این بازیگر که در تلویزیون فعالیتی جدیتر نسبت به سینما دارد، تاکنون در مجموعههایی چون گلهای گرمسیری، زنبابا، ساختمان پزشکان، شاید برای شما هم اتفاق بیفتد، خداحافظ بچه، نیاز و زعفرونی نقشهای متفاوت گاه طنز و گاه جدی ایفا کرده است؛ نقشهایی که البته همیشه سهم یکسانی در پیشبرد قصه نداشتند و گاه مکمل بودند.
میرامینی سال گذشته با ایفای نقش نگین در مجموعه در جستوجوی آرامش، سیمایی جدید از خود به نمایش گذاشت و در نقش دختری با مشکلات مختلف خانوادگی و اجتماعی و بعد روانی، در کنار بازیگران بزرگ این مجموعه چون مهدی هاشمی و داریوش فرهنگ خوش درخشید. او بلافاصله بعد از بازی در این سریال با «هیات مدیره» مهمان خانهها شد؛ سریالی مناسبتی و نوروزی که داستانی شیرین دارد و در فضایی نزدیک به طنز روایت میشود. میرامینی، از تجربه بازی در نقش میترای هیات مدیره میگوید.
گفتوگو را از اینجا آغاز کنیم که به نوعی میتوان گفت هیات مدیره اتفاق متفاوتی در کارنامه کاریتان محسوب میشود. شما پیش از این بازی در سریالهای تلویزیونی مختلف و با فضاهای گوناگون را تجربه کرده بودید، اما میترای هیات مدیره جایگاه دیگری دارد و به شکل ویژهتری نسبت به بازیهای قبلیتان دیده میشود. او شخصیت اصلی و محوری ماجراست و حضوری کلیدی در قصه دارد. از این تجربه بگویید.
البته من بازی در نقش اصلی یک مجموعه تلویزیونی را پیش از این در «شب میگذرد» به کارگردانی راما قویدل تجربه کرده بودم، اما متاسفانه این تجربه خوب دیده نشد. به طور کلی اینطور میتوانم بگویم از ابتدای کارم همیشه تلاش کردهام در قالب نقشهایی خاص بازی کنم و در خصوص حضور در پروژهها هم همیشه سختگیر بودهام. با این حال قبول دارم همه آدمها در کارنامه کاریشان یکی دو تجربه ناموفق هم دارند یا در نقشهایی که علاقه نداشتهاند بازی کردهاند؛ برای مثال مجموعه زعفرانی برای من چنین حسی دارد. نمیگویم آن کار، بدی بود. منظورم کم بودن نقش است. جدای از آن، نقشهایی که در مجموعههایی چون شب میگذرد، دلنوازان، همهچیز آنجاست یا در جستوجوی آرامش ایفا کردم، همه را ویژه میدانم که هرکدامشان جای کار داشتند.
بر این اساس میتوانیم اینطور بگوییم که معیارتان در انتخاب پیشنهادات، متمایز بودنشان با نقشهای قبلی است؟ بعد از تماشای بازیتان در مجموعه در جستوجوی آرامش و هیات مدیره احساس میکنم تصمیم گرفتهاید مسیرتان را در فضای بازیگری عوض کنید و با رویکردی جدید پیش بروید.
برای یک بازیگر، تنها بازی کردن در نقشهای مختلف و متفاوت از هم است که میتواند پویایی به همراه داشته باشد. با این حال نمیتوانم خودم را در شرایطی بگذارم که بگویم الا و بلا من فقط فلان نقش را میخواهم و حتی به صرف کلیشه شدن، ترجیح میدهم فقط نقش یک بازی کنم. نه! از این رویکرد دوری میکنم. دوست دارم نقشهای مختلف و متفاوت و خوب بازی کنم. حتی نقش نگین در جستوجوی آرامش که جای کار و پرداختن داشت هم باز در فیلمنامهای مردممحور ترسیم شده بود.
