برنامه گفتگو محور «اختیاریه» درباره موضوعات مختلف با میهمانان متفاوتی گفتگو میکند. این برنامه پیش از این در سه روز پایانی هفته از شبکه پنج پخش میشد، اما در شبهای رمضان و همزمان با لحظات افطار هرشب به روی آنتن میرود.
اختیاریه در برنامه شب گذشته توانست دیدار پدر و پسری را به تصویر بکشد که سالها از یکدیگر دور بودند.
محسن شاه حسینی در قسمت پنجم برنامه اختیاریه حضور پیدا کرد و پیرامون مشکلات و اتفاقات زندگی اش حرف زد. او به خاطر تجربه مسیر اعتیاد را انتخاب میکند و در این راه، خانواده و حتی پسر ۶ ماهه خود را کنار میگذارد!
شاه حسینی در ادامه گفت: من همیشه دوست داشتم با آدمهای بزرگتر از خودم ارتباط برقرار کنم و افرادی که من با آنها صحبت میکردم، مسیر من را تغییر دادند و من هم اعتیاد را تجربه کردم. اما بعد از مدتی به خاطر مادرم مصرف مواد را ترک کردم؛ مادرم قهرمان زندگی من است. بعد از اینکه از مصرف مواد پاک شدم، مدتی به ورزش پرداختم و قهرمان کشور شدم. اما با آزمایشهایی که انجام دادم، متوجه شدم دچار بیماری کبدی شده ام و این موضوع باعث دوری بیشتر من از فرزندم شد.
او در بخشی از برنامه آرزو کرد دوباره شایان پسر ۱۹ ساله اش را از نزدیک ببیند که این اتفاق بعد از از سالها در برنامه اختیاریه رقم خورد. شاه حسینی با عشق پسرش را در آغوش گرفت و گفت: من منتظر شنیدن صحبتهای شایان هستم و آمده ام تا گذشته را جبران کنم.
شایان درباره این روزهای خود صحبت و اظهار کرد: مشکلات نسل من زیاد است؛ ما تحصیل میکنیم تا کار و آینده خود را بسازیم، اما شرایط سختی را سپری میکنیم و بیکار هستیم و گاه روزنه امیدی در زندگی خود نمیبینیم. دوران کودکی خودم را بیشتر دوست دارم؛ چراکه افکار منفی وجود نداشت. مورد توجه خانواده بودم، اما به خاطر جدایی پدر و مادر شرایط زندگی ام تغییر کرد. از کودکی با واژه پدر بیگانه بودم و برای اولین بار پدرم را در شش سالگی دیدم و دیگر این اتفاق رخ نداد! پدر تیکه گاه است، اما من از این پشتوانه محروم بودم.
وی افزود: هر پدر و مادری نسبت به فرزند خود تعهد دارد، اما پدرم من را رها کرد و رفت. شاید به خاطر ترک اعتیاد خود قهرمان باشد، اما برای زندگی شخصی من قهرمان نیست.من سالها دلگرمی اصلی زندگیام را نداشتم اما آینده مهم است. امیدوارم اتفاقات خوبی را شاهد باشم، اما نگران هستم پدرم دوباره من را رها کند و برود.
در پایان شاه حسینی مقابل دوربین به پسرش قول داد که تا آخر در کنار او باشد و آینده را با هم بسازند.