شهرت در دنیای بازیگری با ویراژ در مسیرهای پول، پارتی و زیبایی

برخلاف دوران گذشته که بازیگری حرفه خوش‌نامی نبود و هنرپیشگان برای ورود به این حیطه باید موانع زیادی را ‌پشت‌سر می‌گذاشتند؛ در سال‌های اخیر بازیگری تبدیل شده به یکی از جذاب‌ترین مشاغل. حرفه‌ای که می‌تواند شهرت و ثروت و ‌موقعیت اجتماعی را یک‌جا به ارمغان آورد. همین نیز موجب شده که بسیاری راضی باشند امتیازات مختلفی بدهند به‌شرطی‌که ‌راه طولانی ورودشان به این عرصه کوتاه‌تر و سهل‌تر شود. یکی از بهترین راه‌های کوتاه کردن این مسیر پول است.

رویاهایت چند؟

از زمانی‌که رسانه‌های اجتماعی انحصار رسانه‌ای را از بین برده‌اند، در گوشه‌وکنار فضای مجازی ادعاها و شایعات زیادی درباره ‌راه‌های مختلف ورود بازیگران به سینما منتشر شده. راه‌هایی که به ادعای شایعه‌پردازان در سه شاه‌مسیر پول و پارتی و زیبایی ‌خلاصه می‌شوند. در این بین، با بالارفتن هزینه‌های تولید فیلم نقش پول در مناسبات خاص ورود به سینما بالا و بالاتر رفته و ‌بیراه نیست اگر بگوییم درحال حاضر یکی از مطمئن‌ترین راه‌ها برای کسانی‌که رویای بازیگری و شهرت دارند، پرداخت هزینه ‌پیگیری رویاشان است!‌

یافتن سرمایه‌گذار

با این‌که کسی در این نکته که می‌توان با پرداخت مبلغی- کم یا زیاد- بازیگر شد، شکی ندارد، اما این قضیه از حد شایعات و ‌پچ‌پچه‌های درگوشی فراتر نمی‌رفت تا این‌که ماجرای یک بازیگر در فیلمی مشهور پیش آمد.

پول بده مشهور شو!‌

بعد از آن ماجرای عجیب، این ماجرا دیگر از حالت تابو بودن درآمد و خیلی‌ها ازجمله رسانه‌ها با آزادی و صراحت بیشتری ‌درباره سرمایه‌گذاری برخی از بازیگران تازه‌وارد در برخی از پروژه‌ها سخن گفتند. ماجرایی که به گزارش‌هایی شبیه رپرتاژ هم ‌انجامید: «دیدن چهره‌تان روی سردر سینما‌ها آرزوی شماست؟ باور کنید این یک رویای محال و دور از دسترس نیست. فقط کمی ‌پول می‌خواهد و رابطه.»

باور می‌کنید این چند خط در یکی از سایت‌های سینمایی درج شده بود؟ این سایت که البته خیلی زود بعد از چند روز این ‌آگهی‌‌مانند را حذف کرد، به‌تلویح گفته بود که «اگر به این شهرت بازیگری علاقه‌مندید، کافی ا‌ست پول داشته باشید.» ادعایی که با ‌توجه به اوضاع سینمای ایران دور از حقیقت به‌نظر نمی‌رسد و حداقل نگارنده این سطور که دستی بر آتش فیلمسازی دارد بارها و ‌بارها شاهد خرید و فروش نقش در سینما بوده است.

بازیگران سرمایه‌گذار

درباره بازیگران زیادی شایع شده که با سرمایه‌گذاری وارد سینما شده‌اند. شواهد و قرائن هم بر این شایعات گواهی می‌دهند. مثلا ‌این روزها فیلمی روی پرده است که در کنار جواد عزتی، بازیگری ناشناس هم دیده می‌شود و جالب این‌که همه‌جا در تبلیغات و ‌بیلبوردهای فیلم هم این بازیگر ناشناس در کنار سوپراستار فیلم حضور دارد.