در خصوص هیات مدیره بگویید. ویژگی بارز آن برای خودتان چه بود؟
من پیش از بازی در مجموعه هیات مدیره، دو نقش بازی کرده بودم که هر دو خصوصیاتی جدی داشتند. وقتی نقش میترای هیات مدیره به من پیشنهاد شد، دیدم بازی در آن، به منزله نوعی تفاوت و تنوع است. به نظر من اصولا در تلویزیون فیلمنامههای زنانه کم داریم؛ محوریت مجموعهها بیشتر با مردان است و کمتر سریالی ساخته میشود که زنها و دغدغههایشان در آن نقش اساسی داشته باشند.
شخصیت میترا از دید خودتان چه ویژگیهایی دارد؟ چه خصوصیاتی را خودتان برای باورپذیری بیشتر به او افزودید؟
میترا بر خلاف نگین، مثبت و ساکن و آرام است و جنس چالشهایش فرق میکند. کار کردن با مازیار میری (کارگردان هیات مدیره) تجربهای لذتبخش است؛ چرا که او سرشار از انرژی است و همیشه به خودشان هم میگویم این فضای دوستانه حاکم بر پشت صحنه، گاهی موجب میشود فراموش کنم او کارگردان است! بله؛ شخصیت میترا هم تا حدی در مسیر همین گپ زدنها و صحبت کردنها به ثمر نشست؛ چرا که کلیت او در فیلمنامه تعریف شده بود. یکی از ضعفهایی که امروزه در مجموعهها با آن مواجه هستیم، این است که فیلمنامهها از اواسط کار دچار افت میشوند و رو به تکرار میروند. آقای میری بسیار روشن و دوستانه تغییرات را میپذیرفتند و باهم گپ میزدیم. اگر من به عنوان بازیگر نقش میترا گمان میکردم او در فلان صحنه باید فلان حرکت را داشته باشد یا فلان دیالوگ را بگوید، با ایشان مطرح میکردم و آقای میری هم به قدری به من اطمینان داشتند که تغییرات را میپذیرفتند.
شخصیت میترا چقدر به حدیث میرامینی شباهت دارد؟
به عقیده من هر آدمی که شغلش بازیگری است، برای بازی در هر نقش از بانک عاطفی خودش چیزهایی وام میگیرد. هر بازیگری هزاران دنیا در دل و هزاران شخصیت در وجودش دارد. من هر شخصیتی را که بازی میکنم به نوعی لمس کرده و تخیل میکنم و برای مثال اگر قرار باشد شخصیت یک قاتل را ایفا کنم، از خودم میپرسم اگر حدیث قاتل بود، چه کار میکرد و چه رفتاری داشت؟ به این قضیه فکر میکنم چطور برای ترسیم درستش کمک کنم. در واقع شخصیت را به خودم نزدیک میکنم تا از فرم کلیشهایاش خارج شود و نقشها را در وجود خودم جستوجو میکنم.
همانطور که خودتان هم اشاره کردید، هیات مدیره فیلمنامهای زنانه دارد و ما حتی میترا را با دیگر شخصیتهای زن، بیشتر از تعامل با همسرش میبینیم. روابط این جمع زنانه در پشت صحنه کار به چه صورت بود و چقدر برای ترسیم بهتر فضا به هم کمک میکردید؟
عموما در مجموعهها شاهدیم شخصیتهای زنان به شکلی تیپیکال در قالبهایی چون خانهدار و... ترسیم میشوند و هیات مدیره بر خلاف چنین رویکردی، طیف زنان مختلف را کنار هم چید.
