رضا اکبرپور متولد ۱۲ آذر ۱۳۶۵ در تهران لیسانس علوم سیاسی است. در سال ۱۳۷۹ وقتی ۱۴ ساله بود، وارد کلاسهای بازیگری کانون حر شد. بازیگر جوانی که در فیلم سینمایی «آپاندیس» یکی از نقشهای اصلی را ایفا کرد و توانست نظر منتقدان را به خود جلب کند. این روزها شاهد هنرنمایی رضا اکبرپور در سریال حوالی پاییز به کارگردانی حسین نمازی و تهیه کنندگی سعید پروینی از شبکه سه سیما هستیم. با وی گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید؛
• کمی از سابقه فعالیت خود در حرفه بازیگری توضیح دهید.
من در سال ۱۳۷۹ وارد کلاسهای بازیگری کانون حُر شدم. در آن زمان هنرجوهایی وارد کانون حر شدند که هر کدام تشنه یادگیری بودند و از طرفی اساتیدی آموزش میدادند که همچون هنرجو تشنه یاد دادن بودند. در همان زمان چندین تئاتر در کانون حُر اجرا کردم که مورد استقبال قرار گرفت و یکی از بهترین خاطرههایم اجرای مونولوگی است که در حوزه هنری در بین ۶۸ اثر دیگر ارائه کردم که در همان سال جزو کارهای برگزیده بود. در نهایت یک ماه فرصت اجرای عمومی را در حوزه هنری به من دادند که برایم بسیار جذاب بود. شاید باور نکنید نویسنده، کارگردان و بازیگر این نمایش خودم بودم و در مسیر پادگان تمرین میکردم!
• در ادامه چه نمایشهایی را اجرا کرده اید؟
بعد از یک بازه زمانی فعالیت در تئاتر با مشکلات مالی مواجه شدم. در نهایت تصمیم گرفتم کمی از تئاتر فاصله بگیرم و کاری انجام دهم که شرایط مالی ام بهتر شود. همین رویه ادامه داشت تا سال ۱۳۹۰ که با علی سرآهنگ آشنا شدم. با او نمایشی را روی صحنه بردیم که هر دو در آن بازی میکردیم. او میخواست یک تلهفیلم بسازد و بعد از همکاری در تئاتر یکی از نقشهای فیلمش را برای من در نظر گرفته بود. نام این تلهفیلم «زمانی برای ایستادن» بود. این فیلم یک اثر باکیفیت شد که در جشنواره جامجم آن سال به عنوان سه فیلم برگزیده انتخاب شد. بعد از آن فیلمنامه دیگری را با علی سرآهنگ نوشتیم با عنوان «کاکا». در این فیلمنامه یک نقش بسیار خوب وجود داشت که علی آن را برای من در نظر گرفته بود. متأسفانه به دلایلی من نتوانستم آن نقش را ایفا کنم، اما آن اثر ساخته شد و من به عنوان نویسنده در آن کار حضور داشتم.
• همکاری شما با حسین نمازی چگونه شکل گرفت؟
دوستی به نام مهرداد حسنی بازی مرا در تلهفیلم «زمانی برای ایستادن» دید و برای بازی در فیلم سینمایی «حرفهای درگوشی» به کارگردانی حسین نمازی من را به او معرفی کرد. تمرینها و دورخوانیهای خود را آغاز کردیم، تا اینکه عنوان کردند این فیلم پروانه ساخت نمیگیرد. بعد از این حسین نمازی به سراغ ساخت فیلم سینمایی «آپاندیس» رفت. در آن فیلم دوباره به من نقشی را پیشنهاد داد و در نهایت توانستیم در این پروژه باهم همکاری کنیم. خدا را بسیار شکر میکنم که توانستم در فیلم سینمایی «آپاندیس» حضور پیدا کنم.
• پس از آپاندیس شاهد پیشنهاد برای حضور در فیلمهای مختلف بودید؟
بعد از اکران فیلم سینمایی «آپاندیس» پیشنهادهایی به من شد. در میان این پیشنهادها هم فیلم کوتاه بود، هم سریال و هم فیلم سینمایی. حدود هفت پیشنهاد داشتم که هیچکدام را نپذیرفتم. چون کارها من را راضی نکرد؛ چرا که برای بازیگری ارزش قائل هستم. من هیچ آشنایی را در سینما ندارم و از صفر شایدم زیر صفر بازیگری را شروع کردهام. بازخوردهایی از اهالی سینما، رسانه، منتقدان بابت بازی در فیلم «آپاندیس» داشتم و این تجربه برای من لذت بخش بود.
*درباره حضورتان در سریال «حوالی پاییز» بفرمایید.
سریال «حوالی پاییز» هم تجربه خوبی برای من بود. یک شاعر سوئیسی گفته یک درخت نباید از بادهای بهاری بترسد و باید آماده شود برای میوه دادن و بداند که تابستان فرا میرسد و به این معناست که به ازای هر رنجی که میبریم، بزرگتر و پختهتر میشویم. کار همین است و هر کار پله پله باعث رشد و ارتقای ما میشود؛ وای به روزی که کاری را فقط به خاطر پول انجام دهیم و این رشد انجام نشده باشد. اما خداراشکر تاکنون برای من این گونه بود که هر کاری انجام دادم، باعث رشد من بوده است و بابت حضور در سریال حوالی پاییز از حسین نمازی و سعید پروینی تشکر میکنم که به من اعتماد کردند.
