اخبار فرهنگ و هنر - ماجرایی که باعث شده دست سازندگان برنامههای تلویزیونی و رادیویی هر روز بستهتر از دیروز شود و نتوانند با هیچ شغل و قومیتی شوخی کنند و یا آن را مورد واکاوی قرار دهند.
**«او یک فرشته بود» و اعتراض روحانیون و وکلا
اینکه اولین بار کدام اثر تلویزیونی مورد اعتراض واقع شده خیلی روشن نیست. اما این موضوع از سال 84 پررنگتر به چشم آمد. «او یک فرشته بود» مجموعه تلویزیونی به کارگردانی علیرضا افخمی است که در ماه رمضان سال ۱۳۸۴ از شبکه دو سیما پخش شد. او یک فرشته بود آغازگر ژانری جدید در تلویزیون بود که با مخاطبان بسیاری همراه شد.
در این اثر زنده یاد حسن جوهرچی در کنار ثریا قاسمی و بهاره افشاری به ایفای نقش پرداخت و داستان قصهای ماورائی بود. آن زمان از آنجا که شیطان حلول جسمانی در 2 فرد داشت، برخی از روحانیون نسبت به آن اعتراض کردند که طی نشستهایی که سازندگان با آنها داشتند مشکل حل شد.
اما مدتی نگذشت که این بار کانون وکلا نسبت به سریال اعتراض کردند و دلیل آن هم چیزی نبود جز اینکه آقای سرابی شیطان سریال یک وکیل بود!
در نهایت اما سریال به دلیل اقبال بالا در جذب مخاطب توانست از گردنه خطر عبور کرده و تا انتها به روی آنتن برود.
**«باغ مظفر» و اعتراض پرستاران
سریال «باغ مظفر» نام یک مجموعه تلویزیونی کمدی به کارگردانی مهران مدیری است که از ۱۳ آذر ۱۳۸۵ در قالب ۴۰ قسمت ۴۳ دقیقهای از شبکه سه سیما پخش شد.
در بخشی از این سریال حیف نون در دیالوگی گفت: «به من میگوید پرستار، من چنین ننگی را نمیپذیرم». همین یک جمله کار اعتراض پرستان را به جایی رساند که مهران مدیری در قسمتهای بعدی واکنش نشان داد و از مخاطبانش عذرخواهی کرد.
**حلقه سبز و اعتراض سازمان اهدای عضو
ابراهیم حاتمیکیا در سال 86 سریال حلقه سبز را با بازی حمید فرخنژاد کارگردانی کرد. او در این سریال، قصه مرگ مغزی یک عقب مانده ذهنی را تصویر کرد که دچار مرگ مغزی شده است و در خلال این ماجرا داستانهایی روی داد که منجر شد این بار جامعه متخصصان پیوند اعضاء نسبت به سریال اعتراض کنند و اعلام کنند که پس از پخش سریال تعداد کسانی که اقدام به ثبت نام برای اهداء عضو میکردند، کمتر شده است.
این ماجرا حتی در زمان خود مجلس شورای اسلامی را هم درگیر کرد و خواستار توقف پخش سریال شدند، اما در همان مقطع حاتمیکیا با انتشار نامهای به معترضان پاسخ داد.
**«بزنگاه» و اعتراض به دلیل فحاشی
سریال «بزنگاه» در ماه رمضان سال 87 به کارگردانی رضا عطاران روی آنتن شبکه سه سیما رفت. این مجموعه، داستان مردی معتاد به نام نادر (رضا عطاران) است که به همراه دخترش درسا (نیکی نصیریان) در کرج زندگی میکند و از همسرش مریم (فریده فرامرزی) طلاق گرفته است. پس از فوت پدرش اوس احمد (احمد پورمخبر)، او و برادرش صابر (حمید لولایی)، خواهرش بهجت (مرجانه گلچین)، و شوهرخواهرش توفیق (غلامرضا نیکخواه) بر سر تقسیم ارث و میراث پدری که یک خانه و یک نانوایی است به اختلاف برمیخورند.
