شب گذشته و بعد از مدتها تبلیغات و پخش تیزر، برنامه «عصر جدید» احسان علیخانی که برای نخستینبار نوید تولید آن را علی فروغی مدیر جوان شبکه سه سیما حدود ۴ ماه پیش در برنامه زنده «حالا خورشید» داده بود، بالاخره روی آنتن این شبکه رفت.
برنامهای که از همان ابتدا گفته شد قرار است یک «تلنت شو» (برنامه استعدادیابی) ایرانی باشد و در همین راستا هم فراخوان آن برای دریافت ویدئو از متقاضیان منتشر شده بود.
شب گذشته شنبه ۲۷ دی ماه، اولین قسمت از این برنامه روی آنتن شبکه سه رفت و احسان علیخانی در ابتدای این قسمت درباره رویکرد این مسابقه سخن گفت. وی با بیان اینکه برنامه «عصر جدید» قرار نیست دنیا را تغییر دهد، اظهار کرد که در این برنامه صرفا میخواهند «ذره بین» به دست افراد بدهند.
علیخانی همچنین بیان کرد که صحنه «عصر جدید» برای کسانی است که با تردید به خودشان نگاه میکنند و مردد هستند که آیا واقعا استعدادی دارند و یا گرفتار توهم استعدادند.
وی سپس به توضیحاتی درباره قوانین حضور در این مسابقه استعدادیابی پرداخت و بیان کرد که در پایان فصل اول این مسابقه که ۲۶ قسمت خواهد بود ۶۰ نفر انتخاب خواهند شد.
سکوت درباره یک کپیبرداری
محمدرضا گلزار مجری مسابقه تلویزیونی «برنده باش» قبل از تولید و حتی آغاز پخش این برنامه با حضور در «ماه عسل» با اجرای احسان علیخانی با صراحت به برند جهانی «برنده باش» اشاره کرد و تأکید کرد در کشورهای مختلفی این مسابقه با همین قالب در حال اجراست و حالا او علاقه دارد همین مسابقه را در ایران هم اجرا کند، این توضیحی بود که طبیعتا باب هرگونه شائبه درباره کپیبرداری با مدعای نوآوری را بست.
شاید با همین پسزمینه انتظار میرفت که علیخانی هم در قسمت اول برنامه «عصرجدید» به کپی بودن «عینبهعین» برنامهاش و شباهت آن با برنامه مشهور «گات تلنت آمریکایی» اشاره کند و در مقایسهای از ویژگیهای احتمالاً متفاوت نسخه ایرانی این برنامه بگوید؛ علیخانی اما ترجیح داد در این زمینه حرفی نزند!
استعدادیابی از میان چهرهها؟
از فرم و ساختار کپیشده «عصر جدید» که در داوری، دکور، اجرا، کارگردانی و همه اجزای این برنامه مشهود بود که بگذریم، اولین قسمت از این مسابقه، شگفتی خود را با «استعدادیابی» از برخی چهرهها به نمایش گذاشت که سالهاست مسیر زندگی خود را انتخاب کرده و حتی با رشتههای موردنظرشان شناخته شدهاند!
از جمله این افراد احسان موسوینژاد قهرمان فوتبال نمایشی است که خود را در رشتهای که میخواست استعدادش را به نمایش بگذارد نفر اول آسیا و نفر پنجم جهان معرفی کرد!
فردی که بهعنوان یک قهرمان از او یاد میشود حالا در یک مسابقه تلویزیونی بهعنوان استعداد تازه معرفی میشود. جالب اینکه موسوینژاد پیشتر مصاحبههایی با رسانهها درباره تخصصاش داشته و حتی در شبکه تلویزیونی «شما» بهعنوان مهمان حضور یافته است.
شگفتی دیگر و البته «برگزیده فینال» این مسابقه اما سعید فتحیروشن بود که او هم پیش از این در شبکهها و برنامههای مختلف تلویزیونی از جمله برنامههای پرمخاطبی با اجرای علی ضیا حضور یافته و مخاطب عادی با یک سرچ ساده میتواند به این نتیجه برسد که او هم استعداد تازهای نیست و سالهاست در حرفه خود بهعنوان یک «چهره» شناخته شده است.
