به گزارش ايسنا در نوزدهمين نشست نقد نغمه كه شامگاه گذشته ـ ۱۹ ديماه ـ در فرهنگسراي شفق برگزار شد ، محمدرضا لطفي ـ نوازنده و آهنگساز ـ در ادامه سخنانش بيان كرد: استاد كسايي هنرمندي است كه حدود ۶۰ سال در تاريخ ايران نواي نياش به جان ايرانيان نشسته است و از مردم كوچه و بازار تا كسبه و عرفا همه ايشان را ميشناسند و يك صدا او را پذيرفته بودند.
وی ادامه داد: کار بسیار سختی است تا در مقامی باشم که آثار استاد کسایی را بررسی کنم.
این نوازنده و آهنگساز در ادامه سخنانش آثار کسایی را به دو بخش تقسیم کرد و توضیح داد: استاد کسایی هنرمندی است که برای اولین بار آموزش مدون شده را برای نینوازها ارائه میکند و این مجموعه از نظر عمق معنایی بینظیر است.
او گفت: خوشبختانه دیگر امروز ناظران ضبط، موسیقی ایرانی را با حال و هوا و فرکانس طبیعی ضبط نمیکنند و جای خوشحالی دارد که امروز آثار حسن کسایی با یک صدابردار که با این نوع آثار آشنایی دارد، جمعآوری شده است، چرا که نکته مهم این مجموعه ضبط آثار نی استاد بود که با فرکانس طبیعی به گوش ما میرسد.
محمدرضا لطفی در ادامه به کتابچهای که همراه با مجموعه آثار حسن کسایی منتشر شده است، اشاره کرد و افزود: تنها انتقادی که بنده دارم این است که فکر میکنم نوشتن کتابچه کسایی را در مورد ردیف نباید به پسر او محول میکردند، چرا که به ارزش استاد کسایی در این زمینه صدمه وارد میشود.
وی خاطرنشان کرد: نوشتن این کتابچه باید برعهده کسانی باشد که پیر این راه هستند. وقتی فرزندی میخواهد برای پدرش چیزی بنویسد سخت است که تمام مطالب واجب را بگوید. طبیعتا عشق از زمینه عینی تحقیقات میکاهد و این تنها چیزی است که فکر میکنم میتوان به آن انتقاد کرد، چرا که میشد دفترچه موجزتر و دقیقتری از ردیف حسن کسایی ارائه شود.
این هنرمند موسیقی، زندگی حسن کسایی را نیز به دو بخش تقسیم کرد و افزود: ما کسایی را هنرمند کاملی میدانیم چرا که وقتی ساز میزند چه سلو و چه در جواب آواز، آن را به زیبایی هرچه تمامتر ارائه میکرد.
لطفی با بیان خاطرهای گفت: قبل از انقلاب در منزل «سایه» جمع بودیم که در آن جمع حسن کسایی، ادیب خوانساری، قوامی، شجریان، ناصر فرهنگفر و شادروان بهاری نیز حضور داشتند. در آن مجلس کسایی با نی یک افشاری زیبا نواخت. به طوری که مشکل بود سازهای دیگر با نی او همنوا شوند. شادروان بهاری هرچه سعی کرد با نی کسایی کمانچهاش را کوک کند نتوانست و سرانجام سازش را پایین گذاشت و گفت: «کسایی دوست ندارد ما ساز بزنیم.»
وی تصریح کرد: البته در قدیم هیچ کس در چنین مجالسی دلگیر نمیشد و کینهای وجود نداشت، چرا که در چنین مجالسی عشق مستولی بود و حضور داشت. وقتی عشق باشد دیگر منی باقی نمیماند.
محمدرضا لطفی در بخش دیگری از سخنانش بیان کرد: این خاطره به اینجا ختم نمیشود. در همان مجلس تصمیم گرفتم خودم با نی کسایی افشاری بزنم و شجریان و قوامی هم با این افشاری خواندند که شجریان به خوبی ازعهده آن آواز برآمد.
این هنرمند یکی دیگر از ویژگیهای اخلاقی حسن کسایی را احترام او به استادانش دانست و تصریح کرد: این به علت ظریفاندیشی، دقت و عشق کسایی به استادانش بود.
این نوازنده در بخش دیگری از سخنانش به بیان خاطرهای از شاگردیاش در محضر کسایی پرداخت.
لطفی خاطرهاش را اینگونه بیان کرد: آن روز که برای اولین بار نزد حسن کسایی رفتم، ابتدا با باغبان بااحساس او مواجه شدم، سپس دیدم حسن آقا در اتاق نشسته و در هم باز است. من هم با جعبه تار گلدار و موهای بلندم به داخل رفتم. حسن آقا بعدها راجع به ظاهرم گفت: «آن زمان که تو برای اولین بار آمدی با خود گفتم ای وای یک گیتاریست آمده که سر من را بخورد.»
او در ادامه خاطرهاش بیان کرد: کسایی آن روز کت و شلوار پوشیده بود و به من یک تار مخصوص داد و با آن تار یک افشاری زدم. چند دقیقهای گذشت که حسن آقا لباس فرمش را عوض کرد و راحتی پوشید و با یکی از استادان موسیقی تماس گرفت و گفت؛ سریع به اینجا بیا چرا که جوانی آمده و مانند شهنازی ساز میزند.
لطفی در بخش دیگری از سخنانش درباره ویژگیهای اخلاقی حسن کسایی سخن گفت و خاطرنشان کرد: کسایی همیشه با ظاهر موسیقی مخالف بود. با ردیفی که ظاهرگرا باشد موافقت نمیکرد زیرا معتقد بود، هنرمند باطن است.
