خاطرهبازی با رنگینکمان نقشها
گویا ایده ساخت شبی با عبدی در زمان مدیریت پیشین شبکه نسیم مطرح شده بود و دوره محمد احسانی، مدیریت فعلی این شبکه به بار نشست. احسانی پیشتر مطرح کرده بود که هدف از این برنامه خاطرهبازی با نقشهای رنگارنگ اکبر عبدی در سینما و تلویزیون و ایجاد حس نوستالژی در مخاطب است. حال پرسش اینجاست که چه میشود یک برنامه نام و اعتبار اولیهاش از یک بازیگر میگیرد و سنگ بنای نخست برنامهاش را با حضور او میگذارد؟ عبدی تقریبا نخستین قدمهای نیمه حرفهایاش بر صحنه نمایش را سال 1358 گذاشت و بعد از آن در سال 62 وارد تلویزیون شد و تا امروز ماند. او را بیش از هر چیز به خاطر نقشهای کمدی میشناسیم که در سینما بازی کرده است. عبدی بازیگری است که علاوه بر تواناییاش در ایفای نقشهای متفاوت به گریمهای عجیب و سنگین معروف است. از غلامرضای شیرین عقل، مظلوم و دوستداشتنی سینمایی «مادر» به کارگردانی علی حاتمی بگیر تا نوجوان سریال مدرسهام دیر شد و همچنین زن پوش شدن او در چند اثر سینمایی، تابویی که در فیلم سینمایی «آدم برفی» ساخته داوود میرباقری شکسته شد و جنجالهای زیادی به پا کرد؛ بعد از آن اما بارها ادامه داشت و تجربهاش برای خود عبدی نیز در فیلمهای «خوابم میاد» و «خوابزدهها» تکرار شد. بیراه نست که بگوییم تا امروز هیچکس نتوانسته است چون او در قامت چنین نقشهایی ضمن باورپذیری، خنده به لب مخاطب بنشاند.
فیزیک عبدی و گریمورهای حرفهای همواره برای هر چه شیرینتر ایفا کردن نقشها به مدد او آمده اند؛ این موضوع در مورد ایفای نقش زنان نیز چنین بوده اما مهمتر از آن، چشمان تیزبین این بازیگر در دیدن آدمها و بازآفرینی جزئیات رفتاری آنان است که او را در این راه یاری کرده تا جایی که صدا و میمیک صورت او در «شبی با عبدی» نیز در قالب یک پیرزن برایمان چیزی فراتر از نمایش و کاملا پذیرفتنی است.
ما «دورهمی» نیستیم
این برنامه در روزهای منتهی به پخش با حاشیههایی مواجه شد از جمله اینکه عدهای آن را مشابه برنامه «دورهمی» دانستند. این بحث زمانی داغ شد که در نشستی در سازمان صداوسیما مهران مدیری خواست که سیما در تولید برنامهها موازی کاری نکند و از ساخت برنامههایی مشابه دورهمی و یا خندوانه منصرف شود؛ این نکته به مذاق عبدی که در همان جلسه حضور داشت خوش نیامد و او پاسخ داد که برنامه در حال تولیدشان یعنی شبی با عبدی ربطی به دورهمی ندارد. بعدها لطیفی نیز در مصاحبهای به این اظهارنظرها واکنش نشان داد و گفت که این برنامه شباهتی به سایر برنامههای شبکه نسیم مثل دورهمی و خندوانه ندارد و حتی به شوخی افزود که در برنامه ما خبری از سوال «عاشق شدی؟» نیست. او همچنین بیان کرد که این برنامه نمونه خارجی ندارد و تفاوت مهمش با دورهمی این است که در بخشی از آن به جای یک نفر، گروههای تئاتری که غالبا از شهرستان در برنامه حضور پیدا کردهاند به اجرای نمایش میپردازند و خبری از استندآپ کمدی نیست. هر چند با پخش این برنامه این حاشیهها تمام شد اما به دلیل نزدیکی پخش دورهمی با شبی با عبدی، شبکه یکسان، دکور و ساختار نسبتا مشابه و حضور تماشگران در استودیو همچنان ناخودآگاه دیدن این برنامه برای مخاطبان یادآور فضای دورهمی مهران مدیری است.
نمایش در نمایش
یکی از ویژگیهای مثبت شبی با عبدی حضور گروههای نمایشی است که خارج از این قاب چندان فرصت دیده شدن ندارند. آنها میتوانند با حضور در رسانهای به ابعاد رسانه ملی و آن هم در یکی از برنامهها و شبکههای پربیننده آن توانایی خود را محک بزنند و به مخاطب و اهل این حرفه معرفی شوند تا شاید دری به سمت شهرت و موفقیت بیشتر به رویشان باز گردد. در کنار این بخش، نمایشهایی هم هست که اکبر عبدی با همکاری نصرت میرعظیمی اجرا میکند. میرعظیمی چند سالی است که به بازیگر ثابت اغلب آثار لطیفی بدل شده است و پیشتر او را در دودکش، پادری و سردلبران دیدهایم. او اینجا اما بیش از همیشه توانسته تواناییهای خود را به نمایش بگذارد و از این نظر زیر سایه پارتنر قدر خود یعنی اکبر عبدی قرار نگرفته است.
خوبها و بدهای «شبی با عبدی»
بخشهای نمایشی بویژه بخشهایی که عبدی در قالب شخصیتهای گوناگون در آنها حضور دارد از جذابترین بخشهای برنامه است اما گفتوگوی عبدی با مهمانان غالبا تکراری است و برنامه در این بخش، حرف چندانی برای گفتن ندارد. عبدی مجری نیست و هر چقدر در بازی شور دارد و به مخاطب نشاط تزریق میکند در اجرا ساکن و بیروح به نظر میرسد. مهمانان نیز برگ تازهای رو نمیکنند، اغلب آنها کسانی هستند که بارها قصه زندگی، خاطرات و نحوه ورودشان به این حرفه را شنیدهایم. در این میان تنها عنصر یاری رسان به حفظ ریتم کلی برنامه در بخش کشدار گفتوگوها حضور خود عبدی و شیرینی ذاتی اوست.