اشکان رهگذر کارگردان جوانی است که در اولین تجربه بلند سینماییاش به سراغ ساخت انیمیشنی بزرگ رفته که تا به حال سر و صداهای هم کرده است. «آخرین داستان» که ساختش از سال 89 آغاز شده، با برداشتی آزاد از شاهنامه به روایت قصه ضحاک ماردوش، کاوه آهنگر و آفریدون میپردازد. پرویز پرستویی، لیلا حاتمی، حامد بهداد، اشکان خطیبی، بیتا فرهی، اکبر زنجانپور، فرخ نعمتی، حسن پورشیرازی، باران کوثری، مجید مظفری، شقایق فراهانی، ملیکا شریفینیا، زهیر یاری، و بانیپال شومون از گویندگان نقشهای این انیمیشن هستند که تجربهای متفاوت را در انیمیشن در سینمای ایران رقم زده است. «آخرین داستان» این روزها در جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان در اصفهان به نمایش درآمده است و بازتابهای خوبی نیز داشته. به همین بهانه با رهگذر گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
مدت زمان ساخت انیمیشن «آخرین داستان» نسبتا طولانی بود، این طولانی شدن به دلیل پروداکشن سنگینی بود که کار داشت یا مشکلات و موانع گریبان کار شما را هم گرفت؟
شاید بتوان گفت مجموعهای از همه این عوامل، در واقع طبیعت انیمیشین همین بوده است. یک پروژه یا انیمیشن استاندارد در هالیوود هم بین سه تا چهار سال زمان میبرد تا عینیت پیدا کند. ضمن اینکه ما خیلی تجربه تولید انیمیشن سینمایی در این اشل را نداشتیم و کار هم کار بسیار بزرگی بود. همان سنگ اولی که میگویند اگر خیلی بزرگ باشد نشانه نزدن است، ولی خوشبختانه ما توانستیم این سنگ را بلند کنیم. از ساخت این کار هم هیجانزده بودیم.
به نظر میرسد جسارت و ریسکی که شما در ساخت و تولید این کار نشان دادید به سن و سالتان هم برمیگردد. جوانی و سوداهای بزرگی که آدم در این سن در سر دارد باعث میشود تا قدرت بیشتری پیدا کنیم. درست است؟
بله، دقیقا همینطور است و هیچ کس هم نبود که به ما بگوید این کار را نکنید و شاید اگر هم میگفتند آتش هیجان ما اینقدر شعلهور و داغ بود که ما اصلا به حرفها گوش نمیدادیم. در نتیجه حدود سه تا چهار سال این فرآیند ادامه پیدا کرد و یکی از موضوعاتی هم باعث شد مرحله تولید خیلی طول بکشد این بود که در ابتدای راه هیچکس این پروژه را جدی نمیگرفت، حتی من و استودیو هورخش را هم جدی نمیگرفتند. نهادهایی بودند که از پروژههای دیگر حمایت میکردند ولی ما وقتی به آنها سر میزدیم اتفاقی نمیافتاد. قول و قرار میگذاشتیم ولی در عمل مشکلی حل نمیشد. در این سه-چهار سال نیاز داشتیم که بزرگ شویم، البته نمیگویم الان بزرگ شدیم اما بالغتر شدیم. وقتی این شرایط ایجاد شد طب چهار سال بعدی به ثبات رسیدیم و به کار پرداختیم.
