ماه مبارک رمضان به روزهای پایانی رسید و سریال ها و برنامه های تلویزیونی نیز به شب های پایانی پخش نزدیک شده اند. چندی پیش مرتضی میرباقری معاون سیمای رسانه ملی طبق روندی که در این یکی دو سال تکرار شده است، بیان کرد که سریال ها و برنامه های ماه مبارک رمضان بیش از ۸۳ درصد بیننده داشته است؛ آماری که هر بار از طرف مخاطبان و منتقدان محل مناقشه قرار می گیرد و کاش مرکز پژوهش و سنجش افکار صداوسیما در کنار آمار مخاطبان تلویزیون که از بینندگان گذری گرفته تا خانم های خانه داری که تلویزیون را روشن کرده و به آشپزخانه می روند و فوتبال دوست هایی که هفته ای یک بار «نود» می بینند و دیگر مخاطبان را شامل می شود، آماری هم از رضایت مخاطبان از برنامه ها و سریال های رمضانی منتشر می کرد. این بار البته چنین آماری خیلی دور به نظر نمی رسد چراکه ماه رمضان یکی از طلایی ترین مناسبت هایی است که اکثر خانواده ها پای تلویزیون های منازلشان هستند و از دقایقی قبل از افطار سریال ها و برنامه های شبکه های مختلف را یکی پس از دیگری دنبال می کنند اما اینکه چقدر از این ۸۳ درصد راضی از پای این قابی که قرار است جادویشان کند بلند شده اند و چقدر تلویزیون توانسته در این ماه دست به ارتقای آگاهی و معنویت و دست کم سرگرم کردن مخاطبانش بزند جای سوال است.
امسال با یک کج سلیقگی هیچ کدام از سریال های تلویزیون از فضای شاد و طنزی برخوردار نبودند و مخاطبان باید یکی پس از دیگری شاهد سریال هایی ملودرام با فضاهایی جدی می بودند که در صحنه هایی فانتزی هایی را هم شامل می شدند.
سریال «سر دلبران» به کارگردانی محمدحسین لطیفی در شبکه یک، سریال «بچه مهندس» به کارگردانی علی غفاری در شبکه دو و «رهایم نکن» به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور در شبکه سه سریال هایی هستند که این شب ها پخش می شوند و به گفته مدیران سازمان، «رهایم نکن» مخاطبان بیشتری را به خود جلب کرده است. امسال سریال های قدیمی «پایتخت۴» ساخته سیروس مقدم و «متهم گریخت» ساخته رضا عطاران هم نمایش داده شد که بازپخش این ۲ سریال که هر دو از موقعیت هایی کمدی و طنز نیز برخوردار هستند با توجه مخاطبان مواجه شد.
همچنین شبکه های اصلی تلویزیون امسال در کنار سریال ها، ویژه برنامه هایی را روی آنتن بردند که شاید مهمترین آنها فصل های جدید «خندوانه» و «ماه عسل» باشد. هر شبکه در این ایام یک ویژه برنامه گفتگومحور پخش کرد که شاید در ساختار اصلی تفاوت چندانی میان آنها نباشد و تنها در مجری، نوع اجرا، موضوع برنامه و بعضی از آیتم ها تفاوت هایی را پیدا می کردند. شباهت هایی که گاهی این سوال را برای شما پیش می آورد که چرا تلویزیون باید بودجه خود را صرف تعداد زیادی برنامه های شبیه به هم کند. امسال برنامه هایی مثل «ماه عسل» و «خندوانه» هم آورده بکر و مهمی برای مخاطبانشان نداشتند.
اگرچه تنها ویژگی «خندوانه» امسال حضور شخصیت جناب خان و موقعیت های طنازانه ای است که محمد بحرانی با این شخصیت عروسکی رقم می زند با این حال این برنامه تنها رویداد شاد تلویزیون در ساعات پس از افطار برای مردمی است که یک روز خود را با انواع گرفتاری های اقتصادی، معیشتی و خبرهای تلخ سپری کرده اند. سریال های تلویزیونی نیز هر کدام به نوعی این فضای تلخ را در خود تجربه کردند و قصه هایی دارند که آنها را با نوعی فضای جدی پیوند می زند.
در این گزارش با منتقدان، روانشناس، مجری و برنامه سازان سیما گفتگویی انجام شده است و آنها از کیفیت سریال ها و برنامه های تلویزیونی سخن گفته اند.
