پاورچین و نقطهچین، زیر آسمان شهر، بدون شرح، کوچه اقاقیا و شبهای برره نمونههایی از این مجموعههای دنبالهدار بودند که تقریبا در تمامشان ویژگیهایی مشترک به چشم میخورد. همه داستانی طنز اما با درونمایهای اجتماعی و رگههایی از نقد نسبت به عادات و رفتارهای جمعی داشتند و در کلیت، ماجرایی ساده و حتی نه چندان منسجم را دنبال میکردند.
بسیاری از این سریالها حتی از ابتدا تصمیم نداشتند دنبالهدار و نود شبی باشند، اما نفوذ تکیهکلامهای شخصیتهایشان به سطح اجتماع که نشان استقبال مخاطبان از آنها بود، مدیران شبکههای تلویزیونی را به تمدید مدت زمان پخش و ساخت چندباره قسمتهای بعدی مجاب میکرد. دیگر خصیصه این سریالهای هرشبی، این بود که با توجه به زبان و بیان و حس و فضایی که داشتند، حالی خوش به مخاطبان ارزانی میکردند و این اتفاقی بود که ادامه حیاتشان را تضمین میکرد.
سریال «هیات مدیره» که این شبها از شبکه پنج سیما روی آنتن میرود، به منزله بازگشتی دوباره به ساخت سریالهای هر شبی است. سنتی که تلویزیون به دلایل گوناگون مدتی از آن فاصله گرفته بود و نیاز به مجموعههایی که بتوانند مخاطبان را برای مدت زمانی یکی دو ماهه هر شب با خود همراه کنند، روی آنتن احساس میشد.
شبکه پنج سیما هم که مدتی بود از تولید مجموعههای تماشایی فاصله گرفته بود، حالا با هیات مدیره توانسته بخش زیادی از مخاطبانش را دوباره جذب کند. هیات مدیره برایمان یادآور سالهای خوب تلویزیون است. مجموعهای که میکوشد داستانی شیرین از روابط میان آدمهایی که در یک جمع مشترک باهم زندگی میکنند بگوید و به مخاطب یادآوری کند اگر به اطرافمان نگاهی بیندازیم، گاهی پیدا کردن دوست و همصحبت چقدر میتواند آسان باشد. شخصیت اصلی و محوری مجموعه –میترا- در پایان هر قسمت نامهای برای کودکش که هنوز به دنیا نیامده مینویسد و اتفاقات آن قسمت را مرور میکند و تعجبی نیست که با دیدن این لحظات به یاد دنیای شیرین و دنیای شیرین دریا، دو مجموعه موفق سالهای 70 بیفتیم، چرا که نویسنده فیلمنامهشان یک نفر است و خودسیانی دوباره کوشیده شخصیتهای آن مجموعههای موفقش را این بار در قالبی جدید بازتعریف کند.
با این حال، هیات مدیره بهرغم این ترسیم فضای دوستداشتنی، ضعفهایی هم دارد. این مجموعه که ابتدا در قالب مجموعهای نوروزی روی آنتن رفت و حالا قرار است ادامهاش تا شروع ماه رمضان روی آنتن باشد، موتورش دیر روشن شد. قسمتهای اول مجموعه که قطعا بیشترین نقش را در جلب نگاه مخاطبان نسبت به اثر دارند، شتابزده و فاقد قوام کافی بودند و حتی بخشی از بینندگان نوروزیشان را دلزده کردند. مازیار میری که کارگردانی این مجموعه را عهدهدار است، در سینما به عنوان کارگردانی جوان و صاحبنام شناخته میشود؛ ساختههایش بارها چه در داخل و چه خارج کشور مورد تشویق قرار گرفتهاند و با این حال گویی در مجموعهسازی نتوانسته موفقیتهای سینماییاش را تکرار کند.
هیات مدیره در لحظات زیادی از داستان انگار شالودهاش را از دست میدهد و به روایتهایی پراکنده تبدیل میشود که دست بر تصادف، کنار هم چیده شدهاند. آتش هیات مدیره کمی دیر گر گرفت، اما پرتوان شد، به طوری که قسمتهای کنونیاش به لحاظ کیفیت و ساختار با قسمتهای نخست برابر نیستند و حالا که مرحله معرفی شخصیتها نزد مخاطبان طی شده، قصهها فرصت دارند با زبان خاص و دنیای نیمه واقعی – نیمه فانتزی مجموعه پیش بروند و روایت شوند.
بازی خوب بازیگران زن، نقطه اتکای اصلی هیات مدیره است که به نظر میرسد حتی قصه را هم نجات داده است. بازیگرانی که هر یک آثار تلویزیونی دیده شدهای را در کارنامه دارند، در ترکیبی جدید کنار هم جمع شده و طیف مختلفی از زنان واقعی جامعه را تشکیل دادهاند. یکی مستقل است و شاغل، دیگری خانهدار و وابسته، یکی در کار سرک میکشد و فضولی میکند و آن یکی نصیحتهایی خردورزانه میدهد. شاید بتوان گفت اصلیترین دلیل ملموس شدن هیات مدیره در این قسمتهای میانی، همین نمایش تصویر زنان است که در روزگاری که هنوز بسیاری مجموعههای تلویزیونی زنان را در حاشیه مینشانند، اینها میدان را ربوده و حتی بازیگران مرد هیات مدیره را به حاشیه راندهاند. اتفاق بهتر اینکه هیات مدیره فعلا قرار است یکماهی مهمان آنتن باشد و این فرصتی است برای غرق شدن در این دنیا که بوی دنیای شیرین میدهد و روز به روز بیشتر قوام مییابد.