبر به وضوح دیده می‌شود. از زبان غیرگفتن یک زیرتکنیک تحریف است که در این متن قابل ردیابی است.

ادعای داشتن چهار منبع از یک جلسه سری خنده دار است!

یکی از بخش های خبر منتشر شده رویترز که در آن تحریف بچه‌گانه‌ای رخ داده است، وجود منابع متعدد است. این خبرگزاری ادعا دارد به منابع نقابداری دست یافته که از جلسه رهبری مطلع هستند و کلمه به کلمه بیانات او را برای رویترز بازگو کرده اند. این درحالی است که معمولاً جلساتی که با حضور سران نظام تشکیل می‌شوند دارای لایه های حفاظتی بالا هستند. خبرنگاران به این موضوع آگاهند که در بسیاری خبرها تنها یک منبع را می‌توان برای دریافت اخبار و اطلاعات پیدا کرد و تأیید گرفتن این خبر از دیگر منابع کار دشواری است، اما در خبر رویترز گفته شده که سه منبع این اطلاعات را ارائه کردند و یک منبع دیگر نیز آن را تأیید می‌کند! در سابقه 15 ساله رسانه ای که داشتم خبری را سراغ ندارم که اینگونه برایش منبع تراشی شده باشد. تعدد منابع فقط برای جلب اعتماد خواننده است اما یک روزنامه نگار که با ایران و سطح حفاظت رسانه ای جلسات سران آشنا باشد قطعا به این صف منابع روایت کننده خواهد خندید.

 منافقین این خبر را گران به رویترز فروختند

دم خروس خبرسازی با چنین استدلال‌هایی بیرون زده است و بنابراین رویترز سابقه 168 ساله خودش را با انتشار خبری که ساخت یک واقعیت جعلی است نه روایت واقعیت اتفاق افتاده، زیر سؤال برده است. منافقین این خبر را به بهای گزافی به رویترز فروختند و از طرفی توانستند اعتبار رویترز را بسیار ارزان به خدمت بگیرند.

 ماساژ پیام برای تقویت آن در ذهن مخاطب

یکی دیگر از تکنیک‌های استفاده شده در این خبر، تکنیک ماساژ پیام است که با روشهای گوناگون تلاش می‌شود تا پیام در ذهن مخاطب تقویت شود. ماساژ پیام یک فراتکنیک است و زیرتکنیک‌هایی دارد. از این تکنیک‌ها می‌توان به تبخیر و نشت هدایت‌شونده اشاره کرد. به نظر می‌رسد یک بازی رسانه‌ای شروع شده که آغازگر آن رویترز بوده است.

نشت هدایت‌شونده به این معنی است که بخشی از پیام پررنگ می‌شود تا در بازه‌های مختلف تکمیل شود و بتواند بخش‌های مختلف پازل را تکمیل کند.

منبع نقابدار حربه دیگر برای عملیات روانی

منبع نقابدار یا منبع نامشخص به هیچ عنوان اعتمادآور نیست. به این ترتیب، منابع راوی واقعیت‌اند، اما با رمزگشایی در این خبر مشخص می‌شود که منابع به سازنده واقعیت هستند. هر خبری با موثق بودن منبع تأیید می‌شود و تکذیب آن نشان می‌دهد که منبع نیز نامعتبر بوده است که این خبر نیز شامل آن می‌شود.

 اهریمن‌سازی و جلب عواطف

تکنیک انسانیت‌زدایی و اهریمن‌سازی از دیگر تکنیک‌هایی است که در این خبر استفاده شده است. وقتی این گزارش را مطالعه می‌کنید انگار سران حاکمیت عاری از احساسات و عواطف هستند. مردم فراموش نکرده اند که چگونه در آشوب های سال 78 حتی رهبر انقلاب در سخنرانی عمومی گفتند که در مقابل به آتش کشیدن تصویر و اهانت اغتشاشگران به ایشان نیز مردم بر رفتار خود کنترل داشته باشند و از اقدامات تحریک آمیز دیگران به میدان کشیده نشوند.

جنگ با اطلاعات، برای اطلاعات و ضداطلاعات

یکی از شیوه‌های مشخص عملیات آمریکا در کشورهای منطقه، جنگ با اطلاعات است. سه دسته نبرد اطلاعاتی تعریف شده که یکی از آنها جنگ برای اطلاعات است، به این ترتیب که زیرساخت‌های یک کشور مورد هدف قرار می گیرد. نوع دوم، جنگ ضداطلاعات است که سپر اطلاعاتی در برابر دست اندازی خارجی طراحی می شود. اما نوع سوم، جنگ با اطلاعات است،‌ به این معنی که از طریق اطلاعات و اخبار فیک و دروغین ذهن مخاطبان جهت‌دهی می‌شود که در عملیات روانی به آن مانور اجتماعی می‌گویند. رسانه‌ها فراتر از مرزهای یک کشور به دنبال اثرگذاری در داخل کشور هدف هستند و با مانور اجتماعی که ایجاد می‌شود، سعی می‌کنند یک خبر را دست به دست گردانده و شایعه ایجاد کنند و با تحریف خبر، تحریک را ایجاد کرده و عواقب آن را در جامعه بیشتر کنند. 

