مصطفی کیایی در فیلم سینمایی «چهار راه استانبول» به سراغ سوژه ای رفته بود که اصل آن از یک تراژدی در سال قبل سرچشمه می گیرد. حادثه ای که دی ماه سال قبل برای ساختمان پلاسکو رخ داد. خرده داستان های مختلفی در فیلم کیایی وجود داشت که به نظر می رسد این کارگردان نسبت به فیلم های قبلی خود نگاه متفاوتی داشته است. از این جهت که چفت و بست خرده داستان ها در قصه کاملا مشهود بود و انسجام آنها در فیلم خودنمایی می کرد.
بار دیگر مصطفی کیایی از زوج محسن کیایی و بهرام رادان به عنوان نقش های اصلی قصه استفاده کرده بود. به طوری که در برخی سکانس ها، تماشاگر فیلم احساس می کرد بخشی از فیلم «بارکد» را مشاهده می کند. به دلیل اینکه طنازی این دو بازیگر و عکس العمل آنها کاملا شبیه بازی در «بارکد» بود.
شاید «چهار راه استانبول» در برخی سکانس ها مثل بازی تکراری بهرام رادان، محسن کیایی و سحر دولتشاهی دارای ضعف هایی بود، اما مخاطب سینما به راحتی نمی تواند از کنار این فیلم بگذرد. روند جذاب قصه و به تصویر کشیدن فروریختن ساختمان پلاسکو با جلوه های بصری به شکل درست، بازی مناسب و قبل قبول آتش نشانان فیلم به ویژه مهدی پاکدل توانست مخاطب سینما را تا آخرین لحظه روی صندلی سالن ها بنشاند.
از طرف دیگر بار احساسی قصه مخصوصا در هنگام فروریختن ساختمان پلاسکو در حد قابل قبول بود. به نظر می رسد کیایی در این فیلم رشد محسوسی نسبت به سایر کارهایش داشته است. در نهایت می توان گفت که چهار راه استانبول فیلم محترم و دوست داشتنی برای مخاطبان هنر هفتم است.