*استفاده از بازیگران جوان چقدربرای حضور در این عرصه مهم است؟
امیدوارم فضای کار برای همه استعدادهای جوان و تازه نفس در این عرصه فراهم شود، چون ما استعدادهای فوق العاده درخشانی داریم که فقط منتظر تابستان خود هستند.
*درباره کاراکتر "سامان" در حوالی پاییز صحبت کنید.
کاراکتر سامان بر خلاف برادرش که احساسی رفتار میکند، سعی میکند پخته عمل کند. از لحاظ اقتصادی و خانوادگی به تمام اعضای خانواده توجه دارد؛ بیشتر از این درباره نقش نمیتوانم صحبت کنم چرا که در ادامه شاهد اتفاقاتی برای نقش سامان خواهیم بود. شخصیت خیلی دوست داشتنی است و باید بگویم که این شخصیت اشتباه هم دارد و میتوانیم در اطراف خود نمونه او را ببینیم.
آیا دیده شدن که بعضی از بازیگران به آن فکر میکنند، برای شما مهم است؟ یعنی حاضر هستید کیفیت کار را با دیده شدن عوض کنید؟
کیفیت کار برایم مهم است. من احساس میکنم ۵۰ درصد هنرمند به دلیل کارهایی که انجام میدهد، دیده میشود و ۵۰ درصد به خاطر کارهایی که انجام نمیدهد. یعنی «نه»هایی که میگوید و سرکارهایی که نمیرود. من با چند بازیگر بزرگ هم صحبت شدم. آقای محجوب هنرمندی فوقالعاده است؛ من در فیلم کاکا با ایشان همکاری کردم و شاگردشان هستم. ایشان نقشهایی را رد میکنند که شاید برای همه وسوسه کننده باشد. زمانی که میبینیم یک بزرگی چنین درباره انتخاب نقش توجه دارد، باید یاد بگیریم. اگر قرار به دیده شدن است افراد در اینستاگرام خیلی زیاد دیده میشوند. ما قرار نیست به هر قیمتی دیده شویم؛ باید کاری ارائه دهیم که دیده شود و بعد از آن لذت ببریم.
*حضور رویا تیموریان به عنوان یک پیشکسوت در این عرصه چقدر کمکتان کرد؟
خانم تیموریان در سریال حوالی پاییز بمب انرژی و پشتوانه قوی برای ما جوانان بود. اصلا از کار ، ایده و خلاقیت خسته نمیشوند. همچنین آقای حسین مهری و لیلا اوتادی هم خیلی به ما کمک کردند و فوقالعاده بودند. آقای پروینی به عنوان تهیه کننده انسان نازنینی هستند و آقای نمازی هم در هدایت بازیگر و تحلیل نقش بینظیر است.
*این روزها بسیاری از جوانان علاقه وافری به بازیگری دارند و در آموزشگاههای بازیگری مشغول تحصیل هستند. در این خصوص نظری دارید؟
فرمول مشخص برای ورود به این حوزه نیست. زمانی که ما شروع کردیم چند کلاس بازیگری شاخص وجود داشت و آن زمان هزینههای بالایی میگرفتند، اما کانون حر خیلی مناسب بود و همه افرادی که در این مجموعه حضور پیدا کردند، تشنه یادگیری بودند. آنها اساتید را برای یاد دادن به وجد میآوردند. به جرات میتوانم بگویم خیلی از بچههای هم دوره ما موفق شدند و در حال کار کردن هستند. ما به عنوان کسی که وارد این حرفه میشویم، باید خودمان را تقویت کنیم و آنقدر توانایی مان را بالا ببریم که بتوانیم کارهای قابل قبول داشته باشیم و به راحتی کنار گذاشته نشویم. راههای بسیاری برای ورود به عرصه بازیگری وجود دارد، اما ماندگاری مهم است. ما باید راهی را انتخاب کنیم که از آن لذت ببریم. میتوان گفت در هنر هیچ راه میانبری وجود ندارد و باید مسیر را برای موفقیت طی کنیم.
بعد از «حوالی پاییز» پیشنهاد جدیدی داشتید؟
پیشنهادهایی داشتم، اما قبول نکردم؛ اگر کار خوب باشد استقبال میکنم و لذت میبرم. البته من هم مثل خیلی ها دوست دارم که با کارگردان های مطرح کار کنم.
کلام پایانی؟
امیدوارم مردم سریال «حوالی پاییز» را ببینند و لذت ببرند. این کار حاصل تلاش ۸۰-۹۰ نفر است. بزرگترین پاداش بچهها این است که از طرف مردم حمایت شوند و کارشان دیده شود، حتی اگر نقد شوند. چرا که نقد باعث میشود که کار دیده شود.