وابستگی رویترز به سیاست های انگلیس مشخص است، اما نکته جالب اینجاست که در این خبر به طور مشخصی رویترز جا پای آمریکا در جنگ با اطلاعات گذاشته است و می‌خواهد از طریق اطلاعات غلط، موج رسانه‌ای ایجاد کند. همچنین در ذیل تکنیک تحریف از زبان غیر گفتن هم در این خبر به چشم می‌خورد.

 بازیگران این خبر با وجود پنهان شدن، دست‌شان رو شده است

نمی‌توانیم در مورد رویترز و دلیل آنکه این خبر را منتشر کرده ذهن‌خوانی کنیم. اما می‌توان از چندین بعد این گزارش را بررسی کرد و نشان داد که جزو خبرهای فیک است. این خبرگزاری که خودش همکاری برای حذف فیک‌نیوزها دارد، خبر کذب منتشر کرده و حالا بازیگرانی که در این موضوع حضور دارند، با وجود آنکه پنهان هستند، دست‌های آنها دیده شده است.

 منتظر دروغ‌های بزرگ دیگر باشیم

رویترز تنها آغازکننده موجی است که شاید در روزهای آتی دروغ‌های شاخدار دیگری هم توسط دیگر رسانه‌ها گفته شود که مکمل این پازل باشد، اما در حال حاضر تک‌روایت رویترز در این پازل خیلی بد خودش را نشان داده است و باید قطعات دیگری باشد که این پازل را تکمیل کند. ورود نهادهای حقوق بشری و تولیدات رسانه‌ای دیگر می‌تواند جزو مواردی باشد که به آنها برای استفاده از تکنیک نشت هدایت‌شونده کمک کند تا طرف مقابل در الگوی آمریکایی جنگ با اطلاعاتی که در مقابل ایران اتخاذ کرده ناکام نماند. 

 راهکار مقابله با دروغ بزرگ چیست؟ 

رویترز خودش را در حد العربیه پایین آورده است. رویترز یک ورود متنی داشته که فتح بابی بوده تا بعداً تولیدات تصویری و ویدیویی در این زمینه منتشر شود تا به دنبال این تولیدات، تحریک عواطف هم به وجود بیاید. سلطنت‌طلب‌ها و دنباله روهای پهلوی مثل ایران اینترنشنال هر چه درتوان داشتند انجام دادند و ماده خام رسانه ای برای پمپاژ و بازنشر ندارند و دستشان خالی است. 

در دوران دفاع مقدس هم کارگردان‌های رسانه ای فیلمی را تحت عنوان شکنجه اسرای عراقی توسط ایرانی‌ها برای اروپایی‌ها ساختند و به نمایش گذاشتند که از این کار رسانه انگلیسی به یاد آن رفتار تاریخی افتادم.

باید دید رویترز و دیگر خبرنگاران انگلیسی چه کرده اند که در بین افکار عمومی انگلستان اینگونه تنزل پیدا کرده و در رده بیست و یکم اعتماد مردم به گفتارشان قرار گرفته اند چنانکه جزو چهار قشر انتهای جدول هستند.

تاریخچه اعمال نفوذ در خبر

اعمال نفوذ در تولیدات رسانه ها از جنگ جهانی اول وجود داشته و عقبه یک قرنی دارد و در هر دوره‌ای سعی کرده‌اند از تکنیک‌های مختلف برای همراه کردن مردم با خود و تأثیرگذاری بر روی مردم کشورهای دیگر به عنوان دیپلماسی عمومی استفاده کنند. باید با آگاه‌سازی مردم، راه را برای فریب خوردن آنها ببندیم، چرا که امروز فناوری دیپ‌فیک مطرح شده که می‌تواند از چهره یک سلبریتی یا شخصیت سیاسی استفاده کرده و آن را مشغول گفتار یا کردار خاصی نشان دهد. این فناوری آنقدر پیشرفت کرده که حتی توسط موتورهای قوی هوش مصنوعی نیز قابل شناسایی صددرصد نیست.

و سخن پایانی

خبر جعلی رویترز یک کارکرد مقطعی و یک کارکرد دراز مدت دارد. کارکرد مقطعی آن عملا پیوست رسانه ای فراخوان‌های آتی ضد انقلاب است اما کارکرد دراز مدت آن عبارت است از منبع تاریخی و سند روایی از کشتار چرا که قابلیت ارجاع دهی و ذهنیت سازی پیدا کند.

در قوانین مطبوعاتی کشورمان تکذیب یک خبر باید به اندازه و حجم خبر کذب باشد اما آیا رسانه ای که خود را مدافع حرفه‌ای گری در خبر می داند حاضر است همانگونه و به همان حجمی که به اصل خبر پرداخت نسبت به درج تکذیبیه اقدام کند؟!

مریم اویسی