نشست خبری تنها نماینده سینمای ایران در بخش رقابتی جشنواره برلین عصر چهارشنبه دوم اسفندماه برگزار شد.
مانی حقیقی کارگردان، نویسنده و تهیهکننده فیلم، محمود کلاری مدیر فیلمبرداری و لیلا حاتمی، لیلی رشیدی، حسن معجونی، پریناز ایزدیار و علی مصفا و علی باقری بازیگران در این نشست حضور یافتند.
حقیقی در جریان این نشست تاکید کرد علاقهمند است وقتی فیلمی میسازد به سئوالات درباره آن فیلم به عنوان یک اثر هنری پاسخ دهد تا به پرسشهایی که از سیاست میپرسند. او همچنین در این نشست درباره تصویری که از زنان در فیلمهایش ارائه میکند توضیح داد.
مانی حقیقی در بخشی از این نشست، در پاسخ به خبرنگار رویترز درباره تصویر قدرتمندی که از زنان در فیلمش نشان میدهد، گفت: «انتخاب من این بود که تصویر زن قدرتمند را همانگونه که در ایران وجود دارند نشان دهم درست برخلاف تصویر قربانی که معمولا در فیلمهای ایرانی نمایش داده میشود.»
حقیقی در پاسخ به سئوال دیگری با این مضمون که «آیا اینکه به عنوان کارگردان ایرانی همواره سوالات سیاسی از شما می پرسند آزاردهنده است؟»، گفت: «خیلی آزاردهنده است. شما آزادید که سوالات سیاسی بپرسید کسی نمیگوید این کار را نکنید، اما نکته اصلی این است که ما خوب یا بد اثری هنری خلق کردهایم و دوست داریم درباره آن صحبت کنیم. در هر مصاحبهای سوالهای سیاسی میپرسند. قبول بله سانسور هست و زندگی و کنار آمدن با آن سخت است و ما بر حسب فضای سیاسی با آن کنار میآییم. اما چیزهای زیاد دیگری هم برای گفتن هست.»
او سخنان خود را چنین ادامه داد: «بگذارید سوالی از شما بپرسم چرا فکر میکنید فیلمهای ایرانی قرار است نوعی راهنمای گردشگری شما باشند؟ ما اینجا نیستیم که در معرفی کشورمان از مشکلات بگوییم و درخواست کمک کنیم. این موضوع ناخوشایند و خستهکننده است. پیشنهاد میکنم که به این فیلم به عنوان یک اثر هنری نگاه کنید.»
او همچنین با اشاره به اینکه فیلمش در ایران مجوز نمایش دریافت کرده است، گفت: «فیلم من پیش از این مجوز گرفته است و قرار نیست چیزی در آن تغییر کند و به زودی در ایران اکران خواهد شد.»
حقیقی گفت: «مشکل من صحبت درباره سیاسی بودن یا نبودن فیلم نیست مشکل من سطحی بودن بحث در این باره است.»
کارگردان فیلم سینمایی «خوک» تاکید کرد اثرش به زودی در ایران روی پرده سینماها خواهد رفت.
در خلاصه داستان «خوک» آماده است: «حسن خشمگین است. او مدتی است موفق به فیلم ساختن نشده. ستارهی محبوبش صبر ندارد و میخواهد با کارگردانان دیگر همکاری کند. همسرش دیگر عاشقش نیست. دخترش بزرگ شده و دیگر مستقل است. مادرش پیر شده و کمکم حافظه خود را از دست داده. مزاحم جذابی او را هر جا میرود تعقیب میکند و اصرار دارد حسن او را وارد دنیای سینما کند. از همه بدتر، قاتلی در سطح شهر مشغول کشتن کارگردانان سینمای ایران است، اما حسن را نادیده گرفته. حسن رنجیده است: آیا او مهمترین فیلمساز این شهر نیست؟ پس چرا قاتل تحویلش نمیگیرد؟ هنگامی که نام حسن به عنوان مظنون اصلی پرونده قتلها در شبکههای اجتماعی مطرح میشود، اوضاع دیگر غیرقابل تحمل میشود. حالا حسن ناچار است برای اعاده حیثیتش نقشهی هوشمندانهای بکشد...»