این سریال درست در زمانی روی آنتن رفت که آثار رضا عطاران با استقبال بالایی مواجه بود ولی شورای نظارت بر سازمان صداوسیما طی نامهای از سازمان صداوسیما خواست پخش سریال متوقف شود.
این شورا، برخی هتک حرمتها در مراسم تشییع جنازه و مخصوصا رواج فحاشی در سریال را از مصادیقی نام برده بود که پخش سریال باید متوقف میشد، اما پخش سریال متوقف نشد و تلویزیون با سانسور بخشهایی پخش کار را ادامه داد.
**«شهریار» و رویارویی با اعتراضی خانوادگی
«شهریار» مجموعهای تلویزیونی دربارهٔ سیدمحمدحسین شهریار، شاعر آذری زبان ایرانی بود که در سال ۱۳۸۴ در ۲۲ قسمت ۵۰ دقیقهای و به کارگردانی کمال تبریزی در سیمافیلم ساخته شد و در سال ۱۳۸۶ از شبکه دو سیما پخش شد.
هنگام پخش این سریال، دختر شهریار در همان مقطع زمانی طی گفتوگویی با خبرگزاری فارس اعلام کرد که متاسفانه سریال دارای صحنهها و سکانسهایی غیر واقعی و توهین آمیز به شخصیت استاد شهریار بوده که نه تنها با واقعیتهای حیات آن بزرگوار همخوانی نداشته و ندارد، بلکه با تحریف و تغییراتی همراه بوده است که نهایتا به مسخ شخصیت حقیقی و اجتماعی و ادبی پدرم -که محبوبترین شاعر ایران در قرن حاضر است- منجر میشود.
وی ادامه داد: متاسفانه با تماشای اهانتهای ناروا به مادرم و تصویری مبهم از یک معلم فرهنگی شریف، متوجه شدم که سریال شهریار بدون کمترین تحقیق و پژوهش سرهمبندی و نگارش شده است.
فرزند محمدحسین بهجتتبریزی با اشاره به ذکر نام خانواده شهریار در تیتراژ این سریال به فارس گفت: میخواهم بگویم شما که خانواده شهریار را در جریان این سریال نگذاشتید و اطلاعات مستندی هم از آنها نگرفتهاید، چگونه در تیتراژ انتهای سریال از آنها تشکر میکنید؟! وقتی این مطلب را بیننده سریال میبیند، فکر میکند که حتما خانواده شهریار نیز با این سریال همکاری داشته است.
این اعتراضات البته با موفقیت روبرو شد و سریال با حذفیات بسیاری روانه آنتن شد. حذفیاتی که صدای کمال تبریزی را درآورد و حتی در جایی اعلام کرد که از 60 دقیقه سریال تنها 7 قسمت به روی آنتن رفته است.
**«مرد هزار چهره» و اعتراض اهالی فسا
سریال «مرد هزار چهره» به کارگردانی مهران مدیری روایتگر قصه زندگی «مسعود شصت چی» بود که کارمند بخش بایگانی اداره ثبت و احوال شهرستان فسا بود. همین کارمند بودن او برای کارمندان این اداره، موضوع جذابی نبود و نسبت به ماجرا اعتراض کردند.
نتیجه این اعتراض حذف 2 قسمت از سریال مرد هزار چهره بود. البته فصل دوم این سریال هم از انتقادات دور نماند و همان زمان بخش هایی از مرد دو هزار چهره به تیغ سانسور سپرده شد.
**«اغماء» و باز هم اعتراض جامعه پزشکان
سریال تلویزیونی اغما، سریالی ۳۰ قسمتی به کارگردانی سیروس مقدم، نویسندگی علیرضا افخمی و داریوش مختاری ( بر اساس طرحی از داریوش مختاری) و تهیهکنندگی رضا جودی که از شبکه یک سیما در ماه رمضان ۱۳۸۶ پخش شد. این سریال در نظر سنجیها به عنوان یکی از محبوبترین سریالهای تلویزیونی ماه رمضان شناخته میشود.
این سریال داستان دکتر طه پژوهان با بازی امین تارخ را دنبال میکند که یک پزشک فوق متخصص جراحی مغز و اعصاب است. او به دلیل جراحیهای موفقیت آمیزش به پنجه طلایی مشهور است.