خودتان چقدر این شخصیتها را شبیه به زنان واقعی جامعه میدانید؟
قبل از هر چیز باید بگویم واقعا پشتصحنه بینظیری داریم و از آن لذت میبرم. بازی در مجموعههای زنانه واقعا خوش میگذرد و دوستان همه آنقدر حرفهای هستند که قبل از شروع فیلمبرداری هر سکانسی با هم صحبت میکنیم و نظر میدهیم. این فضای دوستانه، به نظرم در خروجی ماجرا هم تاثیر گذاشته است. حتی موقعیت طنز و فانتزی را که در فضای سریال وجود دارد رعایت میکنیم و اگر برخی شخصیتها اگزجره هستند، باز نمیخواهیم اینطور بگوییم که همه زنها فلان شخصیتی دارند. ما برخی ویژگیها را غلو شدهتر از چیزی که ممکن است واقعا در جامعه وجود داشته باشد، نشان میدهیم. همه حرفمان این است که باید پذیرش داشته باشیم و نشان بدهیم وجود تعامل در جامعه چقدر لازم است. میخواهیم به مردم بگوییم با هم معاشرت داشته باشند و هر کسی را با هر ویژگی که دارد، بپذیرند.
بر اساس این تعاریف، حالا که بخشی از مجموعه روی آنتن رفته است حس میکنید توانستهاید در بیان منظورتان موفق باشید؟ از بازخوردهای مخاطبان بگویید. آنها نسبت به تماشای مجموعه چه نظری دارند؟
سالها پیش جملهای از آقای خمسه شنیدم که در خاطرم ماند. ایشان میگفت بهترین راه برای اینکه چیزی را که خودت به آن معتقد هستی به مردم بقبولانی، خودزنی است. به هر حال برای انجام کار ماهها وقت گذاشتهایم و طبعا نتیجه برایمان مهم است. اگر قرار بود این مجموعه چنین رویکردی داشته باشد که مثلا زنها همه فضول باشند، شخصا حضور در آن را نمیپذیرفتم. پیشنهاد میکنم در خصوص هیات مدیره، ظاهر را رها کنیم و حرف پس پردهاش را بچسبیم. ما در این مجموعه مشکلات و معضلات جامعه را در مقیاسی کوچکتر (یک ساختمان مسکونی) نشان میدهیم؛ جامعهای که در آن افراد مختلف با نگاه و رویکردهای مختلف و خصوصیات متفاوت کنار هم جمع شدهاند و این دگرگونی نظراتشان، باعث از هم پاشیدن جامعه نمیشود. همه تلاش میکنند مشکلات حل شود و این بدویترین و اصلیترین اصل یک جامعه است. ما حتی سعی نکردیم که آدمها را بخندانیم؛ فقط مشکلات را در موقعیتی طنز به نمایش درآوردیم و این از جمله جذابیتهایی بود که هنگام خواندن فیلمنامه، خودم را نسبت به مجموعه جلب کرد. شاید عدهای ابتدای تماشای کار این رویکرد را درک نمیکردند و مثلا برایشان سوال بود که چرا شخصیتها چنین خصوصیاتی دارند و اینطور دیالوگ میگویند، اما طی مرور زمان متوجه رویکرد مجموعه شدند و آن را درک کردند.
هیات مدیره قرار است تا شروع ماه رمضان روی آنتن باشد و به این معناست که برای مدت زمانی قابل توجه در قاب تلویزیون دیده میشوید. برای بعد از پایان پخش این مجموعه چه برنامهای در ذهن دارید؟ از اکنون برای قبول پروژههای جدید وارد مذاکره نشدهاید؟
بله، دو پیشنهاد دارم که مشغول بررسیشان هستم. اما نکتهای که وجود دارد این است که من پیش از هیات مدیره، در مجموعه در جستوجوی آرامش بازی کرده بودم و هر دو کار مدتها طول کشیدند. کمی خسته شدهام و احساس میکنم باید مدتی استراحت کنم و دوباره شارژ شوم! البته هیچ بازیگری نمیتواند بگوید من فعلا کار نمیکنم. هیچوقت از فردای خودمان خبر نداریم و ممکن است همین الان با من تماس بگیرند و پیشنهادی بدهند که نتوانم رد کنم. بنابراین چیزی را به طور قطعی نمیتوانم بگویم.