کوروش سلیمانی با انتشار این عکس در صفحه اش نوشت:
سال ٧١ یا شاید هم ٧٢ بود؛ ورنر هرتزوگ فیلمساز بزرگ آلمانى مهمان جشنواره فیلم فجر آن سال بود و سخنرانى چندساعته اى در دانشکده ى سینما_تئاتر داشت که من همه ى آنرا که توسط بابک محمدى ترجمه مى شد با شوق و ذوق بسیار تند و تند مى نوشتم. آن حرفها که از چگونگى ساخت فیلم هایش از جمله فیتزکارلدو و معماى کاسپار هاوزر، روش زیستن هنرمندانه، خاطراتى از کلاوسکینسکى بازیگر درخشان و عجیب اش و ... بود خیلى براى من ارزشمند بود و درسهاى زیادى به من آموخت اما در پایان سخنرانى که نزد ایشان رفتم بزرگترین درس آن روز را آموختم. آنجا وقتى که من متن سخنرانى را دادم امضاء کند اول با شوخ طبعى گفت که از کجا معلوم قبض رستوران نباشد! و بعد اضافه کرد من به همکارانم امضاء نمى دهم، و ادامه داد ما الان در دانشکده ى سینمایى هستیم، شما همکار من هستید ... با اینکه شوکه شدم ولى به شکلى به ایشان فهماندیم که من دانشجو نیستم و از کرمانشاه براى جشنواره آمده ام. نوشته هایم آن روز توسط ایشان امضاء شد اما رفتار بزرگوارانه شان هنوز در ذهنم باقى ست. آن نوشته ها نمى دانم الان کجا هستند اما این درس هنوز با من است ...
اینجا من که تازه ریش دار شده بودم! با على عزیز پسردایى ام در اتاق مونتاژ دانشکده با ایشان عکسى به یادگار انداختیم ...