این سریال اعتراضات بسیاری به خود دید. اعتراضی که بیشتر از سمت سازمان نظام پرستاری و بعدا از سوی پزشکان بدون مرز صورت گرفت. اعتراضات این دو گروه به ندانستن اختیارات و وظایف پرستاری از سوی تیم سازنده بوده و اینکه این گروه حتی با محیط کاری پرستاران نیز آشنایی نداشته اند.
**«ساختمان 85» و دوباره اعتراض پزشکان
«ساختمان ۸۵» سریالی به کارگردانی مهدی فخیمزاده است که در سال ۱۳۸۹ از شبکه دو سیما به روی آنتن رفت. سریال «مهدی فخیمزاده» نیز از آماج اعتراضها بیامان نماند. سریال «ساختمان 85» بیشتر از سوی سازمان پزشکی قانونی مورد انتقاد قرار گرفت و این سازمان در نامهای اعلام کرد که یک قسمت از این سریال توهین مستقیم به پزشکی قانونی و اتهامی با موضوع بیمبالاتی این نهاد است.
**«پایتخت» و اعتراض مازنیها و محیطبانان
مجموعه «پایتخت» از پرمخاطبترین و محبوبترین سریالهای تلویزیونی است که تا به حال 5 فصل آن به روی آنتن رفته و بناست فصل ششم آن نیز در نوروز 99 از شبکه یک سیما پخش شود.
اما همین سریال محبوب و دوستداشتنی در فصلهای ابتدایی خیلی به مذاق مازندرانیها خوش نیامد و برخی از آنها معتقد بودند که فرهنگ و لهجهشان به سخره گرفته شده اما پس از مدتی آنها هم به این سریال علاقهمند شدند و اعتراضات پایان یافت.
اما در فصلهای بعد این محیطبانان بودند که از اینکه بهبود فریبا با بازی مهران احمدی که یک محیط بان بود، شخصیت بیش از حد دست و پا چلفتی داشت و آن زمان زنده یاد «محمدعلی اینانلو» در نامهایبه شدت نسبت به این شخصیت و لاف زدنهای او موضع گرفت و به کشته شدن و زخمی شدن بسیاری از محیط بانان در سطح کشور اشاره کرد و وجود چنین کاراکتری در سریال را توهین و تمسخر کشته شدگان دانست.
**«چارخونه» و اعتراض افغانستانیها و مرغدارها
سریال «چارخونه» هم به کارگردانی به کارگردانی سروش صحت تولید و از شبکهٔ سه سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش میشد. «چارخونه» نخستین تجربه کارگردانی سروش صحت است و تهیه آن را محسن چگینی بر عهده داشت که سال 86 روی آنتن رفت.
آن زمان مجموعه چارخونه به دلیل استفاده از شخصیتهای تیپیکال به نظر افغانی، موجب واکنش سفارت افغانستان در این زمینه شد. آنها معتقد بودند نامها و گویشها و رفتارهای نشان داده شده در این سریال، افغانستانیهای مقیم ایران را به شدت آزار میدهد که در ادامه سریال این روند تصحیح شد.
اما پس از مدتی وزیر جهاد کشاورزی وقت به سریال اعتراض کرد! آن هم به این دلیل که ماجراها و داستان این سریال طنز در حوزه مشاغل مرغ و مرغدارى مىگذشت. او از نشان دادن صحنههایی چون تبعید یک فرد خاطى به مرغدارى و همچنین به تمسخر گرفتن بوى مرغ و مرغدارى، به شدت ناراحت شده بود.
