نشست خبری فیلم سینمایی «داش آکل» بعد از ظهر امروز (دوشنبه ۲ مهر) با حضور محمد عرب کارگردان اثر، حسن پویا مدیر فیلمبرداری و منصور براهیمی نویسنده فیلمنامه در سینما ایران برگزار شد.
* بازیگران «داش آکل» برای تبلیغ آن از ما پول خواستند
وی در ابتدای این نشست گفت: متاسفانه بازیگران فیلم به هیج عنوان با ما همراهی نکردند و به هیچ عنوان برای شرکت در نشست خبری یا اکرانهای مردمی حضور پیدا نکردند. متاسفانه این بازیگران برای تبلیغات فیلم از ما تقاضای پول کردند. تلویزیون هم فقط ۶۵ تیزر به ما اختصاص داد. نام این فیلم در ابتدا «آتش و قداره» بود که به «داش آکل» تغییر نام داد. ما به هیچ عنوان هیچگونه نگاهی به فیلم داش آکلی که قبل از انقلاب ساخته شده بود، نداشتهایم. سعی ما این است که بگوییم برخلاف تصور «داش آکل» طاغوتی نیست.
این کارگردان سینمای ایران گفت: برخی از رسانهها و منتقدان گفتند که فیلم نفروخت. صبر کنید هنوز فروش فیلم ادامه داد. یکی از دلایلی که فیلم ما فروش آهستهای دارد این است که تیزرهای کمی در اختیار ما قرار دادهاند. بخش دیگر آن، این است که فیلمهای پرفروشی، چون «هزارپا» در کنار ما اکران شده است و زمان طلایی اکران در اختیار آنها قرار میگیرد.
وی ادامه داد: فیلم ما سه هفته است که اکران شده است و همچنان اکران آن ادامه داد. شروع اکران ما به هیچ عنوان رضایتبخش نبوده است؛ اما خوشبختانه چند وقتی است که اوضاع کمی بهتر شده است. متأسفانه سینمای ما ذائقه مردم را به سمتی برده است که از فیلمهای هنری حمایت نمیکنند.
عرب گفت: میگویند «سینما مافیا دارد»؛ این اشتباه است، سینما مافیا ندارد، تنها به علت گروه گروه شدن، سینما به این روز افتاده است.
عرب درباره استفاده از مهران غفوریان در نقش جدی خاطرنشان کرد: سالهاست که بازیگری تدریس میکنم، به همین خاطر میتوانم بگویم که بازیگران طنز هم میتوانند طنز بازی کنند و هم جدی؛ اما برای یک بازیگر جدی کمی سخت است که فیلم کمدی بازی کند. مهران غفوریان بهترین کسی بود که میتوانست نقشی را که ما از او خواستیم، ایفا کند، چون فیزیک بدنی او به شخصیت ما میخورد. به نظرم خیلی بد است که وقتی یک نفر، یک نقش را برای اولین بار ایفا میکند، تا آخر عمرش همان نقش را به او پیشنهاد میکنند. اگر ۱۰ مرتبه دیگر هم فیلم داش آکل را بسازم، نقش «کاکا رستم» با را به او میدهم تا ایفا کند.
کارگردان فیلم سینمایی «داش آکل» ادامه داد: به نظرم باید چنین فیلمهایی که درباره فرهنگ مردم کشور ما است ساخته شود؛ مانند «جومونگ» که درباره فرهنگ مردم کره بود. برآوردمان برای این فیلم حدود ۲میلیارد و ۵۶۰ میلیون تومان بود که حدود ۲ میلیارد تومان برایش هزینه کردیم.
عرب ادامه داد: آقای حسین یاری یکی از کسانی بود که تمام دستمزدش را دریافت کرد و بعد از فیلم ما را تنها گذاشت، اما میتوانیم به جرأت بگویم که بهترین بازیاش را در این فیلم ایفا کرد. آقای شریفینیا ۱۵۰ میلیون دستمزش در این فیلم بوده است، ۱۰۰ میلیونش را گرفته است و حدود ۵۰ میلیون طلب دارد. تمام بازیگران را من انتخاب کردم و آقای شریفینیا تنها به ما مشاوره داد.
* بازیگران بیسواد را انقدر بزرگ نکنید!
حسن پویا مدیر فیلمبرداری این فیلم هم بیان کرد: فیلم سینمایی «داش آکل» از جمله فیلمهایی بود که من قلباً آن را دوست دارم. من بر اساس حس بازیگرم، قاب میبندم. من همیشه با کارگردان درباره دکوپاژی که کرده است صحبت میکنم، چون میخواهیم تصورات کارگردان را از پلانها دریافت کنم. آقای غفوریان چند مرتبه سر این فیلم من را بوسید و گفت که تو چیزهای بسیاری به من آموختی. من همیشه به دستیارانم میگویم که بازیگر را محدود نکنید، تنها بگویید که این نکات را به نقش اضافه کند یا کسر کند. ولی اگر بازیگر خوب بازی نکند، به هم میریزم.
این فیلمبردار اظهار داشت: با سینماگران کشورهای مختلفی کار کردهام؛ اما شرمم میآید که ما چه کسانی را سوپر استار سینما کردهایم. به نظرم شما جوانان نباید این بازیگران بیسواد را انقدر بزرگ کنید، خیلی از این بازیگران نمیتوانند چهار کلمه هم صحبت کنند. شما باید سینما را در قالبی بیندازید که درست جلو برود.
وی ادامه داد: چند وقت پیش دخترم فیلمی کمدی را در خانه تماشا میکرد، کمی از آن را دیدم و رفتم، دخترم گفت: بابا بیا فیلم ببین! گفتم خجالت میکشم بگویم که در این سینما فعالیت میکنم. کلماتی در آن فیلم استفاده میشد که من خجالت میکشیدم در حضور خانواده این فیلم را نگاه کنم. نمیدانم شاید باید ما هم برویم فیلم با شوخیهای جنسی بسازیم که فروش آنچنانی داشته باشیم.
* از نگارش فیلمنامه «داش آکل» چند دهه میگذرد
منصور براهیمی نویسنده فیلم سینمایی «داش آکل» نیز گفت: داستان «داش آکل» را من از کتاب صادق هدایت برداشت کردم و به نظرم داستان جذابی آمد. اتفاقی که در این داستان میافتد این است که بعد از مرگ داش آکل، جای او داده شده به لات و لوتها و لمپنیسم. متاسفانه سینمای کشور ما در حال حاضر قصهگو بودن را از دست داده، این در حالی است که سینمای ما در گذشته سرآمد سینمای داستانگو در کشورهای منطقه بوده است. تمام تلاشم را کردم تا فیلمی قصه گو را بنویسم و تصورم این است که توانسته ام این اتفاق را در فیلمنامه رقم بزنم، بخش ساخت فیلم دیگر در حوزه هنر من نیست.
وی ادامه داد: زمانی که من فیلمنامه را به آقای عرب تقدیم کردم، فیلمنامهای کامل بود. البته لاجرم کمی تغییرات در فیلمنامه همه فیلمها اتفاق میافتد و این تغییر مربوط به سر صحنه میشود.
براهیمی گفت: دنیای من با صادق هدایت فاصله جدی دارد؛ اما این به آن معنا نیست که نباید از کتاب آن برداشتی داشته باشیم. از روزهایی که من این فیلمنامه را نوشتم، سالهای زیادی میگذرد، آن زمان محمود پاکنیت جوان بود و من تصورم از داش آکل او بود.