حالا اگر حتی سازندگان فیلم بیایند و سرمایه‌گذاری ‌این تازه‌آمده را در فیلمشان تکذیب کنند، باز هم یک ذهن منطقی و سالم می‌تواند این رشد ناگهانی را حاصل روندی سالم بداند؟ 

حسن شکوهی، تهیه‌کننده باسابقه از اوضاع سینما نالان است: «نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده که روند پیدایش بازیگران پولی در سینما ‌اتفاق افتاده و بازیگران نوظهور با دادن پول در هر نقشی بازی می‌کنند و سینما را در دست گرفته‌اند.» مثل کورش زارعی که او ‌نیز گلایه دارد: «این روزها کسانی که بازیگر نیستند و تخصص ندارند یا بر اثر خریدن نقش یا ارتباطات دوستی و آشنایی وارد این ‌حوزه می‌شوند، پس از مدتی خودشان متوجه می‌شوند که این‌کاره نیستند و به تدریج از این عرصه خارج می‌شوند.» ‌

‌ حذف نابلدها

فرشته صدرعرفایی، بازیگر فیلم شبی که ماه کامل شد می‌گوید: «جلوی ورود افراد جدید به سینما نباید مانع ایجاد کرد. البته ممکن ‌است کسانی با کمک پول وارد سینما شده باشند که اینان هم زود حذف خواهند شد. مگر این‌که اینان آن‌قدر سرمایه بگذارند و فیلم ‌بازی ‌کنند که بالاخره بازیگر شوند.» صحبت‌های محمدحسین فرح‌بخش که جزو معدود تهیه‌کنندگان واقعا خصوصی ایران است، درباره این موضوع می‌تواند معتبر باشد. ‌او می‌گوید: «این‌گونه نیست که کسی پولی بدهد و بازی کند و به جایگاهی برسد. برای ماندگار شدن در سینما بازیگر ‌باید چیزی داشته باشد که مردم او را دوست داشته باشند. سوپراستارهایی که در سینمای ما جایگاهی دارند، اغلب پشت‌شان ‌کارنامه‌ای بوده که آنها را موفق کرده. مثلا امین حیایی هرجور هم آمده باشد، می‌دانیم که تئاتر بازی می‌کرده. بهرام رادان هم ‌می‌دانیم که قبل از ورود به سینما دوره‌های بازیگری دیده. یا مهناز افشار که همه می‌دانند در کار تدوین فیلم‌ بوده. حتی گلزار هم ‌چون نوازنده بوده به‌هرحال در حال‌وهوای هنر بود.»

ستاره چیست؟!‌

آرش معیریان هم به‌واسطه فیلم‌هایی که ساخته در این زمینه می‌تواند صاحبنظر باشد. او اما نه درباره موضوع خاص گزارش ما، ‌بلکه درباره مفهوم ستاره سینما حرف می‌زند: «در سینمای کلاسیک یک بازیگر برای ستاره شدن باید مهارت‌های کافی را می‌داشت. ‌وقتی چهره‌ای کشف می‌شد کمپانی روی او سرمایه‌گذاری می‌کرد و تعلیم می‌داد. در آن سینما زیبایی هم مترومعیاری داشت. پس ‌ستاره هم باید استانداردهای بازیگری را رعایت می‌کرد و هم از نظر ظاهر و فیزیک و فتوژنیک بودن حداقل‌هایی می‌داشت. ‌امروز اما این معیارها مخدوش شده‌اند. مشکل سینمای امروز این است و نه ورود بازیگران جدید.»

تکذیب یک بازیگر

الهه استیری یکی از بازیگران تازه‌آمده‌ای است که درباره سرمایه‌گذاری او نیز حرف‌وحدیث‌هایی وجود داشت. او که در ‌سایه‌روشن فرزاد موتمن درخشید، به‌نظر می‌آمد که درحال تثبیت در سینماست، اما به‌یک‌باره ناپدید شد. استیری می‌گوید که چون ‌می‌خواسته مراقب تمرین‌های فرزندش باشد که در سطح قهرمانی ورزش می‌کند، از سینما دور افتاده است. استیری درباره شایعات ‌موجود درمورد پول دادن برای گرفتن نقش هم می‌گوید: «تهیه‌کننده آن فیلم آقای ساداتیان بود. ما با ایشان بیست‌سال است آشنایی ‌خانوادگی داریم و این حرف‌ها به ایشان نمی‌چسبد. اما همین حرف‌ها در زمان تولید فیلم باعث شد رابطه ما با هم به مشکل بخورد. ‌در هر حال باید یک‌بار دیگر تأکید کنم که من برای تولید آن فیلم حتی یک ریال هم نداده‌ام و البته ریالی هم دستمزد نگرفته‌ام.» یعنی اخبار موجود درباره دیگر بازیگران نوآمده هم شایعه بوده‌اند؟! ‌