**«سرزمین کهن» و اعتراض بختیاریها
یکی از مجموعههای فاخر تلویزیون سریال «سرزمین کهن» است که به کارگردانی کمال تبریزی روی آنتن رفت. این سریال در همان قسمتهای ابتدایی از سوی برخی مخاطبان با یک سوء تفاهم همراه شد. آن هم مربوط به یک دیالوگ میشد که «امیر آقایی» در نقش اردکانی، رو به «بیتا فرهی»، در نقش خواهر ناتنیاش، فریاد میکشد و میگوید: «به چه چیز خودتون افتخار میکنین؟ به کدوم اصل و نسب؟ به سرپا گرفتن سگهای انگلیسی و کاسه لیسی کنسول انگلیس؟ میخواین فردا سر کلاس برای بچه ها قصه اینکه بختیاریها چطور بختیاری شدند رو بگم؟»
سوء تفاهم نیز فامیلی بود که برای این شخصیت انتخاب شده بود و برخی از بختیاریها این انتخاب را عامدانه و توهین به خود دانستند و سبب شد تا موج عظیمی از اعتراضات مردمی در شهرهای مختلف ایران شکل بگیرد و پیرو آن، نمایندگان مجلس و حتی برخی مسئولان نظیر «محسن رضایی»، نیز خواستار توقف سریع این سریال شدند.
در ادامه سید عزت الله ضرغامی رئیس سازمان صداوسیمای وقت به استانهای بختیاری نشین رفت تا غائله را بخواباند و حتی در نشان دادن مودت خود با ایل بختیاری لباس آنها را هم پوشید. اما هیچکدام از اینها افاقه نکرد و در نتیجه یکی از سریالهای فاخر تلویزیون برای همیشه به محاق رفت.
**«تا ثریا» و باز هم میدانداری صنف پزشکان
تا ثریا مجموعه تلویزیونی اجتماعی درام ساختهٔ سیروس مقدم و به تهیهکنندگی الهام غفوری محصول سال ۱۳۹۰ دربارهٔ ربا است. که 12 قسمت از آن گرفتار تیغ سانسور شد.
یکی از اعتراضات موجود مربوط به صنف پزشکی کشور مربوط میشد که نسبت به تصویری که از پزشکان ارائه شده بود، ناراضی بودند و معتقد بودند که اطلاعاتی که این سریال از درآمدهای بسیار گراف پزشکان میدهد غیرواقعی است و پزشکان ایرانی مرفهین بیدرد نیستند.
**«در مسیر زاینده رود» و اعتراض اصفهانیها و فوتبالیستها
«در مسیر زایندهرود» به کارگردانی حسن فتحی است در رمضان سال 89 است که قصه جوان فوتبالیستی به نام مهران سارنگ (اشکان خطیبی) را تصویر میکند که برای قرارداد با یک باشگاه اصفهانی به اصفهان میآید و ناخواسته جوانی اصفهانی به نام مسعود مصیب را به قتل میرساند.
پس از پخش این مجموعه تلویزیونی اعتراضهای فراوانی نسبت به لهجه اصفهانی به کار رفته در این مجموعه شکل گرفت. عدهای معتقد بودند این لهجه مردم اصفهان نبوده و آن را لهجه مردم حواشی اصفهان دانستند.
مردم و مسئولان عالی رتبه اصفهان نسبت به لهجه «بهنوش طباطبایی» در این فیلم اعتراض شدیدی از خودشان نشان دادند. آنها معتقد بودند که او به خوبی نتوانسته لهجه اصفهانی را ادا کرده و سبب شده که این لهجه مورد تمسخر قرار بگیرد.
اعتراضات بیامانی که کار را حتی به مجلس و نمارجمعه و تذکر به رئیس صداوسیما کشاند و حتی کمپینی برای امضای طوماری چند ده متری کشیده شد و حتی گفته شد تلویزیون کار بر روی اصلاح لهجه این بازیگر را آغاز کرده اما خواسته معترضان که از مردم اصفهان تا استاندار و نماینده ولی فقیه و دیگر مقامات را شامل میشد، قطع پخش سریال بود که هیچگاه محقق نشد.
اعتراض دوم از طرف برخی فوتبالیستها عنوان شد که چرا دیالوگها این را القا می کنند که فوتبالیستها انسانهایی مغرور و بداخلاق هستند؟ البته این اعتراض به همراه اعتراض نخست، از سوی سازندگان مردود دانسته شد؛ آنها حتی در نامهای از فوتبالیستها و مردم اصفهان عذرخواهی کردند.