این نوازنده با اظهار خرسندی از اینکه تمام دانش کسایی در شصت سال گذشته ضبط شده و تمامی گوشههای مفصل توسط او اجرا شده است، بیان کرد: طی سالهای گذشته نزدیک ۱۰۰ موسیقیدان از میان ما رفتهاند و حتی یک فیلم مستند درباره آنها نداریم. در چنین دنیایی این کمبود بسیار وحشتناک است، چرا نباید از ادیب خوانساری، تاج اصفهانی و … صدها فیلم و مستند داشته باشیم؟
به گزارش ایسنا، دربخش دیگری از این مراسم، جواد کسایی فرزند حسن کسایی در سخنانی گفت: شاید لازم باشد هزار سال بگذرد تا هنرمندانی چون حسن کسایی ، صبا و … در فلات ایران پا به عرصه وجود بگذارند، چرا که شرایط امروز دیگر مانند شرایط آنها نخواهد بود.
او ادامه داد: در حال حاضر چندین دانشکده موسیقی و هنرستان موسیقی داریم، اما یک روحالله خالقی و مرتضی محجوبی از آن بیرون نمیآید. چرا که دیگر شرایط روزگار قدیم فراهم نیست و آن بستر فرهنگی فراهم نیامده است.
کسایی دلیل چنین روندی در موسیقی را ممارست بر تمرین و عدم توجه به جنبههای عاطفی موسیقی دانست و درباره پدرش گفت: سال ۱۳۵۳ فردی به نام کیا، ریاست وقت مرکز رادیو تلویزیون اصفهان را برعهده داشت. او بسیار به موسیقی علاقهمند بود و به پدرم پیشنهاد داد تا قطعهای را بنوازد که این قطعات در ۲۰ برنامه نیم ساعته ضبط و از رادیو پخش شد.
وی درباره اینکه چرا در این قطعات پدرش سه تار و آواز را انتخاب کرده، گفت: کسایی معتقد بود ردیف ایرانی ردیفی سازی نیست، بلکه آوازی است و باید موسیقی آوازی حفظ شده و نسل به نسل پی گرفته شود.
این هنرمند یادآور شد: عدهای سالها قبل، آرشیو رادیو اصفهان را پاک کردند. مقداری را نیز سوزاندند. طبیعتا این مجموعه هم از بین رفت و هرچی باقی ماند همان بود که در دست مردم وجود داشت. از این ردیف استقبال بسیاری شده بود و بسیاری از مردم از خارج از کشور سراغ این ردیفها را میگرفتند. تا اینکه تلاش کردیم این ردیفها را از دست مردم جمعآوری و ضبط کنیم، اما این اتفاق نیفتاد.
کسایی دلیل این اتفاق را یک دست نبودن صداها دانست و افزود: برای مثال دستگاه سهگاه از کیفیت خوبی برخوردار نبود، بنابراین سال ۱۳۸۵ پدرم را متقاعد کردیم که یک دوره ردیف سه تار و آواز را در قالب شش سی دی ضبط کند که خوشبختانه موفق به انتشار این مجموعه هم شدیم.
او درباره دیگر فعالیتهای پدرش بیان کرد: تیرماه ۱۳۸۶ پدرم در آستانه ۸۰ سالگی اصرار داشت، ردیفی را هم برای نی ضبط کند که به این توفیق نیز دست یافت. این ردیف در چهار روز ضبط شد و مبنایش موسیقی آوازی و اوزان عروضی بود که بر پایه گوشههای سازی استوار است و به تدبیر استاد محمدرضا لطفی در این مجموعه کسایی با نی آواز میزند.
فرزند حسن کسایی دربخش دیگری از سخنانش تاکید کرد: هیچ مکتبی ردیف ندارد. ردیف برای شخص و یا مکان خاصی نیست و تاکید میکنم ردیفی به نام مکتب اصفهان وجود ندارد.
این نوازنده در ادامه سخنانش گریزی به خاطرات پدرش زد و گفت: در سال ۷۰ در جشنواره نینوازان ابراهیم باستانی پاریزی در تالار اندیشه گفت: «نایب گفته است نی را از آغل گوسفندان به دربار پادشاهان آمده است. اما باید بگویم کسایی نی را از دربار پادشاه میان مردم آورده است.»
او افزود: در سالهای اخیر متاسفانه صدایی را از نی میشنویم که آن لحن میهنی خود را از دست داده و لحنی محلی و دهاتی پیدا کرده است.
کسایی اظهار امیدواری کرد تا مردم با این ساز آشتی کنند و صداهایی که روزگار گذشته از این ساز بیرون میآمد دوباره نواخته شود و صدای نی صدایی شاخص برای موسیقی ملی باشد.
در بخشي از اين مراسم فيلم مستندي از زندگي حسن كسايي ساخته مهرداد دفتري براي حاضران پخش شد.
شناسه خبر:
۷۴۴۶۲
نظرات محمدرضا لطفی درباره استاد کسایی
محمدرضا لطفی گفت: نه به خود و نه به هیچ کس دیگر این اجازه را نمیدهم که از استاد حسن کسایی انتقاد کند، چرا که بررسی آثار او در حد ما نیست. این را به خاطر عشقم به حسن کسایی نمیگویم بلکه این به خاطر عظمت، بینش، معرفت، حال و عشق او به ایران زمین است.
۰