فیلم جعفر پناهی در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و واکنشهای مختلفی را برانگیخت. پناهی که محکوم به ۲۰ سال ممنوعیت از فیلمسازی شده اما همچنان بدون اعتنا به حکم قضاییاش فیلم میسازد و روانه جشنوارههای خارجی میکند هنوز نتوانسته مدیومی به نام سینما را بشناسد و همچنان در زیر سایه عباس کیارستمی فیلم میسازد ، چنانچه برخی نقدهایی که حتی در دفاع از فیلم او نوشته شده، آن را «حضور شبح کیارستمی بر پرده جشنواره کن» خواندند!
بیشتر توجهات به فیلم از عدم حضور پناهی در جشنواره و پروپاگاندای عظیمی که از سوی جشنواره و محافل خارجی برای این عدم حضور شده، منشاء گرفته و کمتر متوجه خود فیلم است. فیلم ماجرای سه زن را روایت میکند که یا هنرپیشه بودهاند یا هستند و یا میخواهند بشوند و هر سه درگیر مشکلاتی هستند ولی شروع فیلم اساسا به قول یکی دیگر از منتقدین یک «گاف ابلهانه» محسوب میشود! چراکه با ویدئوی خودکشی یکی از آن سه تن شکل میگیرد که گویا توسط خودش ارسال شده است!
به گفته برخی منتقدان فیلم پر از لحظات اضافی است که به انبوهی از دیالوگها و حرفهای تکراری میان خود پناهی و بازیگر اصلی فیلم ختم میشود و بیش از آنکه یک قصه یا روایت باشند، به مشتی شعارهای کهنه در یک تجربه آماتوری سوپرهشت شبیه هستند.
یکی از منتقدان مجله اسکرین دیلی درباره این فیلم نوشته :«...فیلم بر روی تغییرات اتفاقی میچرخد... «سه رخ» میتواند بعضی مواقع مثل یک احمق خیالباف بدون کمترین حرکت به جلو، حسی را ایجاد کند اما این متانت، یک مقدار معینی از تسلیم مالیخولیایی بخش جعفر را برای خودش و سرزمینش برعکس نشان میدهد..»