**«ساختمان پزشکان» و اعتراض روانشناسان
ساختمان پزشکان نام یک مجموعهٔ طنز تلویزیونی است که در سال ۱۳۹۰ و در ۵۷ قسمت از شبکه سه سیما پخش شد. این مجموعه به کارگردانی سروش صحت ساخته شدهاست.
نخستین اعتراض به این سریال را روانشناسان انجام دادند که معتقد بودند در این سریال مورد تمسخر قرار گرفتهاند و اعتراض دوم هم مربوط به اعلام کردند صنف آنها در این سریال به سخره گرفته شده و اعتراض دوم به حوزه علمیه قم و جمعی از طلاب این شهر برمی گشت که معتقد بودند سریال مروج جمعی از اصول غیراخلاقی از جمله رواج بیبند و باری خانوادگی، لودگی و بیتوجهی به فرزندان بود.
**«پژمان» و اعتراض فوتبالیستها
پژمان مجموعهای تلویزیونی به کارگردانی سروش صحت، تهیهکنندگی محسن چگینی و نویسندگی مهراب قاسمخانی و پیمان قاسمخانی در سال 91 است که در آن برای اولین بار پژمان جمشیدی فوتبالیست به عنوان بازیگر حضور یافت.
همان زمان برخی از فوتبالیستها از تصویر چهره او به عنوان یک فوتبالیست اعتراض کردند و معتقدند بودند فوتبالیستها تو سری خور و خنگ در این اثر تصویر شدهاند.
**«در حاشیه» و باز هم حضور پررنگ پزشکان
در حاشیه عنوان سریال تلویزیونی طنزی به کارگردانی مهران مدیری است که در ۲۶ قسمت ۴۰ دقیقهای، در ابتدا برای شبکه تهران تهیه شد ولی در نهایت در نوروز ۱۳۹۴ از شبکه سه سیما به نمایش درآمد. این مجموعه تلویزیونی چهارمین سریال مهران مدیری در دههٔ ۱۳۹۰ و اولین سریال او پس از بازگشت به تلویزیون است که با حاشیههایی که از سوی جامعه پزشکان گریبانگیر آن شد زودتر از موعد از روی آنتن کنار رفت.
اعتراضهای در مورد جدیدترین ساخته «مهران مدیری»، در اقدامی بسیار عجیب و باز هم از سوی صنف پیشروی اعتراضات یعنی سازمان نظام پزشکی چند ماه پیش از به روی آنتن رفتن این سریال آغاز شد که در آن از ریاست سازمان صدا و سیما خواسته شده بود اجازه پخش به این سریال را ندهد. تا جایی که حتی وزیر بهداشت نیز طی نامهای مکتوب، چنین درخواستی را از ریاست سازمان داشت.
**«وارش» و اعتراض مازندرانیها
«وارش» یک مجموعه تلویزیونی تاریخی-درام-عاشقانه ایرانی به کارگردانی احمد کاوری است که در در حال حاضر در شبکه سه صدا و سیما در حال پخش است.
این سریال به عقیده برخی از مردم گیلان، نمایندگان مجلس این استان و امام جمعه موقت رشت، توهینهایی به مردم گیلک داشته و مورد انتقاد مردم گیلان قرار گرفتهاست.
**«زیر همکف » و اعتراض دامپزشکها
زیر همکف مجموعه تلویزیونی ایرانی به کارگردانی بهمن گودرزی و تهیه کنندگی رضا جودی است که پخش آن از ۲۲ آذر ۱۳۹۸ از شبکه یک آغاز شد.
هنوز چهار قسمت از پخش سریال نگذشته بود که برخی رسانهها نسبت به حضور گامنو خوانندهای که گفته میشد زیرزمینی است، اعتراض کردند. درحالی که او برای رفتن جلوی دوربین مشکلی نداشت.
در گام بعدی هم این بار سازمان نظام دامپزشکی وارد عمل شد و نسبت به سریال اعتراض کرد!