غفلت تلویزیون از در نظر گرفتن فضای ماه رمضان
حمید قاسم زادگان منتقد سینما و تلویزیون در ابتدا از ویژگی های ماه مبارک رمضان گفت و با اشاره به زمان بندی پخش سریال های تلویزیون بدون در نظر گرفتن محتوا و مناسبت آنها، اظهار کرد: صداوسیما قبلا در شبکه ها، گروه هایی برای ایام مذهبی و مناسبت ها داشت که با توجه به روز و مناسبت اثری را برای پخش در نظر می گرفت و متاسفانه امسال تلویزیون فضای ماه رمضان را در نظر نگرفت.
این منتقد اضافه کرد: نویسنده و کارگردان هر اثری هدفی دارد که گاهی تغییر در زمان پخش یک سریال می تواند تاثیر این هدف را کاهش دهد و یا آن را معکوس کند و مثلا پخش سریالی که از خشونت بالا برخوردار است در ماه مبارک رمضان می تواند تاثیر آن را معکوس کند. تلویزیون این روزها برنامه ای با نام «سی سریال» دارد که خودش آثار رمضانی هر دهه را بر اساس المان های مورد نظر تحلیل می کند و می توان فهمید که سریال های این شب ها شباهت هایی هم با آثار دهه های پیش دارد. به طور مثال سریالی به آثار سیروس مقدم شبیه است و فقط شاید از فضای ملتهب تری برخوردار باشد.
در تیتراژ سریال ها نام های نویسندگانی به چشم می خورد که خیلی تازه کار هستندوی با اشاره به نویسندگان این سریال ها توضیح داد: در تیتراژ سریال ها نام نویسندگانی به چشم می خورد که خیلی تازه کار هستند و یک دلیل ضعف اصلی فیلم و سریال های ما نیز به فیلمنامه ها و ضعف در قصه باز می گردد.
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: ما در دهه ۴۰ انقلاب توقع بسیار بالاتری از سازندگان آثار داریم و انتظارمان این است به ساختارها و داستان های تکراری رجوع نشود. هر سه سریالی که این شب ها پخش می شوند نکات اخلاقی را مطرح می کنند اما به دلیل نبود ساختارهای به روز و خلاق، ماندگاری ذهنی ندارند.
حسین سلطان محمدی دیگر منتقد سینما و تلویزیون نیز به دغدغه های مطرح شده در سریال ها اشاره و درباره سریال «رهایم نکن» و موضوعاتی که دست مایه این سریال قرار گرفته است، بیان کرد: این سریال از روابط اخلاقی، خانوادگی، عاطفی، ارثیه و مسایلی حرف می زند که دغدغه امروز خانواده هاست و همه را تحت تاثیر قرار می دهد.
وی ادامه داد: امروزه همه دنبال پول هستند و کمبود پول آشفتگی می آورد و شاید این سریال از این حیث و به دلیل مسایلی که به آنها می پردازد به زعم مدیران پربیننده ترین سریال شب های رمضان بوده است. البته این را هم باید توجه داشت که همه از کار خود تعریف می کنند و پخش از شبکه سه و اولین سریال بعد از افطار بودن هم می تواند از دلایل این پربیننده بودن باشد.
این منتقد تصریح کرد: با این حال سریال «رهایم نکن» سوژه های بسیاری دارد از یک عشق قدیمی می گوید و در کنارش عشق نسل جدید را نمایش می دهد و یا از سردی روابط و عشوه گری می گوید اما با همه اینها سریال فضای تاریک و تلخی دارد. ما حتی در این سریال ازدواج رسول و آذر را می بینیم که در این ازدواج هم مخاطب شادمانی نمی بیند.
در «رهایم نکن» از قسمت اول تاکنون مرگ سه کاراکتر را دیده ایم و علاوه بر آن بیماری قلبی و خودکشی را هم شاهد بوده ایم و این حجم از تلخی برای رسیدن به یک تزکیه معنوی بسیار زیاد استسلطان محمدی با اشاره به رویدادهای تلخ این سریال اظهار کرد: ما در «رهایم نکن» از قسمت اول تاکنون مرگ سه کاراکتر را دیده ایم و علاوه بر آن بیماری قلبی و خودکشی را هم شاهد بوده ایم و این حجم از تلخی برای رسیدن به یک تزکیه معنوی بسیار زیاد است. در مقابل «رهایم نکن» سریال «سر دلبران» ساخته محمدحسین لطیفی قرار دارد که در آن یک روحانی برای رفع معضلات یک محله تلاش می کند اما همه اتفاقات در فضای شادی رخ می دهد. در اینجا حتی آسیب ها هم در حد زخمی شدن سر و صورت است و تنها یک کشته داریم که آن هم مربوط به فردی است که سال ها بیماری دارد.
