همه چیز درباره سریال پرطرفدار این شبهای تلویزیون

همایون اسعدیان کارگردان مجموعه تلویزیونی «لحظه گرگ و میش» ،در خصوص سختی‌های تولید این سریال گفت: ساخت سریال ۵۰ قسمتی برخلاف سینما مانند یک ماراتن است. ۱۴-۱۵ ماه ضبط کار، بسیار سنگین است.

وی افزود:ما برای یک فیلم سینمایی ۲-۳ ماه پیش تولید، ۲ ماه فیلمبرداری و در نهایت مونتاژ داریم اما اینجا یک سال وقت برای نگارش فیلمنامه گذاشته شد، ۶ ماه پیش تولید سنگین داشتیم، بعد از ۱۵ ماه فیلمبرداری سخت؛ باید حواسمان باشد که با ضوابط تلویزیون که متفاوت از سینما است،همخوانی داشته باشد.

اسعدیان درخصوص قصه این سریال که به نوعی عاشقانه‌ای در دل جنگ است و تمایلش برای ساخت آثار تاریخی گفت: طرح اولیه خیلی با فیلمنامه نهایی که بعدا با خانم انوری زاده نوشتیم، فرق می‌کند. موضوعی که در طرح اولیه برای من جذاب بود و شورای فیلمنامه سیمافیلم نیز با آن موافقت کرد؛ روایت سه دهه از تاریخ کشورمان در بستر یک داستان خانوادگی است. یعنی در اصل یک داستان خانوادگی را به تصویر می کشیم، ولی این داستان را در بستر دهه‌های ۶۰، ۷۰ و ۸۰ و باتوجه به تحولات عجیبی هم که در طول این سه دهه در کشور ما بود، تعریف می‌کنیم.

کارگردان «لحظه گرگ و میش» بیان کرد: به نظرم جذاب بود که هم یک داستان خانوادگی بگوییم و هم شرایط اجتماعی، اقتصادی و تغییرات جامعه را بازگو کنیم البته در فیلمنامه نهایی، ساختار فیلمنامه عوض شد.

وی در خصوص تغییر تهیه کننده سریال در اواسط کار توضیح داد: تغییر تهیه کننده یک سکته ۲۰ روزه در کار ایجاد کرد و معضلات خودش را داشت؛ طبیعتا همه چیز دچار مشکل شد. اما سختی‌هایی که گفتم به این موضوع مربوط نیست چرا که این پروژه اساسا کار سختی بود.

اسعدیان ادامه داد: بهترین مدل کارکردن تاریخی این است که بگویید دوره قاجار می‌خواهم کار کنم.به این ترتیب یک شهرک سینمایی با لوکیشن داخلی برای ضبط وجود دارد، چهار تا ماشین قدیمی و کالسکه هم برای این کار دارید اما بدترین دوره تاریخی، تاریخ معاصر است. من سال ۵۷ در خیابان انقلاب بار‌ها رفتم و آمدم؛ خیابان انقلاب در ظاهر هیچ فرقی نکرده است، اما هیچ شباهتی هم به آن دوران ندارد. دکور هم نیست که بگویید می‌روم در شهرک سینمایی می‌گیرم از این رو قصه‌های تاریخی برای ۵۰ سال پیش یعنی دوره‌های پهلوی اول و قاجار راحت است.

این کارگردان سینما و تلویزیون افزود: نکته دومی که کار را سخت می‌کرد این بود که روایت این سریال در بازه زمانی ۲۰ ساله اتفاق می‌افتد و شما باید با تعدادی بازیگر از سن ۱۸ سالگی تا ۴۰ سالگی آن‌ها را به تصویرمی کشیدید. استفاده از گریم‌های آکوستیک نیز به دلیل هزینه و زمان بر بودن آن و همچنین طولانی بودن زمان سریال انتخاب درستی نبود که همین موضوع کار را برای ما بسیار سخت‌تر می‌کرد چرا که در یک سریال چنین فرصتی ندارید و بازیگر نیز تحمل نمی‌کند. حالا اینکه چه میزان در باورپذیر بودن گریم‌ها در این سه دهه موفق عمل کرده ایم، بستگی به قضاوت مردم دارد.

وی در خصوص همراهی مدیران تلویزیون با عوامل گفت: خوشبختانه همراهی خوبی دارند اکنون همه مدیران در سیما فیلم، شبکه، آقای فروغی و آذرپندار که به تازگی آمده اند و آقای روشن روان که قبلا بودند، با ما همراه هستند. من نگرانی آن‌ها را می‌فهمم. نگرانی آن‌ها از این است که عده زیادی تلویزیون را می بینند و می گویند که چرا این حرف را زدید، چرا این را گفتید! مدیران نمی‌توانند به همه پاسخگو باشند که چند قسمت تحمل کنید. به خصوص که سریال ۵۰ قسمتی با یک فیلم سینمایی ۱۰۰ دقیقه‌ای متفاوت است و نیاز به صبوری بیشتری از سوی مخاطبان دارد.

اسعدیان در خصوص نگرانی از شناخت ذائقه مخاطب صداوسیما پس از سال‌ها دوری از تلویزیون و پیش بینی استقبال مخاطبان از این سریال بیان کرد: سرعت تحولات و تغییر نسل‌ها در ایران آنقدر زیاد است که فیلم سینمایی هم که می‌سازی، همیشه باید نگران ذائقه‌ مخاطب باشی. عشقی که من در سریال به تصویر می کشم، برگرفته از عاشقانه‌هایی است که خودم در زندگی دیده ام یا داشته ام گرچه ممکن است این‌ها برای مخاطب امروزی جذاب نباشد و به گونه‌ای دیگر عاشق شود و بگوید این‌ موضوعات کهنه است. نمی‌توانم چیزی که برای من نیست را به تصویر بکشم. من حس و حالی که خودم داشته ام را به نمایش گذاشته ام و امیدوارم مخاطب نیز با آن ارتباط برقرار کند.