در بخشی از این نامه آمده است: تردیدی نیست که پذیرش بیرویه دانشجوی دامپزشکی سبب تضعیف جایگاه شغلی دامپزشگان و تهدیدی برای بهداشت عمومی جامعه شده است اما احتمالا به دلیل نبودن یک مشاور دامپزشک در هنگام فیلمنامهنویسی سریال یاد شده برداشت نامناسبی از این موضوع صورت گرفته و جلوه نامطلوبی از فعالیت دامپزشکان ارائه شده است.
حوزه دامپزشکی اسب،یک حوزه وسیع و بسیار فنی و تخصصی بوده که همکاران شاغل در آن ضمن دارابودن دانش و مهارت عملی بالا، شأن و منزلت اجتماعی بسیار بالایی در بین مالکان باشگاهها و مجتمعهای سوارکاری کسب کردهاند.
**سلطان محمدی: برخی صنوف برای دیدهشدن اعتراض میکنند/ تلویزیون عامدانه به دنبال توهین نیست
اما درباره این اعتراضات «حسن سلطان محمدی» منتقد حوزه سینما و تلویزیون در رابطه با واکنشهای مختلف درباره سریالهای تلویزیونی در گفتوگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس گفت: در این موراد ما تجربه بسیاری داریم. در این زمینه هم 2 مورد وجود دارد. اول اینکه برخی مواقع خود سازندگان این فضا و هیاهو را ایجاد میکنند تا منجر به دیده شدنشان بشود و در حقیقت اثری که تولید کردهاند، دیده شود.دسته دوم کسانی هستند که سعی میکنند به غلط فضاسازی کنند و فکر میکنند اگر به اثری انگ بزنند و آن را به فضای مجازی بکشانند، کار دیگر درست پیش می رود.
وی ادامه داد: خیلی جاها با خیلی چیزها شوخی میشود، ما حتی در روایاتمان شوخی و مطایبه پیامبر و امامان را هم داشتهایم. اینجا هم باید بگوییم که توهین شده است؟ بیشتر سخنانی که در این زمینهها زده میشود، منطق علمی ندارد. کسانی که چنین سخنانی را میزنند باید ببینند که در حالی که کشور درگیر مسائل مختلف نظیر سیل و گرانی و حتی رفتن مربی استقلال است! چرا باید تصور کنیم که نهادی مثل صداوسیما آگاهانه به توهین برسد؟ چه در موضوع وارش و چه در موضوع زیر همکف.
این منتقد تاکید کرد: در این زمینه میتوانیم به کج سلیقگی سازندگان اشاره کنیم، ولی اینکه این موضوع عامدانه روی داده است، قابل پذیرش نیست. اعتراض صنوف هم موضوع بیربطی است. اگر این طور باشد که فیلمسازان نمیتوانند درباره چیزی اثر بسازند. باید بروند مریخ و مشاغل و لهجههای جدید خلق کنند تا بشود با آن شوخی کرد. بسیاری از موارد این چنینی منطق ندارد. البته سازندگان باید حواسشان باشد که طوری مسائل را طرح کنند تا منجر به تلقی توهین نشود.
وی اظهارداشت: ساختار تبلیغی مثل صداوسیما هیچ وقت به دنبال توهین آگاهانه نیست و سازندگان هم به دنبال چنین چیزی نیستند و هرکس چیزی در فضای مجازی طرح کرد، مردم باید آنقدر سواد رسانهای داشته باشند که با شنیدن هرچیزی عصبانی نشوند و بدانند که گفتن هر مطلبی دلیل بر صحت آن نیست. و اینکه طنز با تمسخر و توهین تفاوت دارد.سود و زیان احتمالی تلویزیون در این باره چیست؟ تلویزیون به شما توهین کرد که چه بشود؟ آیا تلویزیون میخواهد که عامدانه به دیگران توهین شود و موجب رنجش اقوام یا صنوف مختلف را به وجود بیاورد؟ قطعا چنین چیزی نیست و حتما معترضان باید با دید بازتری و با تحقیق نسبت به ماجرا اقدام کنند و اگر برایشان محرض شد که قصد تلویزیون و یا سازندگان توهین بوده است، آن وقت اعتراض خود را اعلام کنند.