این منتقد اظهار کرد: می توان گفت «رهایم نکن» در تلخی ها غلو می کند و «سر دلبران» در شیرینی ها غلو دارد و می خواهد با هر دردسری در نهایت شاد باشد.
سلطان محمدی درباره فضای غیرقابل باور «سر دلبران» و شخصیت روحانی این سریال نیز توضیح داد: این سریال بیشتر می خواهد یک الگو از روحانیت ارایه کند و خطاب به روحانیت بگوید که چطور با مردم بجوشد و به طور مثال چطور به مردم یک محله کمک کند.
وی در پایان سخنانش با اشاره به «بچه مهندس» نیز اظهار کرد: در میان این دو سریال، «بچه مهندس» مثل آونگی است که گاهی به سمت خشونت و گاهی به سمت شیرینی و شادی می رود. پرسشی نسبت به این سریال مطرح می شود که هدفش چیست و چه می خواهد بگوید؟ آیا درباره توجه به کودکان است یا به بچه های پرورشگاهی در دهه ۷۰ می پردازد، از طرف دیگر اگر کودکان سوژه آن هستند چرا داستان به سمت داستان دلدادگی بزرگسال ها می رود. اینها سوالاتی است که باعث می شود فکر کنیم داستان این سریال هدفمند نیست.
نحوه رفتار روحانی «سردلبران» مناسب نیست
علی درستکار مجری برنامه ها و میزگردهای معارفی تلویزیون نیز در سخنان کوتاهی به سریال «سر دلبران» لطیفی اشاره و درباره نقش روحانی این سریال بیان کرد: من به طور اتفاقی دقایقی از این سریال را تماشا کردم و فکر می کنم روحانی این سریال با بازی برزو ارجمند وقار یک روحانی را شکانده است.
وی در پایان بیان کرد: آنچه که ما در این روحانی می بینیم البته می تواند در وهله اول نظر کارگردان و نویسنده و بعد بازیگر باشد، با این حال این رفتار از طرف یک روحانی درست نیست. اگرچه که روحانی باید مردمی باشد و با مردم بیامیزد اما مردمی بودن به این معنا نیست که رفتارش در ارتباط با مردم شبیه همان مردم شود. لباس او حدی از وقار را می طلبد همانطور که این لباس حدی از مردمی بودن را هم اقتضا می کند اما شخصیت روحانی که می بینیم تندی ها و خلقیاتی دارد که مناسب صنف او نیست.
اگرچه سریال های تلویزیونی امسال هر یک ویژگی هایی داشتند که باعث شد دست روی ایده ها یا چالش هایی نو بگذارند اما باز هم پرداخت سطحی و کلیشه ای مانع شد که این ویژگی ها به چشم بیاید. به طور مثال سریال «سر دلبران» ساخته لطیفی در قسمت های ابتدایی به موضوع شفا دادن از نوع خرافی آن می پردازد و یا روحانی این سریال قرار است الگویی از یک روحانی مردمی باشد یا شخصیت هایی دارد مثل پزشکی که کراوات می زند و برای اولین بار در تلویزیون از چنین فردی چهره بدی نمایش داده نشده است و یا در سریال «بچه مهندس» که مخاطبی بزرگسال دارد به کودکان توجه شده است و به ویژه برخورد با کودکان پرورشگاهی به عنوان یک آسیب اجتماعی محور قرار گرفته است. همچنین در سریال «رهایم نکن» کار عسگرپور برای اولین بار مساله تجاوز به عنف به عنوان یک آسیب اجتماعی در یک اثر نمایشی دیده شده با این همه نوع پرداخت این سریال ها و فیلمنامه های ضعیف کمتر اجازه داده است این ویژگی ها دیده شود.
برنامه های رمضان بیشتر فضایی از غم و اندوه را رقم زد
و اما نگاهی هم به برنامه های ترکیبی تلویزیون در ماه رمضان داشته ایم که فواد صفاریان پور از برنامه سازان و کارگردانان برنامه های تلویزیونی درباره برنامه های ترکیبی و گفتگومحوری که در ایام ماه رمضان از شبکه های مختلف پخش شد، بیان کرد: متاسفانه برنامه های ماه رمضان به این شکل که پخش می شود بیشتر فضایی از غم و اندوه را رقم زد. پس شادی و امید و زندگی که در ماه رمضان تبلور دارد در کدام یک از برنامه ها باید دیده شود.