باید دید احسان علیخانی در قسمتهای بعد به رویکرد این مسابقه و سوالاتی که در ذهن مخاطبان بهوجود آمده است پاسخ خواهد داد؟ بهخصوص اینکه آیا قرار است این مسابقه بهمعنای واقعی به معرفی استعدادهای تازه اختصاص پیدا کند و یا مانند دیگر «جُنگ»های تلویزیونی به اجرای «جذاب» شرکتکنندگان بسنده کند؟
بهخصوص که درباره برخی دیگر از شرکتکنندههای همین قسمت نخست نیز این ابهام قابل طرح است که اساساً این افراد از بین چند هزار نفر چگونه به این مسابقه راه یافتهاند مثل گروهی که با استفاده از حرکات آکروباتیک و نمایشی آن هم به سادهترین شکل ممکن در این مسابقه حضور یافته بودند و اساسا ورودشان به مسابقه نیز محل سوال بود.
یک برگبرنده؛ هیأت داروان
در اولین قسمت از برنامه «عصر جدید» میتوان به داوری رویا نونهالی، امین حیایی، آریا عظیمینژاد و سید بشیر حسینی به عنوان یک ویژگی مثبت اشاره کرد. داورانی که تلاش داشتند بدون دلرحمیها و تعارفات مرسوم مسابقات تلویزیونی و البته با رعایت ادب و ذکر دلیل شرکتکننده را حذف کنند.
طرح این سوال از شرکتکنندهها که این استعداد چه نفعی برایت دارد و یا سوالاتی که نشان میداد استعداد باید اتفاقی تازه و یا هدفمند باشد از همین اولین قسمت سیاستگذاری درست اتاق فکر برنامه در زمینه داوریها را نشان داد.
راه سخت عبور از یک ابهام
فارغ از همه این نکات منفی و مثبت درباره قسمت نخست «عصر جدید» مهمترین پرسش کماکان درباره این برنامه تببین لزوم این حجم از «کپیبرداری» در تولید یک برنامه «استعدادیابی» است. به خصوص که تلویزیون سالهاست در این زمینه دست به آزمون و خطا زده و تلاشهای متعددی در زمینه تولید برنامههای استعدادیابی (با کپیبرداریهای تاحدودی نامحسوس!) در حوزههای مختلف داشته و امروز احتمالا انتظار توضیح و استدلال برای رسیدن به این «نسخهبرداری عین به عین» چندان بیراه نیست.
استفاده از پلتفرمهای استاندارد و تا حدودی مشترک در برنامهسازی اتفاقی مرسوم در صنعت «سرگرمی» و تولیدات تلویزیونی در جهان است اما عطش برنامهسازی «مثل خارج»(!) که مدتی است در شبکههای مختلف تلویزیون به راه افتاده و احتمالا بیارتباط با معضل «افت مخاطب» نیست، فراتر از استفاده از قالبها و بهنوعی تن دادن به قالبها است. نمونه موفق برنامههایی مانند «حالا خورشید» و «خندوانه» بهخوبی موید این واقعیت است که میتوان در قالبهای استانداردجهانی یک «برنامه خلاقانه ایرانی» تولید کرد و این طبیعتا متفاوت از بازسازی یک برنامه کاملا خارجی صرفا «به زبان فارسی» است!
جذب مخاطب از این مسیر و تسلیم کامل دربرابر قالبهای آزموده و پاسخ داده در «غرب» آیا بهمعنای بیتوجهی محض به اندوختههای ۴۰ ساله برنامهسازان داخلی نیست؟ برای عبور از این ابهامات و اثبات دستاوردهای مثبت «عصر جدید» احسان علیخانی مسیر بسیار دشواری پیش روی خود دارد؛ برنامهسازی که آنقدر تجربه دارد که خود اعتراف میکند این «سختترین» کارش در تلویزیون تا به امروز بوده است.