سیروس مقدم پیرامون سریال پایتخت مصاحبهای مفصل انجام داده است که بخشهایی از آن در ادامه خواهد آمد. او در این مصاحبه از دیدار خود با سردار سلیمانی نیز گفته است.
- بعد از پایتخت ۳، مازندرانیها به ما ایول گفتند و اتفاقا کشتیگیران و آقای عسگریمحمدیان برایمان مهمانی گرفتند. به هر حال ذات نمایش این است که باید ناهنجاری را نشان بدهیم. وقتی نقی در مقابل حریفش شکست خورد، عدهای گفتند که مازندرانیها شکست نمیخورند. در حالی که ما نگفته بودیم مازندرانیها شکست خوردند؛ بلکه نشان دادیم نقی به خاطر غرورش حریف را دستکم گرفت، غافلگیر شد و کشتی را باخت و در نهایت غرورش را کنار گذاشت و قهرمان شد.
- حضرت آقا از سکانس دوپینگ روحی هما برای نقی تعریف کردند که این صحنه تاثیرگذار بود. قبل از پایتخت ۴ میخواستم سریالهای دیگری بسازم که نشد و تلویزیون گفت: پایتخت ۴ برای رمضان آماده شود. البته ما گفتیم ذات پایتخت برای عید است و مردم دوست دارند سریال سر سفره هفت سین باشد، اما در آن مقطع تصمیم گرفته شد سری جدید آن در رمضان پخش شود و ما در این فصل قصهها را فازبندی کردیم.
- هر بخش از سکانسهای مربوط به بالن را در یک جا گرفتیم. شما اگر سینما و تلویزیون ایران و دنیا و حتی هالیوود را جستوجو کنید، امکان ندارد اثری را پیدا کنید که ۷۰ دقیقه از آن در یک بالن دو در سه و با حضور ده نفر ضبط شده باشد.
- دوستانم در شمال میگویند وقتی سریال پایتخت پخش میشود، پرنده در خیابان پر نمیزند. این نشان میدهد که مردم تحت هر شرایطی احتیاج به شادی و آرامش دارند. ۹۲ درصد رضایت مخاطب یعنی اینکه همه مردم این سریال را میبینند و آن ۸ درصد دیگر احتمالا به دلیل شرایط شغلی و گرفتاری موفق به دیدن سریال نشدهاند.
- در یک صحنه نقی در سوریه وقتی با خطر روبهرو میشود به بچههایش میگوید «بتمرگید». در آوردن این صحنه کاملاً درست است. گرچه به لحاظ منطق فردی که در حالت ترس و هیجان قرار دارد، هر حرفی میزند، اما به لحاظ اخلاقی درست نیست پدر به بچههایش بگوید بتمرگید. بیانصافی است که بگوییم پایتخت ممیزی و سانسور شده است.
- ما چطور جاذبههای تصویری را نشان دادیم در حالی که قبل از رفتن یکی از همکاران ارسطو از ترکیه با او تماس میگیرد و میگوید لباسهایت را دزدیدهاند یا خلبان در هواپیما میگوید به دلیل بمبگذاری در فرودگاه استانبول در شهر دیگری مینشینیم. آیا اینها یعنی جاذبه تصویری؟!
- ما نشان میدهیم خانواده نقی و دیگر کاراکترها با چه مشکلاتی در ترکیه روبهرو میشوند، کتک خوردند، مناطق کثیف و پر از آشغال را نشان دادیم. حال اینها میشود جاذبه توریستی؟! آیا نشان دادن پیاده رو، یک اتوبوس برقی و کالسکه یعنی جاذبه تصویری؟! ما پرچمهای ترکیه و مجسمه آتاتورک را از تصاویر در آوردیم.
- واقعیت این است که خیلی از ما اگر انقلاب اتفاق نمیافتاد و اگر فضای فرهنگی مملکت عوض نمیشد با این شرایط و نگاههایمان به درد سینما و تلویزیون قبل از انقلاب نمیخوردیم. انقلاب باعث شد کسانی که استعداد دارند، جهش کنند و بیاستعدادها هم بروند.
- نظر سردار قاسم سلیمانی در خصوص ساخت «پایتخت ۵» مثبت بود و فقط یک نگرانی داشتند که انتهای قصه چه میشود که ما گفتیم خانواده نقی با رشادت و جانفشانی خودشان را از مهلکه جنگ نجات میدهند و در نهایت یک بالگرد سوری این خانواده را از مخصمه نجات میدهد. سازمان اوج همفکر و ناظر بر کار بود و قسمت به قسمت فیلمنامه، هم به اوج و هم تلویزیون داده میشد و کاملا هماهنگ بودیم. از ابتدا قرار بود اوج کمکهای مادی، معنوی و همفکری داشته باشد و مسلما بودجه این سریال هم به اطلاع دیگران و سردار سلیمانی رسیده بود که ایشان در جریان بودند، وگرنه دلیلی نداشت ایشان بخواهند مرا ببینند. اتفاقا یک صبح زود خدمتشان رسیدیم، زیرا میخواستند سرشان خلوتتر باشد و مفصل صحبت کنند. من از فحوای کلامشان متوجه شدم پایتختهای دیگر را هم دیدهاند. ایشان نظراتی داشتند که بحق هم درست بود. ضمن اینکه به ما مشاورانی برای کار معرفی کردند و فقط نگران فینال قصه بودند که قهرمانان نجات پیدا کنند.