در «آخرین داستان» چهرههای سینمایی زیادی را به عنوان صداپیشه دعوت کردید، این کار را به این دلیل انجام دادید که فضای کار میطلبیده یا صرفا به این خاطر که سر و صدایی به پا شود و از اسم این چهرهها استفاده مثبت کنید؟
این اتفاق در همه جای دنیا میافتد و ما اگر بخواهیم سینمایمان را به سمتی ببریم که در دنیا رقابت کند باید از اتفاقاتی که هست گردهبرداری کنیم. در هالیوود هم ادی مورفی جای کاراکتری در «شرک» صحبت میکند و شخصیتی که او با خودش میآورد در محبوبیت بیشتر کار موثر است، این درباره کار ما هم بود. ولی اتفاقات دیگری هم افتاد، ما وقتی داشتیم کاراکترها را طراحی میکردیم و مینوشتیم ناخودآگاه بازیگرانی را تصور میکردم برای اینکه بتوانم حرکات این شخصیتها را برای خودم پیدا کنم. مثلا برای یکی از نقشها من آقای پرستویی را تصور میکردم و خدا را شکر ایشان هم پذیرفتند و به کار پیوستند. وقتی صدا ضبط شد، من صدا را به یکی از انیماتورهایمان دادم که روی صدا کارها مربوطه را انجام دهد تشخیص نداد که این صدای آقای پرستویی است، یعنی اینقدر این صدا درست بود و بر روی شخصیت نشسته بود. در عین حال من یک اتفاق متفاوت را هم میخواستم، ما در دوبله خیلی پیشرفت کردیم ولی صداها با اینکه زیباست اما صداهایی هستند که ما انتظار داریم.
صداهایی که شاید کلیشه شدهاند؟
بله، البته کلیشه مثبت. به نظر من در «آخرین داستان» وقتی دوستان بازیگر آمدند این کلیشه شکست. واقعا هم کار سنگینی بود و همه خیلی انرژی گذاشتند تا انجام شد. ما حصل این اتفاق هم من را راضی کرد هم کلیشهای که وجود داشت را شکست.
راضی کردن بازیگرانی که قرار بود نقشها را بگویند چقدر سخت بود؟ به هر حال خیلیها نسبت به یک تجربه جدید گاهی اوقات گارد دارند.
اینکه ما بخواهیم راه این قضیه را پیدا کنیم یک مقدار سخت بود، البته در ابتدای امر که غیرممکن بود چون خیلیها در بدنه سینمای ایران نسبت به انیمیشن بیاعتماد هستند. شاید بیایند کار تمام نشود، شاید بیایند کار خیلی به درازا بکشد، شاید نتیجه تکنیکال کار خوب نشود، شاید بیایند و کار دیده نشود. بنابراین حق هم دارند که این ذهنیت را داشته باشند. ما موقعی دعوت از بازیگران را آغاز کردیم که کار به نتیجهای رسیده بود و تاییدهایی را گرفته بود که دوستان میتوانستند بخشهایی از آن را ببینند. برای کستینگ کار از خانم تینا پاکروان کمک گرفتیم، موضوعی که خیلی هم مهم بود. خانم پاکروان وقتی به این موضوع ورود کردند از تجربیات خودشان استفاده کردند و آنها را در اختیار ما نیز قرار دادند و این موضوع روان شد. انگار معجزه اتفاق میافتاد و کافی بود سر یک بازیگر ما با هم به توافق برسیم. تقریبا تمام بازیگرانی که انتخاب کرده بودیم آمدند.
درباره حضور بیتا فرهی هم برایمان بگویید، اولین بار است که یک خانم صدای اهریمن را میگوید، درست است؟
بله، درست است. ایشان صدای خیلی خاصی دارند و برای صدای اهریمن به ایشان رسیدیم. البته در مرحله صداگذاری کارهایی هم روی صدای ایشان شد که نتیجهاش متفاوت شد. برای صدای اهریمن میخواستیم صدایی با جنس خاص که شنیده هم نشده را داشته باشیم. ضمن اینکه جنسیت در این صدا خیلی شنیده نمیشود و بیشتر صدایی خاص شنیده میشود. وقتی ایشان را برای نقش اهریمن انتخاب کردیم واکنش خیلی جالبی داشتند و گفتند بعد از این همه مدت که من را در یک انیمیشن دعوت کردند قرار است اهریمن باشم. این انتخاب برایشان جالب بود.
برنامه اکران به چه شکل است؟
انشاالله بعد از اکران بینالمللیاش در سینماهای ایران هم اکران میشود.