همه ساله با رسیدن هفته دفاع مقدس، صحبت در مورد آسیبها و مشکلات سینمای دفاع مقدس بر سر زبانها میافتد و متاسفانه همه این صحبتها و نظرها در قالبی مناسبتی و کوتاه مدت لحاظ و بعد از مدتی فراموش میشود؛ تا سال آینده و باز شدن پرونده ای دیگر به نام سینمای دفاع مقدس.
اما در طول این سالها شاید نکتهای که در این هیاهو گم شده، نه نبود امکانات ساخت فیلمهای جنگی و محدودیتها در زمینه فیلمنامه و شخصیت سازی که نبود جسارت در سینمای دفاع مقدس است.
جسارتی که باید از همان اول در ذهن نویسنده وجود داشته باشد و با رسیدن فیلم به پرده نقرهای ادامه پیدا کند.
احمد کاوری فیلمساز سینمای دفاع مقدس در تعریف جسارت در سینمای دفاع مقدس تصریح کرد: «وقتی فیلمساز از ناگفتههای جنگ تحمیلی و راز شخصیتهای ماندگار بگوید، برای مخاطب امروز تازگی و افشاگری دارد. این اتفاق یعنی کارگردان به آن جسارتی که سینمای دفاع مقدس احتیاج دارد، رسیده است».
طبق آخرین آمار تا سال 92 ، 223 فیلم در سینمای دفاع مقدس ساخته شده و این درحالی است که فیلمهای تاثیرگذار و ماندگار در ذهن مخاطب انگشت شمارند. اگر بین مردم بروید و از فیلمهای ماندگار دفاع مقدس بپرسید تنها عنوان سه یا چهار فیلم تکرار میشود. برای مثال حاج کاظم «آژانس شیشهای»، زینال «دوئل» و مجید سوزوکی «اخراجیها» از معدود شخصیتهای ماندگار سینمای دفاع مقدس هستند که در طول این سالها به تعدادشان اضافه نشده و این از نبود جسارتی سرچشمه میگیرد که باعث شده شخصیت سازی و خلق شخصیتهای نزدیک به زندگی عادی مردم در این سینما کم شود و ما شاهد سینمای دفاع مقدس تکراری و کم تاثیر باشیم که در ذهن مخاطب عام تنها با چند فیلم ماندگار شده است.
جواد اردکانی دیگر کارگردان سینمای دفاع مقدس در این باره اظهار کرد: «شخصیتها و قصههای دوره دفاع مقدس را جدا کردیم و این باعث شد بسیاری از مفاهیم از بین برود».
ابراهیم اصغری تهیهکننده سینمای دفاع مقدس تصریح کرد: «برای بسیاری از فیلمها ما دچار خط قرمزهای توهمی هستیم؛ برای مثال در فیلم «اشنوگل»، فرمانده گردانی داشتیم که خواهرش منافق است. برای این مسئله ما با کلی مشکل و هیاهوی رسانهای روبرو شدیم. خیلیها فریاد زدند که مگر میشود فرماندهای خواهر منافق داشته باشد؛ در صورتی که در واقعیت امکان دارد و بسیار هم در فیلم جذاب است».
این از بین رفتن جسارت در سینمای دفاع مقدس تا جایی ادامه دارد که ما در حال حاضر با قصههایی مواجهیم که خاک میخورند و کسی هم توان رفتن به سمت آنها را ندارد.
کاوری در این باره ادامه داد: «من سه فیلمنامه نوشتم که پروانه ساخت نگرفت. همین مسائل دلسردیهایی را به وجود میآورد. اگر من که شاهد آن ماجراها و ایثار بوده ام به این قصهها نپردازم، دیگر بعد از من کسی نیست که آن دوران را دیده باشد و در سینما هم بتواند کار کند. این روند در بلند مدت باعث میشود این داستانها به تاریخ بپیوندد».
در این میان سینمای دفاع مقدس به دلیل پیچیدگی و حساسیتهایی که دارد باید مورد توجه و برنامه ریزی مدیران باشد و این مهم وقتی اتفاق میافتد که یک مدیر جسور، فیلمساز جسوری را حمایت کند.
اصغری ادامه داد: «باید حمایتها در روند تولید اکران این نوع فیلمها بیشتر شود؛ وگرنه در بلند مدت با سینمای دفاع مقدس خنثی و تکراری روبرو میشویم. تا جایی که در چند سال آینده باید با چراغ قوه به دنبال فیلم دفاع مقدسی در سینماها بگردیم».
به هر شکل دوره هشت ساله دفاع مقدس سرشار از روایتها و حکایتهایی است که هرکدام میتواند به فیلمهایی جذاب و با جسارت تبدیل شود؛ اما رسیدن به این مهم نیازمند برنامه ریزی درست، مدیری جسور و البته هنرمندی با جسارت و محکم است.