وی اضافه کرد: ماه رمضان ماه رحمت الهی نامیده می شود و نوعی جشن است، اگرچه ما در این ماه شهادت حضرت علی و شب های قدر را هم داریم اما باقی ماه نباید فضای تلخ و اندوه باشد. مردم به اندازه کافی در زندگی اجتماعی اخبار بد می شنوند پس ما نباید در برنامه ها باز هم به این فضاها دامن بزنیم.
صفاریان پور اظهار کرد: من با چالش کردن در برنامه ها مخالف نیستم اما نباید مردم را به سمت حال بد تحریک کنیم.
وی با اشاره به فصل قبلی «هزار داستان» که کارگردانی آن را بر عهده داشت، توضیح داد: من کارگردانی سری قبلی این برنامه را بر عهده داشتم و در آن تلاش کردیم قصه هایمان حال خوش را به مردم نشان دهد. ما خواستیم با قصه هایمان راه حل نشان دهیم نه اینکه بگوییم مهمان ما هموطنی است که زندگی فلاکت باری دارد.
کسی که در رسانه کار می کند باید پیشرو باشد نه اینکه ببیند مخاطب چه دوست دارد و بعد موج سواری کندکارگردان فصل سابق «هزارداستان» در واکنش به استقبال مخاطبان از برنامه هایی مثل «ماه عسل» اظهار کرد: کسی که در رسانه کار می کند باید پیشرو باشد نه اینکه ببیند مخاطب چه دوست دارد و بعد موج سواری کند. برنامه ساز باید جهت دهی کند و اگر مردم جهت دهی کنند اتفاق به شکل معکوس رخ می دهد. من فکر می کنم برنامه دوست خوبم احسان علیخانی هم کمتر برد گذشته را دارد چون مردم از غم و اندوه خسته هستند.
وی با اشاره به برنامه های گفتگومحور تلویزیون که در آنها بیشتر سلبریتی ها و چهره ها دعوت می شوند، نیز توضیح داد: متاسفانه با احترام به همکارانم باید بگویم ما برنامه سازی بلد نیستم و به همین دلیل ساختار برنامه ها را تکرار می کنیم. به طور مثال مهران مدیری هنرمندان را به برنامه اش می آورد و در ساختار مورد نظرش از آنها پرسش می کند و این الگو بارها در دیگر برنامه ها تکرار می شود.
صفاریان پور با اشاره به انتقاد یکی از مجریان درباره حضور هنرمندان در کسوت مجری نیز عنوان کرد: متاسفانه تلویزیون در این سال ها نیروی کارآمدی به عنوان مجری تربیت نکرده است و عملکرد مجریان حرفه ای حاصل زحمت خودشان بوده است. تلویزیون در بخش اجرا بسیار ضعیف بوده است و ما آنقدر در این بخش الکن هستیم که وقتی به من برنامه پیشنهاد می شود ابتدا می گویم که مجری پیشنهاد بدهند.
تاثیر داستان های غم انگیز «ماه عسل» در ساعات نزدیک به افطار
همچنین سیما فردوسی روانشناس و استاد دانشگاه درباره برنامه «ماه عسل» بیان کرد: این برنامه خالی از تاثیر نیست و با سوژه هایی که دعوت می کند در نظر دارد مخاطبانش را نسبت به امری هشدار دهد و یا متنبه کند. عده ای از مخاطبان هم با دیدن این اتفاقات و مهمانان برنامه نکاتی را یاد می گیرند با این حال زمان بندی و روند برنامه در ساعات نزدیک به افطار به گونه ای است که وقتی یک خانواده بعد از یک روز، روزه داری به تماشای برنامه می نشیند اندوهناک می شود. بعضی از داستان ها غم انگیز است و حتی ممکن است روی خانواده تاثیر منفی هم بگذارد اگرچه ممکن است عده ای هم از آن نکته ای را بیاموزند.
به گزارش مهر، نبود سریال ها و برنامه های متناسب با یک موضوع یا اتفاق یا سوژه ای که مناسبتی در تقویم ندارد می تواند یک دلیلش آماده نبودن و بی برنامگی رسانه ملی باشد اما مناسبت های ملی و مذهبی هیچ گاه از تقویم جا به جا نمی شوند و جای تعجب است که سریال های نمایشی و فیلمنامه هایشان دم دستی، با شتاب و به شکلی سطحی پرداخت شود. مدیران سازمان حدود ۳۶۵ روز تا رمضان ۹۸ زمان دارند و امید است که با در نظر گرفتن این یک سال فاصله برنامه ریزی بهتری برای برنامه های ترکیبی و سریال های نمایشی در سال آینده ترتیب دهند.